رئیس کل! افکار عمومی انتظار پاسخگویی جنابعالی را دارند

گروه اقتصادی - از همان روزهای ابتدایی تصدی بانک مرکزی توسط آقای فرزین، مردم طی دفعات مکرر شاهد وعده های ایشان مبنی بر کاهش و کنترل قیمت ارز بودند اما روند ماه های اخیر نشان داده که نه تنها کاهش و کنترل نشده بلکه افزایش نیز داشته است و حتی در روزهای اخیر، بانک ها و صرافی ها از پرداخت 2هزار یورو به ازای هر کد ملی در طول یکسال ممانعت کرده و مسافران و دانشجویانی که امید به دریافت این رقم را داشته اند، اکنون باید یورو را به قیمت بالای 70 هزار تومان خریداری کنند.

به گزارش بولتن نیوز ،از همان ابتدای تکیه دادن ایشان پشت میز ریاست بانک مرکزی دلار ۴۰هزارتومانی پر کشید و قیمت ارزهای نیمایی نیز با مبنای قیمت بالاتری مبادله شد. الان پس از گذشت پانزده ماه از ریاست آقای فرزین، دلار به عددی بالاتر از ۶۶ هزار تومان رسیده و این میزان رشد در این مدت کوتاه نشان می دهد که مدیریت ارزی در دوره ایشان با ضعف بسیاری همراه بوده است.

علل و عوامل این روند هر چه می خواهد باشد؛ خواه مدیریت کانال های تلگرام خارج از کشور یا انجام عملیات های نظامی! هیچ یک از این ها نمی تواند علتی برای این رقم از افزایش قیمت ارزهای خارجی باشد. سوال این است که در موضوعات مبنایی اقتصاد و بازار ارز چه اتفاقی افتاده که اثر روانی مسائل منطقه ای می تواند تا این حد اثرگذار باشد.

رئیس کل بانک مرکزی با وعده کاهش رشد نقدینگی و اثر آن بر بازار ارز و تورم، تسهیلات دهی بانک ها را در سال 1402 کاهش داده  اما همچنان نرخ ارز در حال افزایش است و تورم نیز در محدوده 40 درصد قرار دارد و قیمت کالاهای خوراکی با تورم بالاتر از 50 درصد در یکسال اخیر و بالای 80 درصد در سال قبل از آن مواجه بوده است.

در شرایطی که بانک مرکزی تامین ارز کالاهای اساسی و دارو را با نرخ کمتر در دستور کار قرار داده و به نرخ های بازار توجهی نشان نمی دهد، سوال این است که چرا بازهم در دارو و کالاهای موجود در بازار، شاهد چنین افزایش هایی هستیم. اگر نقدینگی، تسهیلات دهی و خلق پول بانک ها کنترل شده و ارز مورد نیاز کالاهای اساسی تامین شده، چرا بازهم شاهد این میزان افزایش قیمت ارز، تورم و قیمت کالاهای خوراکی و معیشتی در بازار هستیم. چه کسانی عامل چنین وضعیتی هستند و چرا بر روند توزیع و مخارج ارزی در شرکت های تامین کننده کالاهای اساسی، دارو، مواد غذایی و... نظارت قوی صورت نمی گیرد و چرا با وجود برخورداری این شرکت ها از ارز ارزان و حمایتی، همچنان قیمت ها در حال پرواز است و دارو برای بخشی از بیماری ها کمیاب و نایاب است و قیمت کالا در بازار مواد غذایی تا این حد افزایش داشته است؟

اصل مشکل در کجاست و چرا از توان قضایی و انتظامی کشور برای مقابله با این افزایش قیمت ها استفاده نشده است و چرا با وجود این میزان تزریق ارز حمایتی به شرکت های داروساز و شرکت های مواد غذایی، بازهم شاهد این میزان افزایش قیمت هستیم؟

این که آقای فرزین زمانی اصلا بازار آزاد ارزهای خارجی را به رسمیت نشناسد( که واقعا جای تعجب و تامل از سوی خبرگان و کارشناسان مالی و اقتصادی و حتی طبقه ی عامه ی جامعه مانند ما رسانه ها و مردم کف خیابان دارد) هیچ دلیل موجه و کارشناسی برای ساقط کردن مسئولیت پاسخگویی از طرف ایشان نیست و موضوع این است که حتی در همان بازاری که ایشان به رسمیت می شناسد و تامین ارز حمایتی کالاهای اساسی ودارو و معیشتی را مورد توجه قرار داده، خبری از کاهش یا کنترل قیمت نیست و قیمت ها در حال افزایش است. رئیس کل پاسخ دهد که دلیل افزایش در بازار کالاهای اساسی، خوراکی، معیشتی و دارو چیست و چرا مردم با رشد شدید قیمت کالاهای معیشتی مواجه شده اند؟ اگر تورم کمتر شده و ارز این بخش با حمایت بانک مرکزی و دولت تامین میشود پس چرا نتیجه آن افزایش قیمت ها بوده است؟

این که از هنگام تشدید منازعات ما با رژیم جعلی صهیونیستی، قیمت ارزهای خارجی در بازار سر به فلک بکشد و حتما با دمیدن آتش بیشتر به این منازعات مجددا افزایش پیدا کند، مسئولیت مستقیم آن بر عهده ی رئیس کل بانک مرکزی است هیچ شکی وجود ندارد. زیرا اساسا در بازار و اقتصاد هنوز آثار کاهش صادرات نفتی و غیر نفتی حادث نشده و مشخص نیست که چرا از ابتدای سال 1403 چنین رشد قیمت هایی رخ داده است وقتی نقدینگی مهار شده، ارز کالاهای اساسی و دارو تامین شده، به چه دلیل مبنایی بازار با چنین وضعیتی مواجه شده است؟

