ما هستیم: اپوزسیون
از دیرباز شاهد اختلاف های بیشماری بوده است، این بار اختلاف نه در بیان
شیوه مبارزه و نه در مکتب سیاسی بلکه در نام رضا پهلوی ریشه دوانیده است؛
سایت پارس دیلی نیوز که به انتشار مقالات گوناگون از جانب عناصر سیاسی خارج
نشین مبادرت دارد در نوشتاری با عنوان «سرگشاده و صمیمانه با رضا پهلوی» به بیان دیدگاه برخی از عناصر سیاسی اپوزسیون می پردازد که حاکی از عصبانیت آنان از برخی از رفتار رضا پهلوی و حامیان فسیل اوست.
گفتنی
است با اینکه برخی از عناصر سیاسی خارج نشین در عنوان «شاهزاده» برای ربع
پهلوی مشکلی نداشته و ندارند اما اقدامات اخیر رضا پهلوی و همچنین القابی
که حامیان و خانواده اش برای او در نظر گرفته اند، سبب عصبانیت اپوزسیون
خارج نشین شده است. در این برهه از زمان که رضا پهلوی تلاش دارد با برخی از
اقدامات، نام خود را دوباره بر سر زبان ها آورد اما دو رویی رفتار و کردار
وی براستی نیت پنهان او را آشکار ساخته است.
بخشی از نامه مذکور:
شاهزاده عزیز و هموطن مبارز!
تاریخ گواه است و ملتی که هنوز شاهد زنده دوران حکومت پدران شما بودهاند؛ و روایات مستند و غیر قابل انکار که انقلاب ۱۳۵۷ نتیجه سرکشی، خود رأیی و وابستگی پدر فقید شما به قدرتهای مخالف دموکراسی در ایران بود، و بهقول شادروان شاپور بختیار که در دیدارش به محمد رضا شاه گفته بود: «این انقلاب نتیجه فساد دولتهای
فاسدی است که سالیان دراز کشور را به آنها سپردید»، هرچند قصد ندارم با
دوباره گویی بدیهیات و تکرار آنها شیره را خورده بگویم شیرین است، ولیبا یادآوری برخیحقایق شما را مخاطب سوالاتم قرار خواهم داد. و هرچند با خشم دوستان جوان شما که شیفته بت خودساخته خود شدهاند روبرو خواهم بود ولییقین دارم شما پاسخی برای آنها دارید.
حتی امام خمینی نیز در برابر القاب و عناوینی که به ایشان نسبت می دادند سکوت نکرد و برآشفت
در مناسبتها
وفرازهای بسیاری تاکید داشتید که طرفداران شما آزاد هستند هرچه دوست دارند
شما را بدان ملقب کنند؛ گذشته از لقب شاهزاده که حق تاریخی شماست؛ حتی
اعضایی از خانواده شما را «رضاشاه دوم» خطاب میکنند؛ اینکه افراد در بیان توصیف خود از دیگران آزادند کاملا درست میباشد؛ ولی نکته در اینجاست که حتی [امام] خمینی تا این حد پیش نرفت که طرفداران خود را در دادن القاب بخود آزاد بگذارد!
بیگمان شما هم بهیاد دارید وقتی مداح [امام] خمینی معروف به «حجازی» قبل از یکی از سخنرانیها به وی گفت که «ای پیشوای کبیر خود را آشکارا بیان کن و بفرما که امام زمان هستی»؛ [امام] خمینی بر آشفته شد و از تریبون گفت این سخنان را تکرار نکنید... اکنون در حیرتیم که شما میگوئید آزادند شما را هر چه دوست دارند لقب دهند.
شاهزاده عزیز حال اگر دوستداران شما، شما را مثل پدرتان سایه خدا بخوانند، ولی و مولای اشرف بر جان و مال و ناموس ملت؛ تکلیف ملت چیست؟ چرا از اکنون به یاران خود نمیگویید که اندازه نگه دارند که اندازه نکوست... چرا از مادر بزرگوارتان نمیخواهید از بکار بردن عبارت «رضاشاه دوم» اجتناب کنند؟ مگر خود نفرمودید نوع حکومت آینده را ملت تعیین خواهد کرد؟ ملت چه زمانی به سلطنت رای داد؟
بر فرض محال اگر هم داد چه زمانی شما را به پادشاهی برگزید؟ شما نیز اکنون یکی
از هزاران شاهزاده پیر و جوان ایران هستید، و اگر نوع نظام آتی هم بخواست
ملت سلطنتی بود شما صرف اینکه فرزند پادشاه سابق بودید خود را شاه ایران میدانید؟ اشتباهی که در مصاحبه با فوکوس هم مرتکب شدید؛ هم شما و هم شیفتگان شما هنوز ادعای پادشاهی بر ایران را پس نگرفتهاید،
بیایید با خود و ملت صادق باشید و با مغالطه و سفسطه اشتباهات خود را
توجیه نکنید؛ صداقت شما در پیشگاه ملت و عدول از مواضع استبدادی و ادعای
پادشاهی میتواند به پذیرش شما از سوی ملت به عنوان یک شهروند مبارز و آزادیخواه کمک نماید.
نه تنها حامیان فسیل ربع پهلوی بلکه فرح دیبا (بیوه پهلوی) وی را با عنوان «رضا شاه دوم» خطاب می کند
شاهزاده گرامی، میان «خودفریبی» با «مردم فریبی» تفاوت، بسیار است و ملت ایران اکنون امیدوارند شما در رفتار دوگانهای که برگزیدید قصد فریب آنها را نداشتید و این ناشی از حس غریب خود فریبی باشد که دوستان جوانتان شما را بدان مبتلا ساختهاند، اینکه از سوئی خود را همانگونه که در مصر با تاجگذاری پادشاه قانونی ایران خواندید، و در مناسبتهای یکسال اخیر بهنوعی بر آن تاکید کردید؛ و از سوئی دیگر انتخاب نهاییرا متعلق به ملت دانستید، دوگانگی مهلکی است که میتواند شما را از حیز همراهی با هموطنان خود ساقط کند.
اگرچه بهصورتی سطحی و گذرا جنایات ساواک را محکوم کردید و از نابسامانیهای ایران در زمان پدر فقید خود یاد کردید، ولیآیا میدانید وقتی مثلا از حصر رهبران جنبش سبز سخن میگوئید یا از زندانیان سیاسی ایران؛ همه ما از شما انتظار داریم از رنج محمد مصدق که سالهای طولانی در روستای دور افتاده احمدآباد با رنج حصر خانگی پیر شد و جان سپرد هم یادی بکنید!
چرا به شیفتگان خود عتاب نمیکنید که از توهین و تخریب آن بزرگمرد که فدای وطنپرستی خود بدست عمله ستمگر پدر فقیدتان شد دست بردارند؟ آیا گمان نمیکنید اگر از نظر تاریخی از ایشان دلجوئی کنید و آشکارا نسبت به واقعه ننگین ۲۸مرداد موضع گیری کنید ملت ایران راحتتر میتوانند در مورد شخص شما قضاوت کنند؟ چرا هیچ گاه از خدمت غیر قابل انکار مصدق به ایران سخنی نگفتید؟ بعید میدانم مردی چون شما از محبوبیت جاودان وی نه تنها در ایران بلکه در مشرق زمین بیاطلاع باشد.