گروه سیاسی: در آستانه سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی تردید ایجاد کردن در اینکه اقدامات وی تبدیل به بردار قدرت ایران در منطقه شد دشوار و حتی ناممکن است. با قبول این واقعیت، اگر تجربه این شهید بزرگوار را تجربه ای موفق میدانیم بر هر سیاستگذاری که بر مسند امور نشسته فرض است که میراث دانش حمکرانی شهید سلیمانی را آموخته و به کار بندد. نگارنده این حقیقت را نمیتواند انکار کند که بخش زیادی از فعالیتهایی که در برنامه مطالعاتی ابتکار ایران پیگیری میکند حاصل دنیای جدیدی بود که مختصاتش را حاج قاسم ترسیم نمود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ابتکار ایران، یکی از کارهای بزرگ او این بود که ما را با «نقشه» آشتی داد. سخن گزافهای نیست اگر گفته شود سیاستورزی بدون درک از نقشه و درک از فضای جغرافیایی محتوم به شکست است. او از شرق افغانستان تا شرق مدیترانه دست ما را گرفت و برای اولین بار ما را با عوارض جغرافیایی، مردمان و فرهنگهای حوزه تمدنی مان نه تنها آشنا ساخت بلکه دستان مردمان آن سوی مرزها را در دستان ما گذاشت؛ آنقدر که خونش را با خون مردمان همسایه در آمیخت. الحق که این معلم بزرگ چقدر کامل این درس را به شاگردانش آموخت.
درسآموخته روایت حاج قاسم آن است که رمز موفقیت در عدم ترسیم مرز سیاسی مرسوم در سیاستگذاری است؛ وی داخل و خارج کشور را یک پرونده یکپارچه برای ایجاد بردارهای قدرت جهانی ایران میدانست؛ نه تنها در حوزه سیاست و امنیت بلکه در حوزه اقتصاد نیز نباید دامنه حکمرانی را صرفا محصور در مرزها صورت بندی کرد . حداقل درسی که حاج قاسم به ما میدهد آن است که سیاست اقتصادی-اجتماعی و سیاسی را نمی توان بدون در نظر گرفتن فرامرز ایران پیگیری کرد.
یک پای جدی همیشگی سیاستهای حاج قاسم مهندسی اجتماعی است؛ وی در سوریه و عراق از ظرفیت اعراب خوزستانی به خوبی بهره برد، در تقویت مناسک اربعین کم نگذاشت و ظرفیت مردمی مواکب اربعینی را برای سیل ٩٨ خوزستان بسیج کرد. در همان زمانی که در عراق میجنگید گذرگاههای مرزی را توسعه میداد تا ارتباطات فرهنگی، اجتماعی جدید خلق شود. در طراحی نظامی وی هر ملت و هر قومیت جایگاه خود را داشت. درس آموخته وی برای ما آن است که تا زمانی که صرفا با تکیه بر سامانه و داده مردم را میبینید تنها از توان حکمرانی خودتان استفاده کردید ولی وقتی سیاست شما مهندسی اجتماعی را در ضمیمه خود داشته باشد و ارتباطات جدید میان مردم خلق کند قوت حکمرانی خود را چندین برابر کردهاید. هنر سیاستمدار در انعقاد قراردادهای اجتماعی جدید در مسیر رشد است.
سیاستگذاری برای حاج قاسم چندطیفی و چند بخشی بود؛ نمیتوان کنش وی را صرفا یک کنش امنیتی و نظامی دانست بلکه سیاستورزی او یک کنش چند بعدی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بود. همزمان با جنگ با داعش خط لوله گاز را پیگیری میکرد و همزمان، ثبات سیاسی عراق را دنبال مینمود. این دقیقا بر خلاف طراحی فعلی نهادهای داخلی است؛ بخشی و دارای رقابتهای فرساینده بین دستگاهها
دارایی راهبردی ایران یعنی حضور در سوریه که توسط حاج قاسم رقم خورد تبدیل به مبنایی شد برای یک تعامل ژئوپلیتیک و نظامی با روسیه؛ در اینجا نه بحثی از مذاکره به میان آمد نه بده بستان. حاج قاسم با فهم دقیق از نقشه و تحولات ژئوپلیتیک به صورت دقیق می دانست که از روسیه چه می خواهد و همان را هم به دست آورد و در سوریه مورد استفاده قرار داد؛ این خود درس بزرگی است و میتوان شاهدمثالی موفق برای ابتکار ایران باشد. در این منطق کسی نمیگوید توسعه کشور را به خارج گره زدید.
روایت زندگانی حاج قاسم سلیمانی به ما میگوید مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی خود می تواند عامل توسعه جغرافیای سیاسی و جغرافیای اقتصادی باشد؛ ترجمان همان بیان نورانی ایشان که فرمود: «فرصتی که در دل بحران هاست در خود فرصت ها نیست.» هر کشوری برای توسعه نفوذ و بازارهای خود باید جغرافیای سیاسیاش را توسعه دهد. تعیین متخاصم بر مبنای شناخت دقیق عاملی مهم در تعیین مسیر توسعه جغرافیای سیاسی هر کشوری است؛ ایرانیان متعاقب رویکرد مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و دفع تهدید آمریکا بود که خود را پس از ٢۵٠٠ سال به سواحل مدیترانه رساندند، در تنگه بابالمندب حضور یافتند و بالهای شرقی و غربی خود را بالاخره باز کردند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com