وقتي همه دشمن مي‌شوند!

 
رويانيان طي اين مدت چيزهايي هم البته ياد گرفته و شنيده كه برخي ستاره‌ها كاغذي هستند و بادكنكي. اما هنوز فرق بين ستاره‌هاي واقعي و بادكنكي را ندانسته، از اين واژه‌ها استفاده مي‌كند !

اين بار اولي نيست كه يك مربي با بازيكن مشكل دارد و يك مديرعامل نمي‌تواند با بازيكنش كنار بيايد. اما اينكه بخواهد او را ويرانگر فوتبال معرفي كند و حتي پا را فراتر گذاشته و قهرمان و ستاره ملي مردم را از بيخ و بن زير سؤال ببرد، نه، رويانيان نه حق اين را دارد و نه اجازه‌اش را. 

رويانيان با شعارهاي قشنگي آمد. شعارهايي كه از يك روند ايده‌آل خبر مي‌داد و پرسپوليسي ايده‌آل. اما شعارهاي او در حد همان شعار باقي ماند و هرگز به مرحله اجرا درنيامد و عملي نشد تا ثابت شود حرف و عمل اين مرد تازه وارد يكي نيست. 

مديرعامل پرسپوليس، در بدو ورود، دستي به گرمي بر گردن پروين انداخت و از او تعريف و تمجيدهايي كرد كه گويي هرگز پروين را نمي‌شناختيم و به واسطه رويانيان متوجه شديم او پيشكسوت و اسطوره پرسپوليس است. اما همين اسطوره، كه قبل از اين حضور يكساله رويانيان او را مي‌شناختيم و مي‌دانستيم چه زحماتي براي اين تيم، چه در قالب مربي و چه بازيكن كشيده، خيلي زود دل مديرعامل را زد و كنار گذاشته شد. آن هم نه به صورت پنهاني، چراكه رويانيان از همان روز اول، اين گونه جا انداخت كه با كسي شوخي و تعارف ندارد و به واسطه همين مهم هم، خيلي راحت، هر حرفي را به زبان مي‌آورد و برايش هم توفيري نداشت كه طرف مقابلش كيست. مي‌خواهد پروين باشد، يا دايي، كريمي، خبرنگاران يا حتي هوادار پرسپوليس.
 
لحن او براي همه يكسان است و البته تند و گزنده. پروين را مدت‌هاست كه كنار گذاشته. آن هم با همان لحن گزنده و اظهار نظرات جالبي كه در خصوص اين اسطوره و پيشكسوت پرسپوليس داشت: « برخي اظهارنظرها كه پس از پايان بازي مطرح شده يا از نپختگي محض و عجولانه بودن نشأت مي‌گيرد يا ريشه در يك برنامه‌ريزي هدفمند دارد كه خيلي زود خودش را نشان داد. » اين حرف و ديگر اظهارات رويانيان در خصوص پروين باعث شد بروز اختلافاتي بين عضو هيئت مديره پرسپوليس و مدير راهبري تيم با مديرعامل شد. هرچند پروين در برابر انتقادات رويانيان از خود انعطاف نشان داد. اما فاصله‌اش با تيم و مديريت آن كه به طور واضح روبه رويش ايستاده بود آنقدر زياد شد كه ديگر مدت‌هاست در پرسپوليس ديده نمي‌شود. 

بعد از پروين، نوبت به كريمي رسيد. بازيكن و كاپيتان محبوب پرسپوليس و تيم ملي كه رويانيان، رو به روي او هم ايستاد.
 
آن هم براي حمايت از سرپرست تيم؛ حمايتي كه حتي اتهام كم كاري را هم به كريمي زد: « بعضي‌ها نمي‌خواهند پرسپوليس نتيجه بگيرد. » اين حرف شايد نشأت گرفته از نتيجه جلسه‌اي بود كه پس از شكست پرسپوليس برابر داماش بين رويانيان و مشاوران او برگزار شد. مشاوراني كه اكثراً غير فوتبالي هستند و بنا به نظرات شخصي حرف زده و رأي مي‌دهند كه در اين رأي گيري، كريمي، بازيكن كم كار تيم شناخته شد و باعث و باني تمام مشكلات. نظري كه به سرمربي شكاك تيم هم القا شد و مانوئل نيز به واسطه كينه‌اي كه از كرش، سرمربي تيم ملي داشت، با نگاهي بدبينانه به آن نگريست و كريمي را جاسوس كرش در پرسپوليس و مهره‌اي براي ناكامي گذاشتن او در اين تيم خواند و كاپيتان دوم تيمش را با همين پس زمينه كنار گذاشت تا رويانيان، بهتر بتواند برابر يكي ديگر از محبوبان پرسپوليس بايستد. چراكه اين بار بهانه حمايت از سرمربي تيمش را پشت سر تصميمش مبني بر كنار گذاشتن كريمي داشت. 

هوادار پرسپوليس، كه رويانيان روزي مدعي شده بود برابر شرافتش بايد سرتعظيم فرود آورد اما گزينه بعدي بود كه چون همسو با نظرات مديرعامل نبود، شد نقطه مقابل او: «شما براي پرسپوليس چه كار كرده‌ايد كه حالا اين قدر انتظار داريد. راحت‌ترين راه را براي كمك به پرسپوليس در اختيار شما گذاشتم، يعني صدور كارت هواداري، اما تا به امروز چه كار كرديد؟منظورتان چيست از اين شعارها و به دنبال چه هدفي هستيد؟ اگر مي‌گوييد حرف شما درست است بياييد به جاي من مديرعامل پرسپوليس شويد و خودتان را اذيت نكنيد.» و البته بعد از اين نطق، تمرينات پرسپوليس را پولي كرد و مدعي شد هر هواداري كه كارت بخرد مي‌تواند تمرينات تيمش را تماشا كند. 

اما آخرين گزينه بعدي(البته تا به امروز)علي دايي بود. اسطوره ملي پرسپوليس كه حالا مديرعامل مدعي است كه او هم دلش براي پرسپوليس نمي‌سوزد: «آقاي دايي، قلبت براي خودت مي‌تپد نه پرسپوليس و بارها اين موضوع را ثابت كرده‌اي. تمام شهرت و درآمد خود را از پرسپوليس داري، تمام موفقيت خود و رفتن به تيم‌هاي خوب اروپايي را از پرسپوليس داري اما تاكنون حرمت‌ها را نگه نمي‌داري. »و البته دايي تنها به اين دليل مورد لطف رويانيان قرار مي‌گيرد كه خواهان مطالباتش از اين تيم است. 

رويانيان شايد فراموش كرده كه برخلاف او كه تازه به پرسپوليس آمده، امثال پروين و دايي و كريمي و هواداران اين تيم، سال‌ها در اين تيم بوده و براي آن زحمت كشيده‌اند و بي‌شك دلسوزتر از او براي پرسپوليس بوده‌اند. اما امروز چون همسو با نظرات رويانيان نيستند، به راحتي زير سؤال مي‌روند و تخريب مي‌شوند.