گروه سیاسی: سال گذشته در چنین روزهایی، ایران با آغاز رسمی غنیسازی اورانیوم 60 درصد خیز بزرگ خود را در توسعه برنامه هستهای کشورمان و «بازدارندگی اتمی» برداشت.
به گزارش بولتن نیوز، در ایامی که مذاکرات احیای برجام تحت عنوان نشست کمیسیون برجام شروع شده بود، یک عملیات خرابکارانه دیگر در تاسیسات نطنز کافی بود تا ایران را به جهش برنامه غنیسازی خود وادارد.
اگر چه سهشنبه 24 فروردین 1400، 48 ساعت پس از حمله به تاسیسات هستهای نطنز، عباس عراقچی، معاون سیاسی سابق وزارت امور خارجه که برای آغاز دور دوم نشست کمیسیون مشترک برجام راهی وین شده بود، در گفتوگو با خبرنگاران از آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم در کشور خبر داده بود اما بامداد جمعه 27 فروردین، ایران به شکل رسمی از آغاز غنیسازی در این سطح خبر داد. صبح همان روز محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی با انتشار توئیتی در صفحه شخصیاش نوشت: «با افتخار اعلام میکنم ساعت ۰۰:۴۰ نیمهشب گذشته در شب زیارتی سیدالشهدا(ع)، دانشمندان جوان و خداباور ایرانی توانستند به محصول اورانیوم با غنای ۶۰ درصد دست یابند. این موفقیت را به مردم شجاع ایران اسلامی تبریک میگویم؛ اراده ملت ایران معجزهآفرین است و هر توطئهای را خنثی خواهد کرد». رئیس وقت سازمان انرژی اتمی هم ضمن تایید دستیابی ایران به اورانیوم تا ۶۰درصد غنی شده گفت: نیمهشب پنجشنبه به اورانیوم ۶۰ درصد رسیدیم و الان ۹ گرم از آن را در اختیار داریم. وی ادامه داد: چهارشنبه دستور راهاندازی غنیسازی ۶۰ درصدی را دادیم و پنجشنبه محصول ۶۰ درصدی را گرفتیم و الان ۹ گرم در ساعت تولید میکنیم.
خیز ایران برای آغاز غنیسازی 60 درصد اما برای نخستینبار آن هم به فاصله زمانی کوتاهی پس از اقدام تروریستی حمله به تاسیسات هستهای نطنز با واکنشهای گستردهای در فضای جهانی همراه بود. تروئیکای اروپا که حتی از محکوم کردن حادثه نطنز استنکاف کرده بود، با انتشار بیانیهای این اقدام جمهوری اسلامی را مایه «نگرانی شدید» خواند. آمریکا نیز که گمانهزنیهای متعدد از هماهنگی کاملش با رژیم صهیونیستی در جریان حادثه نطنز خبر میداد، اقدام ایران را «تحریکآمیز» دانست. در فضای تحلیلی، حرکت ایران برای آغاز غنیسازی 60 درصد بیش از هر چیز به عنوان گامی جدید در چارچوب قانون اقدام راهبردی مجلس مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت؛ قانونی که از دی 1399 با الزام دولت به افزایش فعالیتهای هستهای و کاهش نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابتکار عمل مذاکرات را به دست ایران واگذار کرد تا توان چانهزنی کشورمان با طرفهای خارجی افزایش پیدا کند. ایران که پیش از این با از سرگیری غنیسازی 20 درصد پیام واضحش را به طرفهای خارجی مخابره کرده بود، در واکنش به اقدام تروریستی در نطنز، برگ جدید خود یعنی غنیسازی 60 درصد را رو کرد.
حرکت جدید هستهای تهران اما به تنهایی طی یک سال اخیر به بزرگترین منشأ نگرانی و کابوس طرف آمریکایی بویژه صهیونیستها تبدیل شده و تقریبا روزی وجود نداشته که آنها در این باره سکوت کرده باشند. چرایی اینکه اکثر مقامات امنیتی و سیاسی در تلآویو به احیای برجام رضایت دادهاند را هم باید در توان اورانیومی ایران جستوجو کرد.
در این میان بحران اوکراین و تهاجم روسیه به این کشور همزمان با مذاکرات وین و اظهاراتی که ولودیمیر زلسنکی، رئیسجمهور اوکراین درباره از دست رفتن توان هستهای کییف مطرح کرد، توانمندی هستهای را برای کشورمان معنادارتر از هر زمانی کرد.
از شروع درگیریها در اوکراین مقامات آمریکایی صراحتا این نگرانی خود را بیان کردند که امیدوارند حمله روسیه به اوکراین، چراغ سبزی برای ایران برای توسعه برنامه هستهاش نباشد.
البته ایران پیش از این، با درک قواعد حاکم بر روابط بینالملل، از سالها قبل با در دستور کار قرار دادن اصل خودیاری با توجه به ماهیت آنارشیک نظام جهانی، اقتدار و امنیت خود را ارتقا داده بود که شاید بشود آن را «موازنه قوای هستهای» نامید. تهران به این درک اساسی دست یافت که مناسبات جهانی جایی برای اعتماد به دیگران نیست. در بزنگاههایی که برخی دولتها و جریانهای داخلی به این اصول خدشه وارد کردند، ایران با تهدیدات عدیدهای مواجه شد. نمونه مؤخر آن برجام است؛ زمانی که محمدجواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه و مسؤول ارشد مذاکرات هستهای میگفت وقتی اوباما به ما قولی میدهد، آن را میپذیریم و به آن احترام میگذاریم یا اظهارنظر انتخاباتی حسن روحانی، رئیسجمهور سابق که با زیر سوال بردن برنامه موشکی کشورمان آن را برهم زننده برجام لقب داد!
