وطن امروز:
زهرا طباخي
متولی حکومتهای غیردیکتاتوری و مردممحور؛ همه آحاد جامعه از خرد و کلان، تحصیلکرده یا بیسواد، شهری و روستایی هستند اما چون ملتها امکان رتق و فتق عمومی همه مسائل و مشکلات را ندارند عدهای را برمیگزینند تا به جای آنها امور زندگی و جامعهشان را مدیریت کنند. حکایت حرکتهای «کفنپوشان فرهنگ و مذهب» از روزگار پیش از اصلاحات آغاز شد آنجا که منتخبان ملت به وظایف فرهنگی و سیاسیشان در حمایت از ناموس جمهوری اسلامی عمل نکردند و فرهنگ مملکت شد ملک پدری «مهاجرانی» و فائزه هاشمی!
حال بعد از گذشت قریب به یک دهه از حوادث تلخ و مصائب دوران اصلاحات بازی از نو آغاز شده است؛ این بار خطرناکتر و موذیانهتر! چرا که بازیگران به نام قرائتهای نو از فرهنگ به میدان آمدهاند. دولتی که به نام ارزشها تشکیل میشود خود به خود از حاشیه امنیت قابل توجهی برخوردار است از این رو است که «کفنپوشان» فرهنگ و مذهب در برابر قصوراتش سعهصدر بیشتری از خود نشان میدهند و زنگ خطر همین جاست!
به نام ارزشها، به کام اصلاحطلبان ضدفرهنگ، مذهب را تخریب میکنند و تیشه به ریشه ارزشها میکوبند. وقتی معترض میشوی در صدا و سیمای «ملی» محکومت میکنند به بیقانونی! که چرا برای اکران چند فیلم مسالهدار تجمع به راه میاندازید و شلوغ میکنید؟! مگر مسؤول سینمایی نداریم؟! مگر قانون نداریم؟!
حال سوال ما به عنوان کسانی که عزیزانشان کفنپوش برای دفاع از ساحت اسلام و انقلاب در سینه سرد خاک خوابیدند این است... متولی فرهنگی این مملکت کیست تا ما یقهاش را به صورت قانونی و خیلی محترمانه بگیریم و بابت ساخت آثار سخیف سینمایی مثل «یک خانواده محترم»، «گشت ارشاد» و هزار درد بیدرمان ضدهنری بازخواستش کنیم؟!
فرض بفرمایید ملت تصمیم نمیگرفتند در میدان حاضر شوند و «فریاد» بر سر «شمقدری» برآورند که چه میکنی با ارث پدری مهاجرانی؟! آنگاه صدا و سیمای «ملی» ما همین فیلمهای کذایی را میخرید و در عید غدیر یا قربان با شادی نمایش میداد!
مردم در فضای فرهنگی کشور ما مدتهاست «احساس امنیت» نمیکنند، آنکه میگوید این گفته خلاف است سری به سینماهای خالی و خلوت کشور بزند. آنها هم که مدعی هستند اکثریت جامعه چنین میپسندد، از علل بیرونقی «هنر»! تئاتر غربگرا و فروش افتضاح فیلمهای سخیف وطنی پردهبرداری کنند.
از خانواده شهدا چند قبر یک شکل و یک اندازه مانده که اغلب پدران و مادران شهدا در آن آرمیدهاند. تعدادی هم هستند اما گمان نمیکنم اهل تماشای «یک خانواده محترم» باشند. ما که زبانمان دراز است و هستیم اما ندیدیم شمقدری یا وزیر ارشاد عذرخواهی کنند بابت این همه اسائه ادب زورکی با پول اسپانسر و تهیهکننده ایرانی- فرانسوی! نشنیدیم «نیکی کریمی» بابت هتک حرمت جهانی زن مسلمان ایرانی در جشنواره ضدایرانی شرمنده باشد! ندیدیم رئیسجمهور خون گریه کند بابت «گل باران» شدن فیلمهای ضدارزشی در جشنواره فجر انقلاب اسلامی! البته ما یادمان نرفته... چفیه میاندازند تا چند عکس یادگاری برای آیندهشان داشته باشند نه اینکه زبانم لال متولی ارزشها باشند.
