گروه سیاسی: در این مطلب مروری خواهیم داشت بر وقایعی که در بیست و هشتم خرداد رخ داده اند. این وقایع عبارت هستند از: دستگیری و بازداشت ۲۸ ماههی آیت الله کاشانی توسط عوامل دولت وقت بنا به دستور ارتش متفقین در سال ۱۳۲۳، وفات بوعلی سینا در همدان در سال ۱۰۳۷، تغییر دوم کلاه کارمندان طی بخشنامهی ابلاغی دولت پهلوی در سال ۱۳۱۴، اعلام رسمی اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی توسط سازمان منافقین خلق در سال ۱۳۶۰.
دستگیری و بازداشت ۲۸ ماههی آیت الله کاشانی توسط عوامل دولت وقت بنا به دستور ارتش متفقین در سال ۱۳۲۳:
بعد از برکناری رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین، مرحوم آیتالله کاشانی در عرصه سیاست و دیانت راه شهید مدرس را در مبارزه با استعمار بیگانه ادامه داد. مبارزه او با انگلیسیها از سالها قبل شروع شده بود؛ انگلیسیهایی که عنان کشور را در دست گرفته و سالها در پس غارت منابع، اقدام به گذاشتن مهرههای وابسته در دولتها کرده بودند.
آیتالله کاشانی با انتشار اعلامیهای با این مضمون که «ایران مال ایرانی است» و ذخایر آن به خصوص نفت هم از آن ایرانیان است و فقط قوانین و ضوابط اسلامی باید حکمفرما گردد، باعث شد انگلیسیها از نوکر خود، سهیلی، نخست وزیر بخواهند که ایشان را تبعید کند.
وقتی ایشان از دستور توقیف خود مطلع شدند، مخفیانه به قم رفتند و حدود یک سال از دست انگلیسیها در امان بودند. وی در قم اعلامیه و شبنامه منتشر میکرد و در این اعلامیهها یادآور میشد که نباید گذاشت انگلیسیها خود را مالک الرقاب ایران بدانند. همچنین تلگرافی به فرمانداری نظامی مخابره کرد و تسلیم شدن خود را موکول به شرایطی کرد، اما فرمانداری نظامی از طریق درج آگهی در جراید به وی اخطار کرد که خود را تسلیم کند. سرانجام به وسیله جاسوس انگلیس، «تامارا»، محل اقامت آیتالله کشف و در ۲۸ خرداد ۱۳۲۳ ه. ش. در گلابدره شمیران دستگیر و بازداشت شد و به شهرهای اراک، رشت و کرمانشاه تبعید شد و تا پایان جنگ در اردوگاههای متفقین با بدترین وضع ممکن زندانی بود. با این حال، ایشان حتی در بازپرسیهایش نیز با انگلیسیها به خشونت رفتار میکرد و به آنها میگفت: «اگر من از دست شما جان سالم به در برم، اجازه نخواهم داد یک قطره نفت به دست انگلیسیها برسد.» سرانجام، آیتالله کاشانی پس از گذشت ۲۸ ماه از زندان متفقین آزاد شد.
وفات ابوعلی سینا در همدان در سال ۱۰۳۷:
حسین بن عبدالله بن علی بن سینا (۳۷۰-۴۲۸ق)، معروف به ابوعلی سینا، ابن سینا و ملقب به شیخ الرئیس، فیلسوف، پزشک و از بزرگترین دانشمندان مسلمان ایرانی قرن چهارم و پنجم قمری که در پارهای از علوم من جمله؛ طب، زیستشناسی، منطق و فلسفه از سرامدان تاریخ علم محسوب میشود.
او از نوابغی است که در کودکی قرآن را حفظ کرده و در نوجوانی به بسیاری از علوم همانند ادبیات، هندسه، فقه، منطق، فلسفه، طب تسلط پیدا کرد. وی زندگی پرفراز و نشیبی داشته و به دلایلی مدتی به دنیای سیاست وارد شده و سمت وزارت را بر عهده گرفته و سفرهایی به شهرهای مختلف داشت و مدتی هم به زندان افتاده است. تالیفات زیادی از ابن سینا برجای مانده که کتاب الشفاء، القانون فی الطب، دانشنامه علائی، الاشارات و التنبیهات را میتوان نام برد.
