نگاهي به بايد و نبايدهاي عفاف و حجاب در هنر هفتم
تصوير زرد بدحجابي روي پرده نقرهاي
بحث درباره عفاف و حجاب اين روزها يكي ازداغترين بحثهاي ميان رسانهها و حوزه عمومي جامعه است، به نحوي كه شايد بتوان اين موضوع را يكي از مهمترين مسائلي دانست كه ذهن بسياري از صاحبنظران و كارشناسان حوزه اجتماعي را به خود درگير كرده است.
رضا فرخي
مرجع : روزنامه جوان
دراين
ميان علاوه بر خود بحث اصلي، مباحث جانبي هم در چندماه اخير بيش از گذشته
زير ذرهبين كارشناسان و نخبگان دراين باره قرار گرفتهاند. يكي از ابعاد
اين بحثها، صحبت پيرامون مسائل و ابزارهاي فرهنگي است كه به طور مستقيم در
بحث عفاف و حجاب مؤثر هستند و جوانان از آنها تأثير ميپذيرند.
در
همين زمينه بدون ترديد محصولات رسانهاي پرطرفداري همچون فيلمهاي سينمايي
يا سريالهاي تلويزيوني نقش مهمي در چگونگي برداشت از بحث عفاف و حجاب و
نوع ديدگاه به اين ماجرا دارند.
دراين رابطه بايد توجه داشت كه بحث
پيرامون مسائل اخلاقي كه بيارتباط با اين موضوع نيست، در چندماه اخير يكي
از بحثهاي جنجالي بين اهالي سينما بوده است و كساني مانند پرستو صالحي،
مرجان محتشم، احمد نجفي، محمدعلي كشاورز، آتيلا پسياني و مجيد مظفري كه
همگي از اهالي هنر هفتم هستند دراين باره صحبتهايي داشتهاند. اما با توجه
به تمام اين مسائل و گفت و شنودهايي در اين رابطه، سؤالي كه ذهن نخبگان
حوزه علوم انساني را به خود معطوف كرده، اين بوده است كه آيا ميتوان حوزه
هنر و بحث رعايت فرهنگ عفاف عمومي را از هم جدا دانست و سؤال ديگر اينكه
آيا درصورت رعايت نكردن مسائلي از اين دست در فيلمها و توليدات، ميتوان
از جوانان كه طرفدار ثابت حوزه سينما هستند، انتظار رعايت فرهنگ حجاب را
داشت؟
از هنجارشكني سوپراستارها تا الگوپذيري جوانان
فرهاد
مهدويان، كارشناس اجتماعي و استاد دانشگاه، درپاسخ ميگويد:بدون ترديد به
دليل ارتباط بصري-ذهني كه پيامهاي فيلمهاي ما با ذهن جوانان دارد،
نميتوان تأثير قابل توجه محصولات رسانههايي همچون سينما را ناديده گرفت،
به تعبيري ديگر، هنر هفتم و به ويژه سينما امروزه در نسل جوان آنقدر محبوب
است كه كوچكترين و جزئيترين پيام آن به سرعت دريافت ميشود و جوانان به
تمام اين جزئيات بسيارحساس هستند، همچنين به باور اين استاد دانشگاه وقتي
در فيلمهاي سينمايي ما سوپراستارها كه به نوعي در جامعه امروز ايران هم به
الگوي مادي و هم رفتاري جوانان تبديل شدهاند به شكل نامتعارفي لباس
ميپوشند يا رفتارهاي آنها چه روي پرده سينما و چه خارج از آن غيرعرفي و در
جهت مخالف با هنجارهاي جامعه است، نميتوان تأثير تمام اين مسائل برطرز
فكر جوانان را ناديده گرفت چراكه به عنوان نمونه وقتي يك سوپراستار كه هم
محبوب است و هم ثروتمند، به شكل خاصي لباس ميپوشد، برخي ازاعضاي جوان
جامعه در راستاي الگوگيري از اين دست افراد، دقيقاً سعي ميكنند به
مانندآنها رفتار كنند يا لباس بپوشند.
مهدويان در ادامه ميافزايد:
بعضي از جوانان به دليل ناديده گرفتن استعدادهايشان در برخي زمينههاي
ديگر به شدت جذب حوزه سينما شدهاند و همين مسئله سبب شده كه به دليل ماهيت
جواني، براي رسيدن به جايگاه مادي و اجتماعي برخي الگوها همان رفتار آنها
را دقيقاً تكرار كنند. اين صحبتها دراين زمينه در حالي از سوي اين كارشناس
مطرح ميشود كه به باور بسياري از صاحبنظران محتوا و حتي نمادهاي فقر و
ثروت در فيلمها هم به شدت در نگرش جوانان در پوشش و رعايت فرهنگ عفاف و
حجاب مؤثر بوده است.