سوال این است که وقتی در ابتدای سال قیمت دلار در بازار 65 هزار تومان است، در صورت سخت گیری در تحریم ها و فروش نفت یا پیروزی ترامپ، چه نوع مدیریتی می تواند جلوی افزایش قیمت ها را بگیرد و بانک مرکزی چه برنامه ای برای آن دارد؟ و قیمت دلار و یورو تا کجا افزایش خواهد یافت؟

مگر پس از روی کار آمدن  دکتر فرزین، مدتها طول نکشید تا با پیگیری های فراوان اختیارات ویژه را از روسای سه قوه به ویژه رئیس جمهور محترم برای کنترل اوضاع کسب کند. خب؛ حالا که از اختیارات ویژه هم برخوردارند، پس چرا وضعیت بازار این چنین است.

در این که روند تاثیر مستقیم و آنی افزایش قیمت ارزهای خارجی به ویژه دلار بر سفره ی مردم به طور کامل وجود دارد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، اما شانه خالی کردن رئیس کل بانک مرکزی از  این وضعیت بازار ارز، با طرح ادعای به رسمیت نشناختن بازار غیر رسمی ارز، اصلا وجاهت ندارد. آیا جنابعالی نمی توانید با برخورداری از اختیارات ویژه تان یا بکارگیری و هم افزایی دستگاه‌های دیگر دولتی مانند نیروی انتظامی فراجا یا قوه ی قضائیه ، به مدیریت همین بازار غیر رسمی بپردازید. مگر نمی بینید نیروی انتظامی چگونه از ۲۶ فروردین به مدیریت حجاب و عفاف در کف خیابان پرداخته است؟ تازه همین نیروی انتظانی دارای آن اختیارات ویژه ی جنابعالی هم نیست. البته فراموش نشود رسانه هایی مانند " بولتن نیوز" با این گونه روشهای مدیریتی عرصه ی امنیت نرم به ویژه در بستر اجتماع و برخورد مستقیم با بخش هایی از جامعه موافق نیست. اما سابقه ی برخورد با گرانفروشان ارز در سطح خیابان‌ها بخصوص در زمان تصدی گری دولت‌های احمدی نژاد را که یادتان هست!؟ ماشاء الله از همان همکاران دولت احمدی نژاد در دولت و بانک مرکزی که کم ندارید! خب؛ چرا از ظرفیت و توانایی این عزیزانتان بهره نمی گیرید تا در رهنمودهای شان از برخورد با این شبکه ها و عوامل گران فروش ارز استفاده کنید!؟ حیف است فقط توانایی شان در مدیریت حجاب صرف شود!

- خلاصه؛ آقای فرزین! این درست نیست هر موقع قیمت و وضعیت ارز مناسب باشد به طور مرتب افکار عمومی را خطاب قرار دهید، هر زمان رو به افزایش باشد وعده ی کنترل و کاهش قیمت همان ارز غیر رسمی را بدهید، و هر زمان که قیمت ارز سر به فلک بکشد اصلا غایب از نظر شوید و هیچ خبری از شما و مدیران تان نشود.

فهم و درک روند تاثیرگذاری قیمت ارز خارجی به ویژه دلار بر وضعیت سفره ی مردم بخصوص خانوارهای کم درآمد، خیلی سخت نیست؛ فقط کافی است مدیرانی مانند جنابعالی در دولت، با دوری کردن از آمارها و گزارشها و جلسات و بولتن های مدیران خود و تعدادی از دستگاه‌های دولتی مرتبط با بانک مرکزی، از پشت میزتان در کاخ شیشه ای بانک مرکزی در خیابان میرداماد خارج شده و بخشی از اوقات روزانه تان را به همنشینی و هم سفره شدن با مردم بخصوص اقشار کم درآمد اختصاص دهید!

رئیس کل بانک مرکزی باید از اختیارات خود استفاده کند و گزارش کامل تخصیص ارز به شرکت های تامین کالاهای اساسی، دارو، مواد خوراکی را بررسی کند و با کمک سایر سازمان ها، بررسی کند تا مشخص شود که از زمان تخصیص ارز حمایتی تا خرید کالاها ودارو، تولید و توزیع کالاها در بازار، چه اتفاقاتی رخ می دهد که عملا ارز حمایتی تبدیل به رشد بالای قیمت کالاهای اساسی ودارو می شود؟

اگر پرداخت 2000 دلار به مردم و مسافران ودانشجویان در این شرایط، به صرفه و صلاح اقتصاد نیست، آیا پرداخت میلیون ها دلار به شرکت هایی که عملا کالاها را به قیمت گران به بازار و مردم می فروشند، به صلاح است؟ چه ملاک هایی برای پرداخت ارز حمایتی و ارزان به شرکت ها وجود دارد و چرا بر روند کار آنها نظارت نمی شود؟ این که عده ای در بازار ارز، مسوول شناخته شوند و یا با مدیران کانال ها برخورد شود، کم اثرتر از بررسی عملکرد شرکت های بزرگی است که ارز حمایتی و حواله های نیمایی  را دریافت می کنند اما عملا کالاها را با قیمت بالا به مردم می فروشند.