يكي از ويژگي هاي ماه رمضان «شهر
التمحيص»، است. كلمه تمحيص در قرآن كريم به كار رفته است. «وليمحص ما في قلوبكم»
(آل عمران/ 154) بعضي گفته اند: تمحيص به معني تطهير است. بعضي ديگر آن را به معني
جداكردن خوب و بد و سره از ناسره مي دانند. به تعبير آشكارتر پاك كردن هر چيزي از
آلودگي و خالص نمودن و پاك كردن را مي گويند. به عنوان مثال در طلاسازي وقتي طلا را
در بوته آتش مي گذارند تا طلاي خالص را از نقره يا مس جدا كنند به اين كار مي گويند
تمحيص. طبيعي است كه براي پاك كردن و خالص كردن طلا آن را در بوته آتش مي گذارند تا
ذوب شود. خداي متعال نيز براي پاك كردن و تمحيص انسان ها و مؤمنين چنين تدبيري را
به كار مي برد. ممكن است بعضي از انسانهاي مؤمن در دل، ناپاكي و آلودگي هايي داشته
باشند. خداوند با تدابير و برنامه هايي آنان را پاك و تمحيص مي فرمايد. براساس
روايات، خدا مؤمنين را در اين عالم به بيماري يا فقر يا به بلاهايي مبتلا مي كند.
اين ابتلا براي آن است تا گناهان انسان پاك شود. در روايت داريم وقتي مؤمن در دنيا
گناه مي كند، اصل ايمانش محفوظ است و به آن لطمه اي نمي خورد، اما دل او آلوده مي
شود. خداوند براي پاك كردن مؤمن از گناه او را به بيماري مبتلا مي كند. چون در حالت
بيماري انسان دچار ضعف، بي خوابي و ناراحتي شده و از لذت هاي دنيا دور و محروم مي
شود. همين مسئله باعث مي شود تا انسان از گذشته و اعمال زشت خود پشيمان شده و توبه
كرده و با همين بيماري پاك شود. اگر در اثر بيماري از گناه پاك نشد، خداوند او را
به بلايي ديگر مبتلا مي كند. بعضي ها به جاي آنكه درمقابل بيماري صبر داشته و با
حالت خضوع به طرف خداوند روند، با وسوسه شيطان به ناشكري و ناسپاسي و جزع و فزع و
بي صبري و اعتراض مي پردازند. وقتي بيماري، انسان ضعيف الايماني را پاك نكرد خداوند
او را به فقر مبتلا مي كند تا غرورش را بشكند و او را به ضعف خود توجه داده تا به
طرف خدا برود و توبه كند. انسان در فقر، ضعف و نياز خود را به خدا بيشتر درك مي
كند. اگر مؤمن خطاكار با بيماري و فقر، پاك و علاج نشود خداوند او را به بلاهاي
ديگر مثل فراق، داغ ديدن عزيزان و انواع مشكلات، مصيبت ها و گرفتاري هاي دنيا مبتلا
مي سازد. اگر با همه اين ابتلائات باز هم پاك نشد، در لحظه مرگ، خداوند جان او را
سخت مي گيرد. يكي از علل اينكه خدا جان بعضي از انسان را سخت مي گيرد، اين است كه
مي خواهد آنها را پاك كند تا در عالم برزخ مشكلي نداشته باشد. (بحار/ 78/ 198) خدا
نياورد روزي را كه كسي با جان كندن سخت نيز پاك نشود. چرا كه كار چنين انساني در آن
عالم بسيار دشوار مي شود. به هر صورت يكي از فايده هاي گرفتاري و ابتلائاتي كه خدا
براي مؤمنين پيش مي آورد اين است كه مؤمنين به خدا توجه پيدا كنند تا از گناه پاك
شوند.
خلق را با تو بد و بدخو كند
تا تو را ناچار رو آن سو كند
دلبستگي كثيف
يكي از آلودگي هاي جدي مؤمنين تعلق به دنياست. نمي شود تعلق به دنيا را فقط يك
آلودگي دانست، بلكه يك نوع از كثافت و تعفن است. ما نمي توانيم تعفن آنرا درك كنيم
اما ملائكه از تعلق، بوي گند و متعفني را استشمام مي كنند، خداوند براي آنكه بندگان
خود را از گناه پاك كند، وسايلي فراهم مي آورد تا از دلبستگي دنيا دست بشويند.
ابتلائات و گرفتاري ها وسيله هاي پاك شدن از اين آلودگي هاست. ما تصور مي كنيم
حوادث، بلا و گرفتاري است و خدا با ما دشمني دارد، در صورتي كه بلا و گرفتاري عين
محبت خداست. حضرت امام(ره) بلا و گرفتاري را «الطاف خفيه»؛ مي دانستند. ظاهر آن رنج
و سختي است، اما باطن آن، پاكيزگي و خوشبوكردن و آلودگي ها را زدودن است.
گرسنگي براي دورشدن تعلق
ماه مبارك رمضان يكي از راههايي است كه خداي متعال تشريعاً وسيله پاك شدن ما را در
آن فراهم كرده است. وسيله اصلي آن نيز عبادت مهمي است كه در نوع خود بي نظير است.
