گروه انرژی: دولت رئیسی یا با متهمان دولت های قبل مناظره کند یا به آدم فضایی ها اجازه بدهد بیایند صدا و سیما داوطلبانه اعتراف کنند که آنها علت قطع گاز و گرانی ها هستند نه دولت فعلی و قبلی ها!
به گزارش بولتن نیوز، پیمان جنوبی خبرنگار ارشد حوزه نفت و انرژی در رابطه باسردرگمی دولت و مردم در پیدا کردن مقصر وضع موجود کشور در یادداشتی نوشت: ماجرای متهم کردن دولت های قبلی برای سرپوش گذاشتن بر ضعف ها و ناتوانی مدیریتی در ایران تمامی ندارد. داستانی که میراث آن از دولت هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد و حسن روحانی به ابراهیم رئیسی رسیده و قرار است ایشان به دولت بعدی تحویل بدهد.
نکته جالب در تمام این قصه سازی ها این است که مدیرانی که اکنون بهانه می اورند که مدیران دیروز علت مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و بین المللی در ایران هستند، خود ایشان همان مدیران دیروز هستند!
مثلا در علل مشکل کمبود و قطعی گاز در این روزها، رئیسی ها می گویند علت این مسئله انحلال شرکت ذخیره سازی گاز در دولت های قبل بوده و قبلی ها هم در پاسخ می گویند شرکت مذکور منحل نشده بلکه واگذار و در اداره بالادست ادغام شده است.
جالب تر اینکه وزیر نفت فعلی یعنی آقای جواد اوجی در زمان واگذاری شرکت ذخیره سازی گاز، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران بوده و بسیاری می گویند مخالفتی هم با واگذاری نداشته است.
عموما در بقیه ارکان مدیریتی کشور هم اگر کنکاش کنیم می بینیم وضع همینطور است. یعنی یک نفر در یک جایی یک تصمیم اشتباه می گیرد بعد می رود در جای دیگر مدیر می شود و از آن تصمیم اشتباه ایراد می گیرد. بعد رسانه ها بررسی می کنند معلوم میشود اصالا خود این شخص آن تصمیم اشتباه را گرفته بوده!
حالا این وسط ما مردم یا باید قبول کنیم علت بدبختی های امروز و دیروزمان وزرا و مدیران دولت های قبلی هستند، یا باید صبر کنیم تا رئیس جمهوری که بعد از رئیسی می آید آنها را به گردن رئیسی و دولتش بیندازد! شاید هم رئیس جمهور بعدی تصمیم گرفت در مناظرهای تلویزیونی دیگر مشکلات کشور را به دولت های قبلی نسبت ندهد و اینبار تدبیر کند و همه مشکلات مردم را به گردن آدم فضایی ها بیندازد. یا اصلا خود آدم فضایی ها داوطلب شوند بیایند صدا و سیما و در اعترافات داوطلبانه تلویزیونی افشاگری کنند که مردم چه نشسته اید تا کنون در اشتباه بودید و علت بدبختی ها شما ما آدم فضایی ها بودیم.
یک راه حل ساده تر هم برای رفع سردرگمی مردم وجود دارد و آن برگذاری مناظره تلویزیونی بین مدعیان و متهمان وضع موجود است. بدین ترتیب که نمایندگان دولت های قبل که متهم هستند و مدعیان دولت رئیسی و دولت ها بعدی در یک برنامه زنده تلویزیونی با هم مناظره کنند تا تکلیف مردم با مقصر مشخص شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خدایش نکاه کنید چه ظلمی در حق مردم داره می شه مطلب به این سادگی که می شود با یک مناظره بین دست اندرکاران دو دولت در این رابطه شفاف سازی بشود مثل خیلی ادعاهای دیگر مثل ادعای دولت روحانی در زمان تحویل دولت از احمدی نژاد که ادعا کرد خزانه را صفر ریال تحویل گرفته و در حالیکه مسئولین دولت احمدی نژاد اعلام کردند صد میلیارد دلار موجودی ذخیره بوده و اینکه دولت رئیسی می گوید وقتی دولت را تحویل گرفته نه تنها هیچ پولی در صندوق خزانه نبوده بلکه هزاران میلیارد تومان بدهی هم به گردن دولت رئیسی افتاده و این چیزی می گوید و آن چیزی دیگر و در این میان هواداران دو طرف توی سر هم می زنند و اعصابی برای مردم باقی نمی ماند در حالیکه خیلی ساده می توانستند این مشکل را حل کنند و صدا و سیمایی که وظیفه اطلاع رسانی دارد مناظراتی بین مسئولین تحت نظارت افرادی که بدون نگاه جناحی می توانند حکم دهند برگزار کنند و مستندات و سخنان هر دو طرف را بشنوند و مقایسه کنند و بعد از آن در مقایل چشم میلیونها بیننده بگویند چه کسی راست می گوید اگر چنین شود دیگر هیچ دولتی نمی تواند فقط ادعایی کند و پاسخگو نباشد و جامعه را یله رها کند
