به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان،کامران پورعباس: شهید رضا پناهی، عارف دوازده سالهای است که صحنههای ازخودگذشتگی شگرف و عظیمی را در عمر کوتاه خود به نمایش گذاشت، ستاره درخشانی است که کلاس اول راهنمایی بود ولی عظمت روحیاش به تنهائی میتواند عالمی را روشن کند؛ نوجوان هویتیافتهای که بلندترین مفاهیم و ارزشهای الهی و انسانی چون شجاعت، اخلاص، مردانگی، عشق به خدا و پیامبر و اهل بیت(علیهمالسلام) در وجودش موج میزد.
با آن سن کمش، نگاه جهانی داشت؛ فکرش بلند بود؛ مسیرش را آگاهانه انتخاب کرده بود. اهل ولایت بود و بصیرت داشت.
شیفتگیاش به خدا و امام زمان(عج) و ائمه اطهار(ع) مثالزدنی بود.
عشق خدا و امام زمان(عج) هرگز از وجودش بیرون نمیرفت. عشق ائمه(ع) در دلش جا گرفته بود. عاشق امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و امام زمان(ع) بود. هر حرفی میزد از خدا و اهلبیت(ع) بود. در دوازدهسالگی حدیث قدسی را به نحوی میخواند که گویی با گوشت و پوستش عجین شده است. محرم که میآمد، بیقرار و همه دل و جانش مسخَّر عشق میشد و در هیئت محلشان نوحه امام حسین(ع) میخواند.
رضا جزو اولین کسانی بود که بعد از دستور امام در بسیج ثبتنام کرد و با اصرار، پدر و مادر گرامیاش را راضی کرد تا به جبهه برود و سرانجام در ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ به شهادت رسید و بر اثر اصابت خمپاره به سرش به آرزویش رسید و روح بیقرار این عارف 12 ساله در تنها سیزده روز بعد از تولد دوازده سالگیاش در تپه شیرودی جبهه قصرشیرین به ملکوت پرواز کرد.
کتاب «عارف 12 ساله» که خاطرات رضا پناهی، شهید دوازده ساله جنگ تحمیلی، از زبان مادر گرامی و گرانقدرشان است، توسط سید حسین موسوی تهیه و تدوین و از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. این کتاب با فروش ۲۴ هزار نسخه در کمتر از دو ماه، به عنوان پدیده فروش کتاب در سال 1398 شناخته شد. اخیراً و در فروردین ماه 1403، این کتاب شهدایی به چاپ چهل و یکم رسیده است.
روزنامه کیهان در ۱۷ مهر ۱۴۰۰، در گزارشی با عنوان «عارف 12 سالهای که مادرش دو روز بعد از تولد صحنه شهادتش را در عالم بیداری دید»، بخشهایی از زندگینامه شهید رضا پناهی به نقل از کتاب «عارف 12 ساله» را منتشر کرد.
در این گزارش دو وصیتنامه شهید رضا پناهی را به صورت کامل به نقل از این کتاب مرور میکنیم.
وصیتنامههای صوتی و مکتوبِ شهید رضا پناهی بسیار پرنکته و دارای مضامین حیرتانگیزِ الهی و اهلبیتی و ولایی و عرفانی و انقلابی هستند.
وصیتنامه شفاهیِ شهید رضا پناهی
متن کامل وصیتنامه شفاهیِ شهید رضا پناهی چنین است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی احَبنی و مَن احَبنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ فَعَلیَّ دِیتُهُ وَ مَن عَلیَّ دِیتُه فانا دِیتُه.»
هركس من را طلب میكند، مییابد مرا و كسی كه مرا یافت، میشناسد مرا و كسی كه من را دوست داشت، عاشق من میشود و كسی كه عاشق من میشود، من عاشق او میشوم و كسی كه من عاشق او بشوم، او را میكشم و كسی كه من او را بكشم، خونبهایش بر من واجب است، پس خونبهای او، من هستم.
هدف من از رفتن به جبهه این است كه اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیك گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری كنم و آن وظیفهای را كه امام عزیزمان بارها در پیامها تكرار كرده كه هركس كه قدرت دارد واجب است كه به جبهه برود و من میروم كه تا به پیام امام لبیك گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم كه روزی به یاری رزمندگان تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند كه اگر هزاران هزار كشور به او كمك كند، او نمیتواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت كند. من به جبهه میروم و امید آن دارم كه پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم؛ چون من هدف خود را و راه خود را تعیین كردهام و امیدوارم كه پیروز هم بشوم.
پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشكرم. من عاشق خدا و امام زمان گشتهام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمیرود تا اینكه به معشوق خود یعنی «الله» برسم.
و بحق كه ما میرویم كه این حسین زمان و خمینی بتشكن را یاری كنیم و بحق كه خداوند به كسانی كه در راه او پیكار میكنند، پاداش عظیم میبخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فكر كردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله.
و پیام من به تمام دوستان و آشنایان و تمام ملت شهیدپرور این است که قرآن میفرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» و مامان... بابا... خداحافظ... مامان شیرت را حلالم کن... بابا تو هم من رو حلال کن... بابا تو هم این همه زحمتهایی را که برای من کشیدی، نمیدونم اونها رو چه طوری جبران کنم و نمیدونم با چه زبونی از شما تشکر کنم.... بابا... مواظب مامان باش... و خداحافظ.
