گروه سیاسی-حجتالاسلام مجتبی نامخواه، پژوهشگر دانش اجتماعی در یادداشتی نوشت: جناح راست به عنوان همراهِ سیاستهای تعدیل در دوره سازندگی، برای ساکتکردن خرده پرسشهای بدنه حزباللهی، همواره یک پاسخ داشت: در شرایط پس از جنگ، رکود ده ساله برنامههای عمرانی و سقوط قمیت نفت، چارهای جز تعدیل و برنامههای صندوق بینالمللی پول وجود ندارد.
به گزارش بولتن نیوز، اغلب میپذیرفتند و برای دفاع از انقلاب، قربة الی الله همراه جناح راست میشدند. اقلیتی هم که نمیپذیرفتند، به سرعت طرد میشدند. حزبالله مظلوم یا باید با خطبهها همراه میشد که راهی جز حذف یارانهها نیست؛ یا یکسری بودند که با شعار «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر ص است»، ساکتش کنند.
این چنین بود که دایره حزبالله، که روزی در ادبیات امام خمینی و در واقعیت اجتماعی، معادل مردم و اکثریت جامعه بود، تبدیل شد به یک اقلیت: یک الیت مذهبی و سپس یک حزب سیاسیِ پیروِ جناح راست. این «تراژدی» وضعیت حزبالله بود.
اصولگرایی، نواصولگرایی، جبهه انقلاب و صورتهای اخیر و فرزندان گام دومیِ همان جناح راست دیروز، اگر چه این بخت را داشتند که به واسطه پارهای اختلافات سیاسی با دولتمردان در دهه اخیر، کلیاتی مهمل و بلااثر درباره عدالت نیز به هم ببافند اما خیلی زود به تنظیمات کارخانه بازگشتند.
همان استدلال همیشگیِ «راهی به جز تعدیل نیست» به خطبهها برگشت و کسی اگر این «سیاست» را نمیپذیرفت یا نقدهای دیگری داشت، از نظر «سیاسی» نیز مخالف محسوب میشد و البته اینبار با یک نوآوری کوچک، به مخالفت با امیرالمومنین(ع) حواله میشد که خوارج است.
راهی اگر باشد، دقیقاً معکوس همین مسیر است: به جای مصرف سیاستزدهی مذهب و سر دادن شعار مخالف فلانی دشمن پیغمبر(ص) و دشمن امیرالمومنین(ع) است، دین را در جایگاه اصیل آن و به عنوان تنها مسیر ممکن برای تحقق عدالت، معنویت و آزادی بفهمیم.
تنها راهِ عبور از «کمدی» کنونی، بازسازی حزبالله پیشرو است: بازگشت به مردم به معنای رهایی از پیرویِ جناح راست (و نامهای دیگر).
بر خلاف آنچه چند دهه است میگویند که راهی به جز تعدیل اقتصادی نیست، راهی به جز عدالت اجتماعی وجود ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com