گروه فرهنگی: «روشنگری از دسترفته» [Lost Enlightenment] عنوان کتابی است از فریدریک استار (Frederick Starr) درباره دوران درخشان آسیای مرکزی، شامل خراسان بزرگ و ماوراءالنهر، بین سدههای هشتم تا دوازدهم میلادی (اواسط قرن دوم تا اواسط قرن ششم هجری قمری). نویسنده کتاب منابع ارزشمند و گوناگونی را گردآوری میکند و روایتی مبسوط و با جزییات خواندنی ارائه میدهد از جوامع بههمپیوستهای که برای نیمهزاره در تعامل مستمر فرهنگی و تجاری بودهاند. در دوره کنونی برای ما سخت است که این نواحی را جزوی از یک کل سازگار ببینیم: خراسان و سیستان در ایران، افغانستان و بخشهای شمالی هند، ازبکستان، تاجیکستان و بخشهایی از قزاقستان و قرقیزستان.
به گزارش بولتن نیوز، کتاب مفصل و تلاش نویسنده بهاندازهای قابل توجه است (حاصل بیست سال تحقیقش) که خلاصه کردن آن به نقض غرض خواهد انجامید. به همین جهت، نکاتی پراکنده درباره این کتاب مینویسم.
این کتاب با این گزاره/ادعا/توصیف شروع میشود که آسیای مرکزی برای نیمهزاره مرکز تمدن جهان بوده است. بزرگترین دانشمندان، پزشکان، منجمان و فیلسوفان سدههای میانی اغلب یا برای این منطقه بودهاند یا در این منطقه تحصیل کردهاند: فارابی، خوارزمی، ابوریحان بیرونی، ابنسینا و خیام.
ظهور این اندیشمندان و دانشمندان اتفاقی نبوده است. برای مثال، این دوره طلایی نهضت ترجمه است. برمکیان که اصالتا از بوداییان بلخ بودند و در قرن دوم هجری مسلمان شدند در دربار هارونالرشید در بغداد پروژه عظیمی از ترجمه را به راه انداختند. همچنین سامانیان و حاکمان محلی که منصوب کرده بودند از حامیان بزرگ پروژههای ترجمه بودند. کتابهای بسیاری از فارسی میانه و یونانی در این دوره به عربی و فارسی ترجمه شدند.
در این سدهها، مرو اگر نه پرجمعیتترین شهر جهان، یکی از بزرگترین و فعالترین مراکز شهری در سرتاسر دنیا بوده است و توس، نیشابور، هرات، بلخ، سمرقند و بخارا میزبان صنعتگران، دبیران، تاجران و بسیاری از دیگر اصناف بودهاند. وجود این شهرهای بزرگ موجب همافزونی فعالیتها و رونق اقتصاد و تجارت بوده است (در مقایسه، کشاورزی و پراکندگی جمعیت در روستاها مانعی برای درآمدن از اقتصاد سنتی است). تجارت مستمر با غرب (مناطق مرکزی ایران و عراق و سوریه امروزی) و با شرق (چین) نیاز به نیروی ماهری داشته که این شهرها تربیت و عرضه میکردهاند. نیروی ماهر همچنین در دیگر صنعتها شامل طراحی، مدیریت و نگهداری سیستم پیچیده آبیاری، کاغذسازی، کوزهگری، معماری و امثال آن اشتغال داشته است.
ادبیات و موسیقی در این دوره شکوفا میشود. گرچه زبان علم، عربی بوده است که تعامل دانش را در گستره بسیار وسیعی ممکن میکرده است، زبان شعر به ویژه به فارسی درمیآید که محملی برای بیان احساس و اندیشه (نه در ظرفیت علمی) میشود. گرچه رودکی نخستین شاعر پارسیگو نیست اما نخستین استاد مسلم و نقطه ارجاع شعرای بعد از خود است. به ویژه در دربار سامانیان، از شاعران حمایت میشود و به شکل یک سنت، هر حاکمی در کنار وزیر و پزشک، شاعران را نیز در دربارش میزبانی میکرده است. فردوسی، پروژه سترگ خود را به شکل مستقل و خارج از حمایت دربار انجام میدهد ولی در این راه از منابعی سود میبرد که حاصل تشویق نهضت ترجمه و تدوین داستانها و حکمتهای پیشازاسلام بوده است.
کتاب جزییات و شواهد گوناگونی ارائه میدهد برای نشان دادن اینکه آسیای مرکزی به لحاظ فرهنگی، علمی و رونق اقتصادی و شهری دوره درخشانی را سپری کرده که اگر متری به کار ببریم، قابل مقایسه با درخشانترین تمدنهای بشری همچون چین در شرق و روم در غرب است. نویسنده همچنین تاکید دارد که بخش بزرگتر و عظیمتری از آنچه دوره روشنگری دنیای اسلام خوانده میشود در واقع از آنِ خراسان بزرگتر و آسیای مرکزی است.
در پستهای بعد و به مرور بهطور پراکنده بیشتر درباره این کتاب و افکارم در پیرامونش مینویسم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com