حدود ۱۰ روز داريم به آغاز بازيهاي المپيك، اما به نظر ميرسد هنوز تكليف چند فدراسيون براي شركت در اين بازيها معلوم نيست.
فدراسيونهاي
شنا، شيرجه و واترپلو و قايقراني كه نظير چندين فدراسيون ديگر ناگهان با
تغييراتي در آستانه بازيهاي المپيك روبهرو شدند، سرنوشتشان مبهم است.
گويا درباره تغييرات در اين فدراسيونها مكاتباني با مراكز جهاني آنها شده و
متعاقب آن فدراسيونهاي جهاني عكسالعمل نشان دادهاند. اگر نه
فدراسيونهاي ديگري هم بودند كه ميتوانستند دچار همين وضعيت بغرنج باشند.
ولي مديران بركنار شده آنها دندان بر روي جگر گذاشته و سكوت كردند، نظير
فدراسيون كشتي.
يزداني خرم پس از سالهاي سال فعاليت در عرصه كشتي
ناگهان عزل شد. اگر او هم با «فيلا» مكاتبه ميكرد، خدا ميداند كشتي ما در
آستانه المپيك چه وضعي داشت. معلوم نيست چه كسي و با چه دلايلي در اين
برهه حساس زماني چنين تغييرات عجيبي را كليد زد.
يزداني خرم بارها
مصاحبه كرده و آشكارا از جريان انحرافي حرف زده است. او ميگويد آنها به
سبب در دست گرفتن ورزش كه اقبال عمومي به آن است و ميتواند نوعي ابزار به
شمار آيد، برنامهريزي كردهاند. جابهجاييها وقتي مشكوكتر ميشوند كه
مديران بالادستي هيچ دليلي درستي براي آنها عنوان نميكنند. برخي مديران
بركنار شده، نظير آقاي «دنيامالي» در شمار موفقترين رؤساي فدراسيونهاي
ما در تمام عمر آن فدراسيون بودهاند.
مضحكتر اما وقتي است كه
مسئولان ورزش كشور ميخواهند به هر دليل كه شده، عزل برخي از اين مديران را
منطقي و لازم جلوه دهند. مثلاً آقاي رسولينژاد، معاون پارلماني و حقوقي
وزير ورزش، رئيس بركنار شده فدراسيون تير و كمان را به نگه داشتن سگ و
هدردادن بيتالمال متهم كرده است!
كريم صفايي، مدير بركنار شده
اين فدراسيون هم گفته بديهي است در حراست محيطهاي چند هكتاري محل تمرين
ورزشكاران تير و كمان از سگ استفاده شود. بعد هم تهديد كرده او را از
بازرسي نترسانند و اگر پايش به آنجا برسد. ناگفتههايي دارد كه پاي معاونان
و حتي وزير ورزش و رئيس سابق تربيت بدني را به قوه قضاييه باز خواهد كرد.
ماجرا
به مديران محدود نشد و برخي ورزشكاران اعزامي نيز جابهجا شدهاند. به طور
مثال در تير و كمان نام «ميلاد وزيري» كه رتبه سوم مسابقات گزينشي جهاني
را داشته حذف و «نادر منوچهري مقدم» كه رتبه ۱۲۰ داشته جايگزين شده. چنان
اين جابهجايي عجيب بوده كه خود منوچهري مقدم اعتراض كرده و گفته حق ميلاد
وزيري است كه به المپيك برود، نه او! شما را به خدا يكي بگويد در ورزش ما
چه خبر است؟ درحالي كه كمتر از ۱۰ روز مانده به مسابقات، ورزشكاران بايد
آرامش كامل داشته باشند، همه چيز مغشوش و مبهم است.
چرا وزير ورزش
ناگهان تصميم به عزل اين همه مدير و اين جابهجايي گرفت؟ چرا نگذاشتند براي
بعد از المپيك. چه فوريتي وجود داشت كه اينچنين همه چيز را به هم بريزند.
واقعاً
چه كسي و به چه منظوري اين كارها را ميكند؟ مديران قبلي هم كه
نورچشمهاي خود اين بزرگواران بودند و از مديريتهاي مورد وثوق خودشان به
فدراسيونها آمدند؟ پس چه خبر شده؟ فقط بدانيد اگر حتي يك فدراسيون ما
تعليق شود؟ خطر آن هست كه اجازه حمل پرچم كشورمان را در بازيها نداشته و
بعد از هر طلا به جاي سرود ملي كشورمان، سرود المپيك را بخوانند. بلايي
كه در مسابقات آسيايي بر سر كويت آمد. آنها با كسي شوخي ندارند!