راست میگوید... متولی فرهنگ خود مردم هستند. «کفنپوشان» بودند که در ایام کریه اصلاحات مانع شدند «جدایی نادر از سیمین» یا «یک خانواده محترم» ساخته شود آقای بیست و سی! مهاجرانی چاکر کیف انگلیسی بود و گوش و چشمش به معابد فراماسونری لندن دوخته شده بود. خاتمی هم که مثل امروز، خود را به نفهمی میزد! آنکه نگذاشت به نام دولت یار سر ارزشها را ببرند هم مردم بودند. کسی انتظار نداشته باشد خانواده شهدا برای دفاع از خودشان در میدان حاضر شوند. عادتشان نیست برای معامله با خدا نرخ برای مردم تعیین کنند اما برای دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، برای حمایت از سردار تنهای عرصه فرهنگ «جان دادن» هم رواست چه بسا که «جان» ما متاع ناچیزی باشد برابر حفظ آنچه حسین علیهالسلام خونش را برای پاسداشتش فدا کرد.
بعد از هتک حرمت ارزشها هر چه تلاش کنیم تاوان چنین بیحرمتی را نمیتوان از عناصر مفلوک و بعضا احمق سیاسی ستاند. شمقدری را به زندان عدالت هم که بیفکنیم نمیتوانیم مانع پخش هزارباره نمایش توحش ایرانی به نام «یک خانواده محترم» در سینماهای جهان شویم. نیکی کریمی را آتش هم که بزنیم نمیتوانیم مانع ارسال پیام عکسهایی شویم که در جشنواره ابوظبی بر چهره فرهنگ ایرانی چنگ انداختند. علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد. گفتمانسازی، اصرار بر ارزشها و گوشزد کردن بموقع عواقب رودررویی با فرهنگ یک ملت میتواند خطوط قرمز پررنگ و مردمی پیشروی سیاستمداران، هنرمندان و سایرین ترسیم کند. مقاومت شما بود که موجب شد دخترکان سینمای ایران «چادر بهسر» سر صحنه، تئاتر بازی کنند تا جبههشان را از بدکارههای عرصه هنر جدا کنند. خیزشهای مردمی بود که موجب شد مهاجرانی به نه دهم برنامههای فرهنگی استعمار پیر در ایران نتواند عمل کند. به قول خاتمی «نگذاشتند کار کنیم!» آنها که اجازه دخل و تصرف در امور مهم و حیاتی فرهنگ هزار ساله جامعه بزرگ ایرانی از افغانستان تا عراق و تاجیکستان و آذربایجان را به دشمنان پرچمدار بیهویتی و بیفرهنگی غرب نمیدهند دوامشان در تاریخ ثبت خواهد شد؛ اگرنه با وا دادن سیاسی- فرهنگی به این عنوان که امروز دولت فلان بر سر کار است و فردا دیگری؛ دشمن هرگز عقبنشینی نخواهد کرد.
ضمیر دشمن را که جستوجو کنی مشخص میشود روی حماقت یا جهالت چه کسانی سرمایهگذاری کرده است اما قطعا از هجمه مردمی در عرصه دفاع از فرهنگ غنی ایرانزمین و ارزشهای اسلامی میهراسد. نمونهاش توهین به پیامبر اعظم... پروژهای به راه افتاد تا هتک ارزشهای مسلمین عادی شود اما مقاومت جهانی مسلمین و سایر آزادگان جهان منجر شد پایهها و ارزشهای غرب در معرض خطر قرار گیرد. اکنون قانون «آزادی بیان» حتی در ویترین افکار عمومی نیز مضحک است چرا که نمایش دوگانگی عملکرد غربیها به اکران عمومی درآمده است. ایستاده مردن برای ما شرفش بسیار بیشتر از مرگ در بستر است، دلخوش کنید به ناسزاگویی به پیر جماران و یاران مخلصاش! ما که میدانیم «صدام» مرده! مریدان ستون پنجمیاش که هنور زندهاند! عاقبت، از آن مومنین است.