از جمله مصادیق این اختلاف در روزهای ابتدایی روی کار آمدن اولاند بروز کرد و عرضه اوراق قرضه در کشورهای عضو به شکاف میان اعضا دامن زد.
روزنامه آسیا تایمز در همین رابطه نوشت که رئیس جمهور جدید فرانسه، فرانسوا اولاند در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از اجلاس سران اتحادیه اروپا جمعیت عظیمی را به سوی خود جلب کرد. وی در این کنفرانس که کمی پس از ساعت یک بامداد آغاز شد ؛ بیش از یک ساعت صحبت کرد اما وقتی نوبت به آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان رسید وی به مدت پنج دقیقه با اتاقی نیمه خالی مواجه شد.
صحنه برای "برخورد به سبک گوتردامرانگ" آماده است؛ اولاند می خواهد بدون هیچ محدودیتی، بی محابا به مرکل ثابت کند که انتشار اوراق قرضه یورو ، تنها راه برون رفت از فاجعه ای است که گریبانگیر منطقه یورو گردیده است.
اولاند تاکید می کند که- به عنوان مثال- اینکار می تواند برای حل مشکلات فراوان اسپانیا ، بویژه از نظر صرفه جویی در پرداخت سودهای کلان و استفاده از پول حاصل در سرمایه گذاری های بخش تولید کمک قدرتمندی باشد. نظرات هولاندو مورد حمایت اسپانیا، ایتالیا، ایرلند و اتریش قرار گرفت.
استدلال مرکل اما همان استدلال سه گانۀ (بانک مرکزی اروپا، کمیسیون اروپاو صندوق بین المللی پول) است مبنی بر اینکه: اوراق قرضه یورو قانون اتحادیه اروپا را نقض می کند. نظریات او نیز حامیانی از جمله سوئد، فنلاند و هلند دارد. اما حتی اولاند هم اذعان دارد که پیمان اتحادیه اروپا بایدتغییر کند تا با ارائه اوراق قرضه یورو مطابقت یابد و این خودآشفتگی دیگری ببار می آورد؛ چرا که بریتانیا و جمهوری چک پیشنهاد اصلاح معاهدات را اواخر سال گذشته رد کردند.
بطور کلی وضعیت فوق العاده پیچیده است. هولاند باعث شد تا معلوم شودکه برخی از اعضای اتحادیه اروپا اوراق قرضه یورو را فقط در آینده ای دور می پذیرند، برخی هم ممکن است آن را برای هدفی بسیارخاص بپذیرند و برخی آن را آشکارا ردکنند.
بانکداران اروپا، به سهم خود، مفهوم "بدهی های معوقه " را نوعی بدهی پنهان تلقی می کنند، چیزی که سرانجام توسط افرادی -اساسا بخش عمده ای از جمعیت حقوق بگیر - پرداخت خواهد شد. تعجبی ندارد که جوزف استیگلیتز برنده جایزه نوبل از "فخر فروشی" کسانی که در راس بانک مرکزی، وزارتخانه های مرتبط با امور مالی و بانک های خصوصی که نظام مالی جهانی را تا آستانۀ تخریب هدایت کرده و این آشفتگی را ایجاد کرده اند تا این حد عصبانی است.
به نظر نمی رسد کسی بخواهد بر روی یارانه های چند سالۀ کشورهای مهم اروپا به نفع کشورهای حاشیه ای که همگی عضو باشگاه کشورهای حوزه مدیترانه هستند شرط بندی کند. در عین حال، همه می دانند که هیچگاه امکان "خروج" از منطقه یورو وجود نداشته است. هر چندکه در حال حاضر غیر ممکن ها از پیش ممکن شود.
به هر حال، آنچه که به قول جورج ارول رمان نویس انگلیسی در رمان"سال 1984" به عنوان "بسته رشدِ " حکومتِ مطلقه توصیف می شود؛ تنها در اجلاس رسمی اتحادیه اروپا در اواخر ماه ژوئن تصمیم گیری خواهد شد؛اجلاسی که پس از دو رویداد مهم 17 ژوئن، یعنی انتخابات پارلمانی فرانسه و پیروزی احتمالی حزب چپ گرای سیریزا در یونان برگزار می شودکه نقطه کلیدی خط مشی آن مذاکره برسر نجات تحمیلی این کشور توسط برلین / بروکسل است.
در ضمن، رهبران سیاسی اتحادیه اروپا مطلقا هیچ سرنخی به دست نمی دهند که بواقع با یونان چه باید کرد. از یک سو مدام به غول بازار جهان یعنی اتحادیه اروپا قوت قلب می دهند و می گویند که "یونان هرگز حوزۀ یورو را ترک نخواهد کرد" اما از دیگر سو یونان را نیز تهدید می کنند و می گویند "اگر رای موافق ندهید، ازحوزۀ یورو اخراج می شوید." جای تعجب نیست که دولت اوباما بهت زده است. در مقایسه با مسائل بغرنجی مانند آنچه بدان اشاره شد باید گفت، قتل اسامه "مثل آب خوردن بود."
این اختلاف نظر از آنجایی نشات می گیرد که اولاند بر این باور است که راه برون رفت از بحران کنونی در حوزه یورو تمسک به رشد اقتصادی است و عرضه این اوراق از جمله مبانی رشد اقتصادی است اما در سوی دیگر بسیاری از کشورهای حوزه یورو و به خصوص مرکل بر این باورند که راهبرد و استراتژی ریاضت اقتصادی می تواند اروپا را از وضعیت فعلی خارج سازد.
این اختلاف نظر شدید در حالی میان اعضای اتحادیه اروپایی شدت یافته است که اعضای آن با بحران های متعددی چون: رشد آمار بیکاری، بحران انرژی و سوخت و... گریبانگیر هستند و اتحادیه اروپا بدون هیچ توجهی به این حجم عظیم مشکلات به تحریم های یک جانبه علیه ایران ادامه می دهد و بدین ترتیب هزینه سیاست های مد نظر صهیونیست ها و ایالات متحده را مردم اروپا پرداخت می نمایند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com