گروه بین الملل: رسانه و سیاست با هم خواهر خوانده هستند. بطوریکه برخی از رسانه ها عملا دستگاه پراکنش و اقدامات حکومت ها هستند. این بدان معناست که در پیچ و خم های سیاست گاها این رسانه ها هستند که به تبیین تصمیمات و اقدامات سیاستمداران و بخش حاکم می پردازند.
به گزارش بولتن نیوز، در واقع این نقش آفرینی رسانه ها به عنوان بازوی سیاست با هدف آماده سازی زمینه های اقدامات اجرایی در عرصه سیاست و افکار عمومی می باشد.
نمود بارز این رویکرد رسانه ای را می توان در ارتباط با عملکرد رژیم باکو در طول مدت اخیر بعد از جنگ سوم قره باغ دید. در واقع رسانه ای سازی تصمیمات و راهبردهای سیاسی در حوزه میدانی با تاکتیک رسانهای موضوعی ست که رژیم باکو در ذیل دستورات تجویزی آنکارا انجام می دهد.
همانطور که مخاطبان این یادداشت آگاه هستند دالان تورانی که از آن به عنوان یک مسیر برای دور زدن ایران نام می برند یک نظریه ترک محور با نفوذ به عمق استراتژیک ایران به شمار می رود. در حقیقت بن بست ژئوپلیتیکی طراحی شده برای محصور کردن ایران از طریق قطع ارتباط مرزی ایران با ارمنستان صورت خواهد گرفت. مسئله ای که با واکنش شدید تهران نسبت به انجام آن مواجه شده و حتی اخطارهای لازم را به طرف مقابل و همپیمانانش بصورت صریح و شفاف داده است.
با این حال به نظر می رسد طرف مقابل برای فریب تهران به استفاده از ابزار دیپلماتیک روی آورده است. وجه جالب این ماجرا تناقض و تعارض دیپلماتیک و رسانه ای می باشد. بطوریکه علیرغم ادعای دروغین مقامات آذربایجان به ایران که قصد جنگ ندارند و میخواهند سفارتخانه باز کنند یکی از روزنامه نگاران روزنامه ترکیه به نام «یلماز بیلگین» که عملا وابسته به دولت ترکیه می باشد و همواره با کدهای امنیتی و انتشار گزارش و مقاله زبانزد بوده و هست(مانندانتشار اطلاعات پنهان امنیتی در قالب تحلیل های سیاسی در نشریات نزدیک به حزب حاکم و یا انتشار یک مقاله با عنوان ۳۰۰۰ جاسوس ایران در آذربایجان و...) اکنون نیز در مقاله ای در روزنامه مذکور از آمادگی مقدمات جنگ در زنگزور خبر داده است. این بدان معناست که ترکیه و باکو برای حمله به مرزهای ایران تصمیم قطعی گرفته اند.
در حقیقت با توجه به انتشار خبر مذکور در روزنامه ترکیه و با توجه به سوابق خبررسانی روزنامه نگار نامبرده در بسترسازی رسانه ای رویدادهای سیاسی، پرسش این است که واکنش تهران چه خواهد بود؟ آیا به لابی و نفوذی های علی اف اعتماد خواهد کرد و غافلگیر خواهد شد یا اینکه واکنش میدانی خواهد داشت؟ آیا از عرصه واکنشی به کنشی روی خواهد آورد؟
به نظر می رسد اکنون زمان انتخاب و اتخاذ تصمیم است؛ تهران نباید در دام یاوه گویی های علی اف و حامیان داخلی آن بیافتد. چرا که این بار دیگر جنگ رسانه ای و یا دیپلماتیک نیست بلکه پای منافع، وطن و اعتبار و پرستیژ در میان است. از اینرو در صفحه شطرنج اتفاقات مذکور ایران باید مهره های خود را سریعتر و حساب شده تر از بادکوبه و آنکارا حرکت دهد؛ به بیان جامع تر باید کنش گری کند و مرحله واکنش را برای طرف مقابل در نظر بگیرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تبلیغ نقشه جدید آذربایجان
در سایت های این کشور :
https://avatars.dzeninfra.ru/get-zen_doc/98165/pub_64df0f7b477cb561d84d4efd_64df11df8dbf9b6d15ed3816/scale_1200
امروز دوشنبه هم،
اردوغان به نخجوان رفته، با الهام علی اف دیدار می کند، همزمان با سفر اردوغان به نخجوان، هیئتی از کنگره آمریکا به رهبری، سناتور جری پیترز به سیونیک ارمنستان خواهد رفت، بنظر، موضوع مذاکره اردوغان
و علی اف در نخجوان، کریدور زنگزو است،
و همه در تکاپو ......
برای ......؟
امروز نوبت ارمنستان فردا نوبت ایران و پس فردا نوبت آسیای میانه و تاجیکستان و افغانستان است.
کسی را که خودش رو به خواب زده هرگز نمی توان از خواب بیدار کرد.
یک شرکت "اطلاعات جهانی" است،
که دفتر مرکزی آن در تگزاس است،
این شرکت، نقشه ای تهیه کرده،
که حوزه نفوذ ترکیه در سال 2050
را نشان می دهد :
https://static.daktilo.com/sites/983/uploads/2021/02/09/8958-1.jpg
در نقشه مورد نظر استراتفور،
یعنی سازمانی که اطلاعات حیاتی،
به سازمان های خصوصی و همچنین،
واحدهای وزارت دفاع آمریکا می فروشد،
و بطور غیر رسمی، با نام سازمان سیا نیز
شناخته می شود،
کشورهای حوزه نفوذ ترکیه،
در سال 2050 به شرح زیر است :
حوزه دریای خزر، یونان، قبرس جنوبی،
لیبی، مصر، سوریه، عراق، لبنان، اردن،
عربستان سعودی، عمان، یمن،
کشورهای حوزه خلیج فارس،
گرجستان، ارمنستان، آذربایجان،
کریمه، ترکمنستان و قزاقستان،
در آن قرار دارند.
نجم الدین اربکان، زمانی می گفت :
ما در حال ساختن دنیای جدیدی
به اندازه 10 برابر امپراتوری عثمانی هستیم!