هيچ عبادتي مثل روزه ويژگي پاك كردن و تميز كردن را ندارد. در روايت داريم كه مي
فرمايد «الصوم لي و أنا أجزي به» (من لايحضر-2-75) خدا مي فرمايد: روزه براي من
است. نمي فرمايد نماز براي من است، همچنان كه مي فرمايد در زمين، كعبه خانه من است،
درماه هاي سال، ماه رمضان، ماه من است؟ در بين عبادات هم مي فرمايد، روزه براي من
است. نماز براي شما و حج براي جامعه. اما روزه براي من است. شايد راز آن اين باشد
كه هيچ عبادتي به اندازه روزه انسان را از تعلق به دنيا جدا نمي كند. روزه آدم را
وارسته و پاك مي كند. سنگها را از پاي انسان باز و مرغ دل را آماده پرواز مي كند.
درهيچ عبادتي جز روزه اين حالت براي انسان به وجود نمي آيد. كساني كه آداب روزه را
درست رعايت كنند، لذتهايي از حالت سبكي روح مي برند كه از هيچ عبادتي نمي برند.
بپاخيز و قرآن بخوان
ويژگي ديگر ماه رمضان «شهر القيام» است. منظور از قيام اين است كه دراين ماه بايد
براي عبادت خدا به پاخاست. قيام، كنايه از سحرخيزي، شب زنده داري و تهجد است.
معمولا انسان بايد بايستد تا عبادتها را انجام دهد. اصل در نماز اين است كه به صورت
ايستاده انجام گيرد. شايد بسياري از مواردي كه قرآن كريم به قرائت قرآن سفارش
نموده، قرائت قرآن درحال نماز است: « و قرآن الفجر ان قران الفجر كان مشهودا»
(اسراء/ 78) ؛ براساس روايت، اين آيه به نماز صبح، تفسير شده است. اما اگر درموارد
شأن نزول و رواياتي كه در تفسير آن آمده دقت شود، مي بينيم منظور آن است كه تا مي
توانيد قرآن بخوانيد. خداوند در آيه ديگر مي فرمايد: «فاقروا ماتيسر من القرآن علم
أن سيكون منكم مرضي و آخرون يضربون في الارض»؛ سپس مي فرمايد: «فاقروا ما تيسرمنه»
(مزمل/ 20)؛ يعني هرچه مي توانيد، قرآن بخوانيد. در آغاز مي فرمايد: «قم الليل الا
قليلاً» (همان) ؛هنگام شب،وقت قيام است. بايستيد و شب را به عبادت زنده نگه داريد.
از نخستين سوره هايي كه بر پيغمبر خدا (ص) نازل شده سوره مزمل است. دراين سوره به
پيغمبر خدا (ص) دستور مي دهد تا بيشتر شب را به عبادت مشغول باشد، خدا از پيغمبر
خود اين چنين انتظار دارد: «قم الليل»؛ شب را به عبادت بپاخيز «الا قليلاً»؛ اندكي
استراحت كن. باقي آن رانماز بخوان . سپس تخفيف مي دهد و مي گويد «نصفه» نيمي از شب
را به عبادت بپرداز. يعني اگر شب، چهارده ساعت باشد، هفت ساعت آن را عبادت كن. اگر
دوازده ساعت است شش ساعت آن را به عبادت مشغول باش «نصفه أو انقص منه قليلاً» يا
اندكي كمتر از نيمي از شب «أو زد عليه» يا اندكي بيش از نيمي از شب، «و رتل القرآن
ترتيلا» (همان/4) درآن هنگام به پا خيز و قرآن بخوان بعد مي فرمايد كه خدا مي داند
كه تو دو سوم شب را به عبادت مشغول مي شوي يا نيمي از شب را اما حداقل يك سوم از شب
را به عبادت مشغول باش.
آن هم نه فقط تو بلكه جمعي از كساني كه همراه و اصحاب تو هستند و به تو و خداي تو
ايمان آوردند. خدا هم مي داند كه همه مردم نمي توانند اين كار را بكنند. بعضي ها
مسافرند. بعضي ها مريضند. بر همين اساس نخواسته است كه نيمي از شب را عبادت كنند،
اما هر اندازه كه مي توانيد «فاقروا ما تيسر»؛ هرچه براي شما ميسر است، قرآن
بخوانيد.
كمي شبيه اولياء شويم
منظور از قرائت قرآن دراين جا قرائت درحال نماز است. مسلمانان صدر اسلام هنگامي كه
سوره ها نازل مي شدند با شوق و اشتياقي تمام، در نماز، آنها را قرائت مي كردند، آن
هم سوره هاي بزرگ قرآن را. ما بايد تلاش كنيم تا اندكي به اصحاب و ياران پيامبر خدا
(ص) شبيه و نزديك بشويم. اندكي به اولياء خدا و به رهبران ديني مان همچون
اميرالمومنين (ع) شباهت پيداكنيم. خود ايشان فرمودند:«شما مثل من نمي شويد، اما
تلاش كنيد هرچه ممكن است بيشتر شبيه من بشويد.» ماه رمضان فرصتي است براي اينكه
انسان بيش از ماه هاي ديگر، شب ها را به عبادت بپردازد. نه اينكه به تماشاي فيلم و
امور بيهوده بپردازد.
سخنراني آيت الله مصباح يزدي (دامت بركاته)
دردفتر مقام معظم رهبري، قم، 16/6/87،رمضان .1429
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com