ابن سینا بیشتر در طب شهرت دارد و از پزشکان حاذق به شمار میرود، با این حال در فلسفه ابداعات فراوانی داشت و تاثیر عمیقی را به خصوص در رشتههای نفسشناسی و جهانشناسی بر جای گذاشت و در منطق نیز توانست تغییرات شگرفی ایجاد کند که بیشتر این تغییرات تاکنون نیز به قوت خود باقی است و غالب آنها مورد پذیرش متفکران بعد از وی قرار گرفته است.
در یکی از جنگهای علاءالدوله، بوعلی دچار بیماری قولنج گشت. ابن سینا به مداوای خود پرداخت، ولی سودی نبخشید و بعد از مدتی بیماری صرع و روده نیز بدان افزوده شد. معالجات بسیار بوعلی و دیگر طبیبان هیچگاه به ثمر ننشست.
ابوعلی در دو هفته آخر عمر پربار خویش، به اطعام فقیران پرداخت و بردگان را آزاد ساخت و تمام قرآن را هر سه روز یک بار تلاوت کرد تا سرانجام در ۵۸ سالگی، در روز جمعه اول رمضان سال ۴۲۸ هجری قمری، مطابق ۲۸ خرداد ماه ۴۱۶ هجری شمسی و ۱۸ ژوئن سال ۱۰۳۷ میلادی در همدان بدرود حیات گفت.
تغییر دوم کلاه کارمندان طی بخشنامهی ابلاغی دولت پهلوی در سال ۱۳۱۴:
۲۸ خرداد ۱۳۱۴ برای دومین بار از زمان روی کار آمدن دودمان پهلوی کلاه کارمندان عوض شد. طبق بخشنامهای که در این روز در ایران به ادارات دولتی و سازمانهای دیگر ابلاغ شد از آن پس کارمندان دولت و مردانی که به سازمانهای دولتی مراجعه میکردند باید کلاه شاپو (تمام لبه) برسر میگذاشتند. قبلا دستور داده شده بود که از کلاه پهلوی (کلاه یک لبه = کلاهی که دارای لبه در قسمت جلو است ــ مشابه کلاه نظامیان فرانسوی) استفاده شود.در بخشنامه تا زه اخطار شده بود که عدم رعایت دستور موجب انتظار خدمت کارمند خواهد شد.
اعلام رسمی اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی توسط سازمان منافقین خلق در سال ۱۳۶۰:
پس از تصویب آیین نامه نحوه رسیدگی به کفایت سیاسی رییس جمهور در جلسه مورخ ۲۷ خرداد مجلس شورای اسلامی و اعلام آغاز بحث و بررسی آن در اولین جلسه بعد از تعطیلات (پنجشنبه ۲۸ خرداد نیمه شعبان و جمعه ۲۹ خرداد)، سازمان در روز ۲۸ خرداد ماه ۱۳۶۰ رسماً حرکت مسلحانه علیه رژیم جمهوری اسلامی را اعلام کرد تا به زعم دیرین رجوی، ایران به لبنان تبدیل گردد. وی در مصاحبهای که اسفندماه ۵۹ انتشار یافت به روشنی سابقه دیدگاه و تحلیل مبتنی بر اقدام خشونت بار و غیرمسالمت آمیز را تشریح کرده بود:
البته بدیهی است که دیگر این روزها هر کس میداند که اگر سیر اوضاع کشور و جامعه به همین ترتیب ادامه یابد و اجباراً رفرمی رخ ندهد، جز جنگ داخلی پایانی نخواهد داشت. مجاهدین نیز از همان نخستین دور انتخابات مجلس پیوسته یکی از مهمترین محور حرف هایشان همین بوده است که بدون یک مجلس واقعاً ملی فراگیر نمایندگان طبقات و اقشار مختلف مردم، خبری از زندگی مسالمت آمیز در کار نخواهد بود. در امجدیه نیز من با زبان صریحتر این نکته را یادآور شدم و حتی به آنها که درصدد ایجاد ترکیهای جدید در ایران هستند هشدار دادم که مبادا از لبنان سردربیاورند.
به عبارت دیگر رجوی در سخنان خود تصریح میکند که تاوان عدم دستیابی سازمان به قدرت و عدم انتخاب کاندیدای آن از سوی مردم در انتخابات مجلس، جنگ داخلی و پایان زندگی مسالمت آمیز بوده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com