نمادسازي كاذب سطحينگري ميسازد
فرهاد
مهدويان دراين باره براين مسئله تأكيد دارد كه وقتي در برخي فيلمهاي
سينمايي افراد فقير، اشخاصي با حجاب و مذهبي تعريف ميشوند و در طرف مقابل
افرادي كه حريمهاي حجاب و اخلاق را رعايت نميكنند، افرادي متجدد و
ثروتمند به نمايش درميآيند، در واقع ما در حال نمادسازي براي قشر جواني
هستيم كه به طور قابل توجهي اين نمادسازي را در ذهن خود تكرار ميكند و
حتي به صورت دائمي با آنها كلنجار ميروند، يعني به طور مشخصي اين موضوع به
طور ناخودآگاه در ذهن نوجوانان از همان دوران كم سن و سالي شكل ميگيرد كه
افراد باحجاب فقيران و پاييندستان جامعه هستند و بيبند و باري و پايبند
نبودن به حريمهاي عرفي نشانه تجدد و ثروتمندي است.
حال با و جود
شكلگيري چنين تصوري در ذهن نوجوانان و جوانان، طبق گفتههاي اين كارشناس
چگونه ميتوان از يك نوجوان انتظار داشت كه خود را ملزم و علاقهمند به
رعايت فرهنگي مانند فرهنگ عفاف و حجاب بداند؟
علاوه بر اين با
نگاهي به فضاي كلي بسياري از فيلمهاي سينمايي ميتوان گفت كه رعايت نكردن
حجاب و هنجارهاي اجتماعي در اين زمينه گويي به يكي از مرسومات اين روزهاي
سينما تبديل شده و حتي اين مسئله دقيقاً در جاهايي كه اصلاً نيازي به آن
نيست هم به كار گرفته ميشود، به نحوي كه بدون ترديد در برخي از محصولات
سينماي اين روزهاي ايران، ناديده گرفتن هنجارها و عرفهاي اخلاقي زيرمجموعه
فرهنگ عفاف و حجاب حتي راهي براي فروش بيشتر فيلم در نظر گرفته ميشود.
درهمين
زمينه برخي از صاحبنظران براين باورند كه بعضي كارگردانان سينماي امروز
ايران به دنبال فروش بيشتر از راه زيرپاگذاشتن هنجارهاي زير مجموعه بحث
عفاف و حجاب در فيلمهاي خود هستند و همين مسئله سبب شده كه قشر جوان با
مشاهده اين موضوع به بحث رعايت هنجارها دراين زمينه مانند فضاي سينما به
عنوان موضوعي سطحي بنگرد كه رعايت كردن يا رعايت نكردن آن زياد اهميت
ندارد.
مهدويان دراين باره هم به عادي كردن شكستن هنجارها در
بسياري از فيلمهاي سينمايي اشاره ميكند و ميگويد: شكستن هنجارها دربرخي
فيلمها آنقدر عادي شده كه اگر در برخي فيلمها اين هنجارها رعايت شود، جاي
تعجب دارد، يعني به تعبيري واضحتر بعضي كارگردانان در هر ژانري كه باشند و
با هر تمي كه فيلم بسازند زير پا گذاشتن هنجارها يكي از اصول
جداييناپذيرشان شده است، به نحوي كه مخاطب جوان وقتي به سينما براي ديدن
اين چنين فيلمهايي مراجعه ميكند، كاملاً آمادگي تماشا و انتظار تمام اين
هنجارشكنيها را دارد و اين مسئله آنقدر به تدريج برايش عادي شده و خواهد
شد كه آن را در زندگي روزمره خود هم لحاظ ميكند.
علاوه بر اين
مسائل به نظر ميرسد در شرايط مطلوب جامعه ايراني- اسلامي رسانهاي مانند
سينما نه تنها نبايد اين چنين باشد بلكه بايد نقش هدايتگر و ترويجكننده را
براي جامعه و به قشر جوان ايفا كند. اما با توجه به اين موضوع اين سؤال
مطرح ميشود كه رسانهها درشرايط مطلوب در اين زمينه بايد ترويجگر چه
مسائلي باشند و حد مطلوب آنها چيست؟
فرهاد مهدويان در پاسخ به اين
سؤال به اين نكته اشاره ميكند كه رسانههايي مانند سينما بايد زمينه اقناع
جوانان را از همان دوران خردسالي فراهم كنند و به نوعي شرايط رعايت فرهنگ
عفاف و حجاب و ملزومات آن را به وسيله توليدات جذاب در ذهن آنها فراهم
آورند. به هر ترتيب به نظر ميرسد در عصر جديد رسانهها، بسياري از
كارشناسان اجتماعي نه تنها به سينما نگاه سلبي ندارند بلكه به آن به عنوان
ابزاري براي نهادينه كردن فرهنگهاي بومي همچون عفاف و حجاب مينگرند و
همين موضوع سبب ميشود اين كارشناسان به فكر برنامهريزي براي اين مسئله
بيفتند؛ برنامهريزي كه آسيبشناسي دراين حوزه را بيش از هر چيزي ضروري
نشان ميدهد.
مثلا گشتهای ارشاد به جای این که با این افراد بد پوشش برخورد کند بیاید حتی با یک شاخه ی گل از بانوان محجبه در سطح شهر علی الخصوص در پارکها و فضاهای گردشی قدر دانی کند.
اگر کار مثبت افراد، ارزش دار جلوه کند و قدر دانی هم شود بهتر جواب میدهد تا فقط برخورد با منکرات.
باید قدر دانی از افراد با حجاب در تیترهای خبری بیشترباشد و کار های مثبت خیلی پر رنگ تر جلوه کند تا کارهای زشت ولو اینکه نهی از منکر باشد