وصیتنامه مکتوب شهید رضا پناهی
وصیتنامه مکتوب شهید رضا پناهی دارای این معارف و مضامین عالی و متعالی است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب با آگاهی کاملی که به شهادت دارم برای دفاع از اسلام و حیثیت انقلاب اسلامی و دفاع از مملکت اسلامی به فرمان بزرگ رهبر مسلمانان جهان و مرجع عالیقدر حضرت امام خمینی به جبهۀ حق علیه باطل شتافتم و امید است که خون ما نهال نو پای انقلاب اسلامی را بارور کند و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکری جامعۀ جهانی اسلام گردد.
از شما ملت قهرمان میخواهم که پشتیبان روحانیت مبارز و متعهد به اسلام باشید که همیشه به قول امام عزیزمان روحانیت است که تاکنون اسلام را زنده نگه داشته است.
و برادران سپاه و بسیج! شما به عنوان بازوی مسلح ولایت فقیه [یاد] سربازان صدر اسلام را زنده کنید، پس باید به وظیفۀ خطیری که دارید آگاه باشید و آن صیانت از اسلام عزیز است؛ در این راه باید شب و روز برای رضای خداوند و حراست از دین خدا تلاش کرد.
همۀ ما مدیون این رهبری و این انقلاب هستیم و باید که این انقلاب را به اقصی نقاط دنیا صادر کرده و مقدمۀ ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) را به فراهم درآوریم...
از غیبت و تهمت و افترا دوری کنید و همه در یک صف آهنین برای خدا پیکار کنید و حالت جاذبه داشته باشید تا بتوانید افراد گمراه را به راه راست هدایت کنید. این گفته امام بزرگوارمان را که فرمودهاند وحدت کلمه داشته باشید، در عمل پیاده کرده و همه به ریسمان الهی چنگ بزنید.
و چند سخن با مادرم صحبت میکنم:
مادرجان! میدانم داغ فرزند برای مادر خیلی مشکل است، ولی من از شما انتظار دارم که مانند بانوی بزرگوار اسلام یعنی حضرت زینب(علیها السلام) در برابر مشکلات و داغ فرزندت مقاومت نموده و سکوت را تا حد امکان مراعات کرده تا دشمنان اسلام و منافقین بدانند که در هر زمانی مادرانی شیر زن چون شما پیرو زینب هستند و فرزندان خود را با افتخار هدیه به اسلام میکنند. مادرم قامتت را بلند گیر و ندای الله اکبر، خمینی رهبر سر ده و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همان سخن ما پیروی از قرآن و خدا میباشد. مادرم کوه باش و چون کوه استقامت کن، لحظهای از نام و یاد خدا غافل نباش و در راه دین خدا بکوش که هر چه بکوشی باز کم است. مادرمگریه نکن، بخند و خوشحال باش زیرا در راه هدف مقدس گام برداشته و جان باختهام.
مادر تو بوستان سبز وجود منی و من آن غنچۀ توام که توام پروریدهای. مادرم، سلام بر تو که بالاخره بر احساس مادرانهات پیروز شدی و فرزندت را روانۀ میدان نبرد کفار با مسلمین کردی و گفتی که تو را در راه خدا هدیۀ انقلاب اسلامی میکنم و من به وجود تو افتخار میکنم که مادری از سلاله حضرت زهرا(علیها السلام) هستی.
و یک عرض دیگر با پدر و مادرم و قوم و خویشان دارم که اگر من شهید شدم، هیچ ناراحت نباشید و بر سر قبر منگریه نکنید، زیرا کسی نبود که به سر قبر حسین(علیهالسلام)گریه کند. و سخنی نیز با برادرم دارم. ای برادر عزیز و از جان عزیزترم! تو و همسالان تو آیندۀ انقلاب هستید و شما وارث خون شهیدان میباشید؛ تا میتوانید دشمنِ ظالم باشید و یاور مظلوم و حرف حق را بگویید اگر چه به ضررتان باشد و از رهبر عظیمالشأن انقلاب پیروی کنید که واقعاً نایب امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) میباشد. خداوند شما را پیروز و موفق گرداند.
و باری از امت مسلمان میخواهم که در همۀ کارهای خود، خدا را در نظر بگیرند و هیچ گاه از امام امت و روحانیت مبارز و دولت اسلامی دست برندارند و این را باید بدانیم که اگر روزی روحانیت را کنار بگذاریم، روشنفکران(وابسته) ما را وابسته به شرق و غرب میکنند چون قشر روحانیت تا به حال ثابت کردهاند از آیتالله کاشانی، آیتالله شیخ فضل الله نوری و تا حال این را ثابت کردهاند و این انقلاب اسلامی را که برای شرق و غرب زیان زیادی به بار آورده را تا آخرین قطرۀ خونمان حفظ میکنیم و به دنیا نشان بدهیم که اسلام این است و این راه همیشه کمکمان میکند. این در جبهه ثابت شده است که خداوند مؤمنین را یاری میکند.
دیگر عرضی ندارم.
والسلام و علیکم و رحمتالله و برکاته.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com