علی لاریجانی رد می‌شود بابت اقامت فرزندش، مصطفی میرسلیم تایید می‌شود با وجود اثبات خیانت فرزندش

گروه سیاسی: خبر بازداشت فرزند مهندس میرسلیم بابت همکاری با منافقین خبری است که یکی دو روز اخیر در فضای رسانه ای کشور منتشر شده است. همانطور که خود مهندس میرسلیم توضیح داده اصل ماجرا به ابتدای دهه 90 برمیگردد. از همان روزها پسر ایشان تحت بررسی دستگاه های اطلاعاتی امنیتی قرار داشته تا اینکه در سال 99 ایشان را بازداشت می کنند. بعد بازجویی های لازم و اثبات اینکه سطح همکاری پایین و از روی موضوعات احساسی بوده، 5 سال بازداشت برای او در نظر گرفته می شود که نیمی از چیزی بود که در ابتدا تصمیم گرفته شده بود.

به گزارش بولتن نیوز، خطا رفتن فرزند چهره های نظام اتفاق جدیدی نیست. اینکه نحوه مواجهه این افراد با تخلفات بزرگ فرزندان شان چگونه است و چگونه باید باشد هم موضوعی است که بارها به آن پرداخته شده. اما نکته مهمی که بهانه نوشتن این مطلب شد، شائبه برخورد دوگانه با افرادی است که اعضای درجه یک خانواده ایشان مبتلا به یک مسئله مشترک و مشابه شده اند. این برخوردهای متفاوت باعث ایجاد شبهه در جامعه می شود. لازم است به این شبهات پاسخ داد تا اعتماد عمومی خدشه دار نشود.

در همین نمونه اخیر، آنچه باعث ابهام افکاری عمومی شده است، مقایسه رفتاری است که با علی لاریجانی شد و رفتاری که با مهندس میرسلیم. طبق آنچه در رسانه ها منتشر شد و البته باعث رنجش رهبر معظم انقلاب بود و تذکر ایشان به شورای نگهبان را در پی داشت، علت اصلی رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 ماجرای اقامت و تابعیت یکی از فرزندان او بود. هرچند شورای نگهبان هیچ گاه پاسخ شفافی به این قضیه نداد اما مجموعه صحبت ها و پنهان کاری ها این خروجی را داشت که علی لاریجانی بابت چنین مشکلی نتواست تایید صلاحیت بگیرد.

حال سوال افکار عمومی این است که چگونه می شود با فردی آنهم در اندازه علی لاریجانی آنگونه رفتار شود، اما با کس دیگری مثل مهندس میرسلیم که از پیش از انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم که ایشان کاندیدا بوده و فرزندش مورد اتهام بود، رفتار دیگری شده و نه تنها رد صلاحیت نمی شود بلکه برای انتخابات مجلس هم چنین فردی تایید می شود. ریشه این رفتار به ظاهر دوگانه چیست؟ این سوال مهمی است که باید مسئولان نظام به آن پاسخ دهند تا خدای نکرده این شائبه پیش نیاید که فلانی خودی بوده و چشم پوشی کردند اما دیگری غیر خودی بوده و پدرش را در آورده اند.

امیدواریم درک چنین چالش هایی از سوی مقامات عالی نظام صورت پذیرد و رها نشود. باور داشته باشید این ابهامات خصوصا برای قشر تحصیلکرده و آگاه جامعه مثل سم است و ایشان را نسبت به نظام بدبین می کند. در حالیکه با شفاف سازی می توان اعتماد را کسب کرد. باور کنید بیان شفاف این نکته که فرزند فلانی چنان مشکلی دارد یا آن یکی مسئول نظام بخاطر کدام مشکل گرفتار شده است نه تنها باعث از بین رفتن اعتماد عمومی نمی شود بلکه دیدگاه مثبت جامعه را نیز در پی دارد.