نفت سفید هم جزو نعمت های خداست و چندان پست تر از گاز نیست، همانطور که مثال زدم در کشور پیشرفته ای همچون ژاپن نیز حتی در شهرا همچنان از نفت سفید برای گرمایش استفاده میشه، در کشورهای اروپایی همچنان از هیزم و زغال سنگ برای گرمایش در برخی نقاطشون و حتی شهرا استفاده میشه و حتی تشویق به استفاده از بخاری هیزمی میشن و اینکه بیان کنیم گازکشی اینهمه روستا و شهر کوچک به خاطر هزینه سنگینی که بر دوش دولت ها گذاشت اشتباه بوده کجاش معنای منع کردن دیگران از استفاده نعمت های خداست؟! این کار از ریشه اشتباه بوده، کاری که حتی کشورهای غربی ثروتمند هم انجامش ندادند، چرا ایران درحالیکه هنوز مشکل های مهمتری داشت که میبایست با آن هزینه آنها را حل می کرد( مثلا صرف کارآفرینی در همان روستاها میشد) آن پولها خرج گسترده ترین شبکه گازکشی ای شد که در دنیا مشابهی براش وجود ندارد؟ در مورد جاده هم همینطور ، خیلی از روستاهای کوچک و دور افتاده که جاده آسفالته نمی خواستن، جاده شوسه با کیفیت براشون کافی بود، بدون اندیشه و پژوهش حجم بسیار بالایی راه آسفالته ایجاد شد که حالا هزینه های نگهداری این راه ها بقدری بالا رفته که دولتها حتی نمی توانند اصلی ترین آزاد راه ها را به موقع تعمیر کنند ( یک بار با برادرم همین دو سه سال پیش شب در آزاد راه قم تهران حرکت می کردیم که یکباره چرخ ماشین داخل یک چاله افتاد، خدا را شکر برادرم فرمان را محکم گرفته بود وگرنه از جاده خارج می شدیم، کمی جلوتر کنار جاده ایستادیم، باور نکردنی بود، بر اثر ضربه رینگ ماشین تاب برداشته بود، این وضع آزاد راهمونه که به خاطر کمبود بودجه نگهداریست، مگه روستاهای کوچک چندتا ماشین در روز از مسیرشون عبور میکنه که نیاز به جاده آسفالته باشه!؟ اگر جاده های اصلی کشور خراب باشن ضرر اقتصادی اون دامن همان روستاها را هم می گیره)، چیزی که رخ داده اینه، پول را به جای کارآفرینی در روستا و شهر خرج جاده با کیفیت کردند نتیجه شد بیکاری در روستاها و در عوض یه جاده آسفالته جلوی پای روستائیان که اونها را تشویق می کرد برای کار به شهر بروند چون خیلی راحت و زود میشد به شهر رفت و برگشت، پس از مدتی هم میگن چه کاریه که هی بریم و بیاییم، در شهر ساکن بشیم که راحت تره. این حکایت واقعیه مهاجرته، روستاها به کمک ها و زیرساخت های مهمتر و اولویت دارتری از گاز لوله کشی و جاده آسفالته نیاز داشتن که متاسفانه پول اون نیازها خرج جاده و لوله شد، شد حکایت اون دو نفری که یکی چاله میکند و یکی پشت سرش پرش می کرد، پرسیدند این چه کار بیهوده ایست که می کنید، گفتند اون نفری که لوله می گذاشته امروز نیامده ولی ما کارخودمون را باید انجام بدیم، بله امروز روستاها گاز و جاده دارند ولی شغل ندارند و جاده درست شده برای حمل و نقل باری که اصلا بستر تولیدش وجود نداره .... ختم کلام اینکه تا مشکل و راهکاری را بیان میکنی برخی میان و ادعای تبعیض قائل شدن سر میدهند، در حالیکه عدالت اینه که هر نعمت در جای مناسب خودش استفاده بشه تا همه به سطح مناسبی از رفاه برسند، روستاها و شهرهای کوچک جای مناسبی برای مصرف نعمت نفت سفید بود، پالایشگاه ها و برخی شهرهای بزرگ هم جای مناسب مصرف گاز لوله کشی، با هر دو هم در هر حال گرم میشدیم. در هر حال زندگی در این دنیا سختی هایی هم داره، قرار نیست اینجا بهشت باشه، اصلا معنای زندگی بدون این سختی ها از دست میره . زندگی در شهر هم مشکلات خودشا داره، مثلا سختی آمد و شد و یا سر و صدای زیاد.
ادعاها رو میشه در عمل ثابت کرد..
شرکت ذخیره سازی گاز رو منحل میکنن و به بالادستی واگذار میکنن؟!!!
خب فکر میکنم که نمونه اش رو ما در جای دیگه هم دیدیم .. زمانی که سازمان فضایی کشور تعطیل و برخی دانشمندان فضایی کشور به امارات رفته و برخی هم به کارهای معمولی کشور گماشته شدن!
یا شاید باز اشتباه میکنیم و جریان اصلاح طلب، سازمان فضایی رو هم به دستگاه بالادستی واگذار کرده بود و متاسفانه دانشمندان فضایی مطلع نبودن و مجبور شدن کشور رو ترک کنن یا در تهران لوله فاضلاب تولید کنن!!!!!