کد خبر: ۸۲۷۷۳۰
تاریخ انتشار:

آیا رویدادهای اخیر در نیجر، یک «کودتا» است؟

اکثر زخم‌هایی که امروز بر تن آفریقا دیده می‌شود، Made in Europe است؛ زخم‌هایی که سابقه‌ی طولانی استعمار کشورهای اروپایی – مثل فرانسه، انگلستان بلژیک و حتی هلند – به این قاره وارد کرده است.
آیا رویدادهای اخیر در نیجر، یک «کودتا» است؟

به گزارش بولتن نیوز به نقل از تسنیم،  بازداشت «محمد بازوم»، حاکم کشور نیجر توسط فرماندهان نظامی، رویدادی است که یک بار دیگر، توجه جهانیان را به سوی ادامه‌ی بی‌ثباتی سیاسی در قاره آفریقا جلب کرد. نظامیان اعلام کرده اند که قانون اساسی نیجر به دست آنها منحل شده و به حیات سیاسی دولت بازوم پایان داده اند.

سرهنگ «امادو عبدالرحمن»، از فرماندهان ارتش نیجر توانسته سایر فرماندهان نظامی نیجر را با خود همراه کند. این اقدام در حالی صورت گرفته که بازوم، به عنوان یک رهبر سیاسی نزدیک به کشورهای غربی و وابسته به آنها برای تامین منافع کشورهایی مانند فرانسه شناخته می‌شود.

تا اینجای ماجرا، به نظر می‌رسد با تکرار رویدادهای منجر به بی‌ثباتی سیاسی در کشورهای آفریقایی روبرو هستیم؛ ماجراهایی که تقریبا هر ماه اخباری درباره‌ی آنها به گوش می‌رسد و همین الان نیز کشورهایی مانند سودان و لیبی درگیر آن هستند اما به نظر می‌رسد که اینبار، مساله به این سادگی نیست.

کدام انقلاب؟ کدام کودتا؟

در تعریف ابتدایی، هرگونه اقدام نظامی علیه حاکمیت مستقر در یک واحد سیاسی را می‌توان کودتا نامید اما رویدادهایی که در چند سال اخیر و در برخی از کشورهای آفریقایی در حال وقوع است، با وجود اینکه ظاهری شبیه کودتا دارد اما باطنی ضداستعماری و آزادی‌خواهانه دارد. این مساله به معنای حمایت از اقدامات نظامی برای تغییر در حکومت‌ها نیست اما می‌تواند مسیری را برای شورش عمومی مردم کشورهای آفریقایی علیه استعمارگران اروپایی ایجاد کند.

برای فاصله گرفتن از موج رسانه‌ای جریان اصلی در جهان درباره‌ی مساله تحولات نیجر، باید به این مساله توجه داشت که بسیاری از کشورهای آفریقایی - از جمله، مالی، نیجر و بورکینافاسو - برای سال‌های طولانی - حتی در سال‌های بعد از اعلام رسمی پایان استعمار - با دخالت‌های گسترده خارجی روبرو بوده‌اند تا اختلالی در تامین منافع ملی استعمارگران ایجاد نشود.

کشور فرانسه یکی از قدرت‌های استعماری غربی است که هنوز و پس از چند قرن استعمار قاره سیاه، همچنان خود را صاحب نفوذ و حق در این قاره می‌داند و بر همین مبنا، از هر وسیله‌ای برای دخالت در امور داخلی این کشورها و حتی مداخله نظامی استفاده می‌کند. حکومت پیشین نیجر هم که از حمایت مستقیم پاریس و واشنگتن برخوردار بود، در چنین شرایطی و به دور از یک فضای دموکراتیک بر سر کار آمده بود. چنین دولتی به جای پیگیری منافع ملی نیجر، زمینه را برای ادامه‌ی غارت ثروت ملی این کشور از سوی کشورهای غربی و به طور ویژه فرانسه فراهم کرده بود.

در چنین شرایطی، اقدام نظامیان نیجری علیه حکومت دست‌نشانده‌ی فرانسه را می‌توان شوروشی علیه استعمار و تلاشی برای بازگرداندن استقلال این کشور ارزیابی کرد. در واقع علت تاکید رسانه‌های جریان اصلی غربی بر واژه‌ی کودتا - آن هم در شرایطی که خودشان در راس بزرگترین حامیان کودتاچیان در کشورهای مختلف جهان بوده‌اند - دقیقا همین است که منافع خود را از دست رفته می‌بینند؛ یعنی برای این رسانه‌ها برخی کودتاها خوب و برخی کودتاها بد هستند.

زخم کهنه‌ی فرانسه بر تن آفریقا

اکثر زخم‌هایی که امروز بر تن آفریقا دیده می‌شود، Made in Europe است؛ زخم‌هایی که سابقه‌ی طولانی استعمار کشورهای اروپایی – مثل فرانسه، انگلستان بلژیک و حتی هلند – به این قاره وارد کرده است.

از 1830 میلادی تا 1962 میلادی که مردم الجزایر دست به انقلاب علیه استعمارگران فرانسوی و انگلیسی زدند و اعلام استقلال کردند، یک و نیم میلیون نفر از ساکنین قاره‌ی آفریقا به دست سربازان فرانسوی کشته شدند؛ شهروندان سیاهی که ابتدا با شکنجه و تجاوز روبرو شدند و نهایتا هم سر برخی از آنان از بدنشان جدا شد.

اما ماجرا به همینجا ختم نشد و یکی از کاری‌ترین زخم‌های فرانسه بر پیکر آفریقا، با آزمایش‌های اتمی پاریس در این قاره زده شد. آزمایش‌های هسته‌ای فرانسه در الجزایر پس از 60 سال نه تنها تاثیرات منفی بنیادینی بر این منطقه به جا گذاشته بلکه آینده‌ی ساکنین این قاره را نیز تهدید می‌کند.

ارتش فرانسه در 13 فوریه سال 1960 یک بمب اتمی را در جریان یک آزمایش، در صحرای الجزایر منفجر کرد و «شارل دوگل»، رئیس‌جمهور وقت فرانسه، پیامی را به وزیر ارتش این کشور ارسال کرد: «هورا برای فرانسه!»

اما ساکنان شهری ده‌ها کیلومتر دورتر در قاره‌ی آفریقا، روایتی متفاوت را بیان می‌کنند. به گفته‌ی شاهدان، در زمان انفجار بمب، حدود شش هزار نفر در شهر «رگین» ساکن بوده‎اند و حدود 20 سال بعد از نخستین انفجار، عوارض طولانی مدت به تدریج ظاهر شدند و برخی از افراد به دلیل بیماری‌هایی ناشناخته که خود از دلیل آن بی‌خبر بودند، جان خود را از دست دادند. بر طبق تحقیقات جدید، هزاران نفر از مردم الجزایر از این تشعشعات هسته‌ای در صحرای الجزایر آسیب دیده و برخی مناطق همچنان آلوده هستند.

آثار ناشی از این انفجار‌ها در سنگال، ساحل عاج، بورکینافاسو و سودان نیز شناسایی شد که در پی آن اعتراضات گسترده‌ای علیه فرانسه به راه افتاد اما ساکنین کاخ الیزه حتی حاضر به عذرخواهی از آفریقایی‌ها هم نشدند...

برای مشاهده مطالب بین الملل ما را در کانال بولتن بین الملل دنبال کنیدbultanbeinolmelal@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین