کد خبر: ۸۵۲۲۳۲
تاریخ انتشار:
عبور از 500

خاطره وطن خواه*

همیشه شروع ها یک حال و هوای دیگری دارد؛ پراست از انرژی و امید و انگیزه برای ساختن. در خبرنگاری هم همین است. علاوه بر هیجان خاصی که دارد

عبور از 500گروه سیاسی: خاطره وطن خواه*همیشه شروع ها یک حال و هوای دیگری دارد؛ پراست از انرژی و امید و انگیزه برای ساختن. در خبرنگاری هم همین است. علاوه بر هیجان خاصی که دارد، مملو از ماجرهایی که گاهی اصلا روایت نمی شوند.همه آنهایی که حالا به میانه راه رسیده اند و شاید با بازنشستگی فاصله چندانی ندارند، شاید بهتر از من بتوانند بگویند که خیلی از شروع های پر از انگیزه آنها ناگفته های داشته که هرگز به قلم جاری نشده و صرفا در حد یک خاطره برای نقل در محافل دوستانه باقی مانده است.
 به گزارش بولتن نیوز، این مقدمه را نوشتم که به عنوان خبرنگاری که حالا در سالهای پایانی بازنشستگی است،یکی از آن شروع ها را روایت کنم.
« ماههای آخر مجلس ششم بود كه به عنوان خبرنگار پارلماني راهی مجلس شدم.آن روزها هنوز ساختمان بهارستان آماده نشده بود و جلسات مجلس در ساختمان قديمي برگزار مي شد. پس از انجام تشریفات ورودی، برگه ای دستم دادند كه روش نوشته بود ٤٠٠ .آنقدر هیجان داشتم که به داخل ساختمان بروم، بدون توجه به مفهوم عدد و پرسش از مسولان حراست مجلس، به سمت سالن و اتاق خبرنگاران رفتم.
از در كه وارد مي شدي،سالن كوچكي قرار داشت و راه پله اي كه به سمت طبقه بالا هدايت مي شد.دفتر رييس مجلس و بخش اداری از جمله اتاق مدیر روابط عمومی در طبقات بالا مستقر بود.كنار راه پله اتاق كوچكي  مخصوص خبرنگارها قرار داشت كه خبرها رافاكس كنند يا تلفن بزنند.بردن تلفن همراه ممنوع بود و البته چون خیلی هم گران بود، همه خبرنگارها تلفن همراه نداشتند.از كامپيوتر و لب تاپ هم خبری نبود.
چون دیر رسیده بودم و جلسه علنی درحال برگزاری بود، به محض ورود به ساختمان، قبل از آنکه به جایگاه خبرنگاران در صحن علنی بروم، به اتاق خبرنگاران رفتم. هيچ كس داخل اتاق نبود.همه رفته بودند راهروي اصلي كه نماينده ها تردد مي كردند یا در جایگاه خبرنگاران در صحن بودند.
ویژگی اتاق خبرنگارها این بود که درست در محل ورود مقامات به داخل صحن علنی مجلس قرار داشت. یعنی هر مقامی که به صحن علنی دعوت می شد، باید از مقابل اتاق خبرنگاران عبور می کرد.
همين كه از اتاق بيرون امدم اقاي شمخاني که آن زمان وزیر دفاع بود، را ديدم، با لباس سفيد نظامي كه به سمت راهروي اصلي مي رفت.خبرنگاري نبود و من از فرصت استفاده كرده و سوال پرسان به همراه وي و همراهانش تا راهروي اصلي رفتم .ناگهان ديدم جلوي در صحن علني مجلس هستم،اقاي شمخاني با خنده گفت بفرماييد، تشريف نمي اوريد داخل صحن؟! اين را گفت و رفت داخل.من كه اصلا نمي دانستم داستان چيست، از راهی که آمده بودم برگشتم که پشت سرم با گروهی از ماموران حفاظت مجلس که دنبال ما - در واقع دنبال من- آمده بودند، مواجه شدم!
 يكي از انها با عصبانيت گفت:«چندین بار شما را صدا کردیم که نباید وارد راهروی ورودی صحن علنی شوید، اصلا گوش تان بدهکار نبود.،ماشالله جلسه اول ٥٠٠ را كه رد كردي هيچ،تا جايگاه هيات رييسه هم داشتي مي رفتي! » تازه فهميدم جريان چيست. روي برگه ورودم به مجلس عدد ٤٠٠ نوشته شده بود،يعني حق تردد داخل راهرو اصلي را نداشتم و صرفا می توانستم به جایگاه خبرنگاران در طبقه دوم صحن علنی بروم. ورود به  داخل راهروبا عدد٥٠٠ امکان پذیر بود که آنهم تا یک محدوده ای امکان تردد وجود داشت.از آن جلوتر که دیگر مخصوص نماینده ها و مقامات بود که من همان جلسه اول از همه «عددها» گذشته بودم!»
*روزنامه نگار

برچسب ها: خبرنگار ، مجلس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین