گروه بین الملل _ گروه دفاعی: شهید ملاعبدالحمید فرقانی از تفرقه مذهبی و تعصب پرهیز میکرد و مردم را نیز از آن برحذر میداشت و آنها را به اصل مشترک و بزرگترین ودیعه الهی یعنی قرآن کریم ارجاع میداد.
به گزارش بولتن نیوز، در دنیایی که ارزشها رفته رفته در زیر غباری از فراموشی فرو میروند و ظواهر فریبنده دنیا و تمنیات رو به زوال جهانی در صدر جدول قرار میگیرند، ترویج فرهنگ شهادت و زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا بهترین راهی است که میتواند از انحراف جامعه و اضمحلال معنویتها جلوگیری کند.
در این میان رسالت همه آنانی که به حفظ ارزشها و پاسداری از معنویتها میاندیشند، آن است که با هر وسیله ممکن از فرهنگ شهادت که فرهنگ ارزشهاست پاسداری کند و هدفی را که شهدا دنبال میکردند به سرمنزل مقصود برسانند با توجه به این مهم بنا به رسالت ذاتی خود در راستای معرفی این سرو قامتان سعی داریم گوشهای از زندگی این عزیزان را با زبان قلم بیان کنیم.
شهید ملاعبدالحمید فرقانی در سال 1312 در روستای قباغلو شهرستان سقز در دامن شیرزنی کرد دیده به جهان گشود و با تولدش شادی و نشاط را به محیط گرم و صمیمی خانواده مهمان کرد.
وی خواندن، نوشتن و قرائت آیات نورانی قرآن را از پدر عالم و فرهیخته خود آموخت و پس از آن به عنوان شاگرد در کلاس تحصیلات ابتدایی را نزد پدرش ملاکریم فرقانی آموخت؛ در محضر پدرش صرف و نحو عربی، قرائت قرآن کریم، معارف اسلامی و برخی مباحث فلسفه و فقه و حدیث را فرا گرفت.
این شهید گرانقدر برای تکمیل تحصیلات خود، مدتی در بیاره عراق و حمامیان بوکان درس خواند و سرانجام، اجازه افتاء را در مذهب امام شافعی کسب کرد، وزارت فرهنگ سال 1335 گواهینامه مذکور را تأیید کرده است.
برای آموختن مسائل دینی و درک آثار اسلامی و قرآن کریم شور و هیجان بسیاری داشت و این شور را تا پایان زندگی حفظ کرد، میآموخت و به دیگران تعلیم میداد؛ از این روی در هر مسجدی که نماز برپا میکرد کلاس درس نیز دایر میساخت تا نوآموزان را با معارف اسلامی بیشتر آشنا کند.
پس از فوت پدرش، مردم قباغلو وی را به امامت جماعت خویش برگزیدند، اما به دلیل مبارزه با رژیم سلطنتی و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، مورد بازخواست ساواک قرار گرفت.
مالک روستا نیز با وی مخالفت کرد تا جایی که ملا عبدالحمید به ناچار مجبور به ترک روستا شد و مدت شش ماه به روستای کیلهشین رفت. سپس به روستای تکلتو رفت و تا سال 1349 به نشر عقاید اسلامی و حل مشکلات شرعی مردم مشغول شد و امامت جمعه و جماعت مردم را بر عهده گرفت.
در زمان طاغوت به دلیل مبارزه با رژیم شاه مجبور شد، کوچ کند ولی رنج کوچ و هجرت وی را از ادامه راه منصرف نکرد. بعد از انقلاب اسلامی افراد گروهک های ملحد، وی را آزار و شکنجه کردند، اما وی صبوری ورزید و از فدا کردن جان خویش نهراسید و در این راه جان خود را داد و عزت ابدی یافت.
در مراسم سوگواری و تشییع جنازه مسلمانان شرکت میکرد و با یاد مرگ، قلب خود و دیگران را جلا می داد.
سال 1350 در محله کریمآباد، مسجدی با نظارت وی بنا شد که ملا عبدالحمید در آن مسجد هم چون دژی محکم به مقابله با کفر و نفاق گروهکها پرداخت و مردم را از نیت اصلی افراد ضدانقلاب و تباهی اسلام و کشور اسلامی آگاه ساخت.
سال 1362 به سفر حج مشرف شد و از نور و روشنایی معنوی حج بهرهمند شد. همواره مسجد را بزرگترین سنگر مسلمانان می دانست.
از تفرقه مذهبی و تعصب پرهیز میکرد و مردم را نیز از آن برحذر میداشت و مردم را به اصل مشترک و بزرگترین ودیعه الهی یعنی قرآن کریم ارجاع میداد و برای حفظ وحدت تلاش میکرد.
شهید مردی مهربان و خوشرو بود، وقتی منکری میدید از آن به گونهای نهی میکرد که رأفت اسلامی را مضاعف میساخت و انجام دهنده منکر را به سمت معروفات میکشاند.
وی به شهر سقز سفر کرد و با جمعآوری کمکهای مردمی به ساختن مسجد مبادرت ورزید و در محله کریمآباد سقز با نظارت وی مسجدی بنا شد که به مسجد سلمان فارسی موسوم گشت. از سال 1350 تا پایان حیات، امامت جماعت این مسجد را بر عهده داشت و به نشر آیین و معارف اسلامی مشغول بود و مردم را نسبت به مفاسد رژیم پهلوی آگاه ساخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حفظ و تداوم ارزشهای انقلاب اسلامی کوشید و با پیوستن به مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور، فعالیت خود را گستردهتر ساخت و به رتق و فتق امور مسلمین پرداخت.
هنگامی که افراد ضدانقلاب برای ایجاد تفرقه و آشوب از سوی بیگانگان در نقاط مختلف کردستان سر برآوردند ملا عبدالحمید با سخنرانی و خطابههای خویش به افشای هویت آنان پرداخت و مردم را از چاه فریب آنان برحذر داشت.
مزدوران دو بار این ماموستای بزرگوار را دستگیر کردند تا وادارش کنند دست از مبارزه با آنان بردارد، اما هر بار او را مقاومتر یافتند و عزم وی را در مبارزه استوارتر دیدند، از این روی بود که شب هفدهم شهریور 1363 به منزل حمله بردند و او را به زور بیرون بردند و در خیابان امام شافعی سقز با شلیک گلوله به شهادت رساندند.
مردم قدرشناس و شهیدپرور سقز پیکر پاک این شهید بزرگوار را در گلزار شهدای شهرستان سقز دفن کردند، دو پسر و چهار دختر از ایشان به یادگار مانده است.
روحانیون و عالمان دینی در همه انقلابها و قیامها نقش و تاثیر شگرفی داشتهاند جدای از آنکه به روشنگری پرداختهاند، همواره در صف مقدم مبارزهها قرار داشتهاند و برای تداوم و اقتدار و سربلندی دین اسلام جانشان را ایثار کردند.
این عزیزان در برابر امواج فتنه، تهمت و شکنجه و تهدید دشمنان دین ایستادگی کردهاند و به همین دلیل به لطف خداوند در کار خویش توفیق یافتهاند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com