گروه فرهنگی: شهید حاج داود کریمی یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران و فرماندهای بیبدیل در جنگ ایران و عراق بود. او که تراشکار ماهری از نازیآباد تهران بود، در عرصههای مختلف جنگ، از طراحی و شناسایی تا فرماندهی و نبرد تن به تن، همراه و پیشگام بسیجیان بود. حاج داود پس از فتح خرمشهر، به ادامه جنگ اعتقاد نداشت و تلاشهایش برای متوقف کردن جنگ بیثمر ماند. او معتقد بود که ادامه جنگ، حتی برای تنبیه متجاوز، نه وظیفه ماست و نه توان آن را داریم.
به گزارش بولتن نیوز، با شروع عملیات خیبر، مخالفت حاج داود علنی شد و نهایتاً بازداشت و تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت. با وجود تمام این سختیها، پس از آزادی، او به کار تراشکاری خود بازگشت و همچنان بهعنوان داوطلب در جبههها حضور یافت. گازهای شیمیایی او را زمینگیر کرد و در نهایت در سال ۱۳۸۲ در حالی که همچنان به اصول خود پایبند بود، شهید شد. حاج داود از پذیرفتن درجه سرداری و فرماندهی کل سپاه خودداری کرد و وصیت کرد که هیچ پروندهای در بنیاد شهید برای او باز نشود و ورثهاش از هیچ سهمیه یا امتیازی بهرهمند نشوند.
دکتر ظفرقندی، از بسیجیان و داوطلبان جنگ تحمیلی و از همراهان حاج داود، پس از اخذ رأی اعتماد، به دیدار این فرمانده گمنام ولی جاودانه رفت. این حرکت او پیام روشنی داشت: ایثارگر حقیقی کسی است که نه درجه و نه پست برایش اهمیت دارد؛ ایثارگری یعنی نان از کار شرافتمندانه خوردن، نه از رانت و فساد. ایثارگری یعنی زندگی ساده و در عین حال پرافتخار؛ ایثارگری یعنی حرف حق زدن حتی به قیمت جان و آزادی.
ظفرقندی با این حرکت نشان داد که ایثارگری حقیقی را از حاج داود آموخته و در مسیر حق پایدار خواهد ماند. او تجسمی از یک وزیر واقعی است که برای حقیقت و عدالت ایستاده و از اصول خود عقبنشینی نخواهد کرد. این یک حرکت ظفرقندی، به اندازه تمام طول دوران وزارت او ارزشمند است و نویدبخش بهترین دوران در حوزه بهداشت و درمان خواهد بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نقش آفرینی در فتنه ۸۸ و انتشار بیانیههای تند علیه برخی سیاستهای نظام در بزنگاههای حساس مانند اغتشاشات سال ۱۴۰۱، تنها بخشی از کارنامه او محسوب میشود. انجمن اسلامی که دبیرکلی آن را ظفرقندی بر عهده دارد در نامهای به دبیر شورای عالی امنیت ملی، حصر سران فتنه را غيرانسانى و تحميلى دانسته و خواستار بررسى فورى شرايط جسمى و سلامت آنان توسط پزشكان مستقل و معتمد و درمان بيمارى هاى آنان در مراكز درمانى مناسب شد. ظفرقندی توئیت انجمن را که درباره نامه منتشر شده است را هم در صفحه خود بازنشر کرده است.
ظفرقندی بارها از عناصر فتنه حمایت کرده است و در این راستا از جایگاه تشکیلاتی انجمن اسلامی دست آویزی ایجاد کرده تا به ارکان نظام فشار وارد کند و فتنه گرانی که حکم محکومیتی آنها قطعی بوده و به دلیل جرائمی که به زندان محکوم شده اند حمایت کند.
بد نیست تا نیم نگاهی به سوابق و کنشگریهای سیاسی ظفرقندی وزیر پیشنهادی بهداشت و درمان داشته باشیم.
یکشنبه 30 مهرماه 1390 در آغاز بحران سوریه و درگیری دولت این کشور با نیروهای تکفیری و تروریستی، بیش از دویست عضو جامعه پزشکی ایران که عمدتا چهرههای وابسته به اصلاحات هستند، در نامهای خطاب به بشار اسد رئیسجمهوری سوریه، به زعم خود از کشتار مردم این کشور و استفاده از تسلیحاتی نظیر توپ و تانک که به ادعای آنها برای مقابله با مردم بیدفاع و در پاسخ به خواستهای مشروع و مدنی آنها استفاده شده، اعلام انزجار کردند!
نکته قابل توجه و تعجب برانگیز این است که نام این «محمدرضا ظفرقندی» نیز در صدر امضا کنندگان این نامه به چشم میخورد!
هرچند که بعدا گفته شد برخی از امضا کنندگان این نامه، امضای خود را پس گرفتند، اما این موضوع به صورت رسمی از سوی هیچ یک از آنها اعلام نشد.
از طرف دیگر، ظفرقندی زمانی که ریاست سازمان نظام پزشکی را برعهده داشت، به همراه ایرج فاضل و مصطفی معین در ۲۱ دی ماه ۱۳۹۹ در اوج بحران کرونا در کشور و یک روز پس از اعلام ممنوعیت واردات واکسن کرونای آمریکایی و انگلیسی توسط رهبر انقلاب، با نوشتن نامهای به حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم، خواهان ورود واکسن به ایران بدون توجه به مسائل سیاسی، با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود شدند.
این موضوع درحالی بود که بنا بر تحریمهای دولت ایالات متحده آمریکا، واردات دارو در اثر مسدود شدن کانالهای مالی کشور عملاً غیرممکن بود و اندک واردات نیز از طریق دولت و با سختی صورت میگرفت.
از طرفی نام ظفرقندی در نامه 143 چهره سیاسی به رهبر انقلاب درباره رفع حصر نیز به چشم میخورد.
کنشگریهای سیاسی ظفرقندی البته به اینجا ختم نمیشود؛ انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران که دبیرکلی آن شخص ظفرقندی است، در ماجرای اغتشاشات سال 1401 نیز در بیانیهای عجیب، جریان «زن، زندگی،آزادی» را جنبشی پاک قلمداد کرد.
سران فتنه که بیش از یک و نیم سال کشور را آشوب کردند مورد حمایت وزیر مملکت هستند! این وزیر با این سوابق تراز انقلاب خمینی است؟؟!!
مطلبی که راجع به غرضی را نوشتید را بنده کامل قبول دارم.
اگر جوانان و مردم کشور اعتمادشان به کشور و نظام کم شده و حتی به تنفر رسیده است، مقصر امریکا و انگلیس و اینها نیست، بلکه مقصر اول و اصلی مسئولین بی تعهدی هستند که در انقلابی گری و مسئولیت و پست و مقامی که داشته اند، در قالب انقلابی گری و در خط امام و انقلاب و شعاری بودن، اول جیب خودشان را پر کرده ان و بارشان را بسته اند و از زمره سامانیان شده اند و اکثرا خانواده هایشان آن ور آب و خودشان اینجا چفیه دور گردنشان.... و حاصل اینکه پول مملکت ارزش اش از پشکل هم کمتر.... اینها تقصیرشان در کم شدن اعتماد مردم به انقلاب و نظام از امریکا و منافقین خلق خارج از کشور و حتی ضدانقلاب های تابلودار بیشتر است