دولت بایدن که از ابتدای مذاکرات وین به وضوح انتظار داشت تهران با یک برنامه هستهای تعطیل شده و به قول آنتونی بلینکن و جیک سالیوان، برنامه در باکس- جعبه- قرار داده شده، بر سر میز مذاکره احیای برجام حاضر شود تا بتواند با اهرم تحریمهای وضع شده توسط دونالد ترامپ ذیل کارزار فشار حداکثری، همچنین ریستار-Restore- شدن تحریمهای قبلی، امتیازهای قابل توجهی کسب کند اما برنامه غنیسازی 60 درصد و شتاب بخشیدن به آن به عنوان تولید قدرت ملی، نه تنها نوعی بازدارندگی را برای کشور به ارمغان آورد، بلکه نقش همان دارایی گرانبها و در غلتانی را داشت که راهبرد آمریکاییها را خنثی کرد.
بازگشت به نقطه اقتدار هستهای در مقطع کنونی پس از تحمیل هزینههای گزاف و بعضا جبرانناپذیری که در ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی به واسطه راهبرد پراشتباه و نگاه غیرملی دولتهای یازدهم و دوازدهم در 8 سال گذشته به کشور وارد شد، موازنه متغیرهای برجام را به نفع کشورمان تغییر داد. نگاهی به اظهارات دولتمردان آمریکایی در یک سال گذشته بیانگر اضطرار زمانی برای دولت بایدن و E3 - انگلستان، فرانسه و آلمان- است. در یکی از همین مواضع آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا مهر سال گذشته پس از رایزنی برجامی با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت: «من بار دیگر تأکید کردم فرصت برای آن چشمانداز و علاقهای که ما به اشتراک گذاشتیم (بازگشت متقابل آمریکا و ایران به تعهدات برجامی) کوتاهتر و کوتاهتر میشود، زیرا همانطور که قبلا نیز گفتهام و همانطور که قبلا درباره آن بحث کردیم، با توجه به فعالیتهای هستهای ایران که ناسازگار با تعهدات برجامی و محدودیتهای برجام برای چرخش سانتریفیوژهای پیشرفتهتر است و اورانیوم را تا ۲۰ درصد و حتی ۶۰ درصد غنیسازی میکند، ما روزبهروز بیشتر به نقطهای نزدیک میشویم که بازگشت مجدد به تعهدات برجامی دیگر مزایای این توافق (برجام) را احیا نمیکند».
غنیسازی 60 درصد به عنوان یک کابوس برای تلآویو اگر چه تشکیلدهنده دستور کار روزانه کابینه صهیونیستها در یک سال گذشته بوده است و مرور مواضع نفتالی بنت، نخستوزیر و سایر مقامات این رژیم گویای این امر است اما بتازگی بنی گانتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی صحبتهایی کرده است که به وضوح اعتراف میکند بازدارندگی هستهای، ایران را توقفناپذیر خواهد کرد. او در جایی همچنین اذعان میکند این تلآویو است که باید در برابر تهران موازنهسازی کند.
گانتس میگوید: «از چشمانداز یک اسرائیلی از جنگ اوکراین حرف میزنیم و به جنبهای از درس اوکراین فکر کنید. میبینید غرب در برخورد با روسیه چقدر محتاط است، غرب فشارهای اقتصادی و سیاسی بسیاری را وارد میکند ولی در زمینه استفاده از گزینه نظامی خیلی محتاط است و من فکر میکنم دلیلش این واقعیت است که روسیه یک ابرقدرت هستهای است. وقتی چنین چالشی دارید کل برآوردهای شما تغییر میکند. این همان توانمندی است که نباید به ایران اجازه داد آن را توسعه دهد؛ اگر از من بپرسید نگرش جامعه بینالملل، کشورهای منطقه و اسرائیل همین است».
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی همچنین میگوید: «این نگرش همیشگی من بوده است که قبلا هم آن را بیان کردهام که ایران یک چالش جهانی، منطقهای و همچنین تهدیدی برای اسرائیل است. من بیزارم از اینکه آن را فقط مشکل اسرائیل بدانم، زیرا بعد گفته خواهد شد که خب برو و درستش کن! اما اینطور نیست، زیرا ایران در صحنه جهانی و منطقهای فعال است و باید به این شیوه به آن نگریست».
وی میافزاید: «ایرانیان همچنان به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهند و همانطور که میدانیم آنها به توان غنیسازی 90 درصد بسیار نزدیک هستند. من میگویم آنها چند هفته تا رسیدن به این نقطه فاصله دارند. همگی در تلاش هستند تا در این زمینه با آنها به توافق برسند».
او همچنین با بیان اینکه اسرائیل باید توان دفاعی خود در برابر ایران را افزایش دهد، میگوید: «ما باید راه را بر فعالیتهای منطقهای ایران در جاهای گوناگون ببندیم و این کشورها را بخوبی میشناسیم: یمن، عراق، سوریه و به طور مشخص لبنان و نوار غزه؛ ولی جاهای دیگری هستند که ایرانیها در حال فعالیت هستند، در الجزایر ایرانیها با صحرای غربی در ارتباط هستند، شما شاهد تحرکات ایران در آمریکای جنوبی هستید، این مشکلی است که ما باید با آن دست و پنجه نرم کنیم و باید بر توان دفاعی خود در نواحی و مناطق گوناگون بیفزاییم».
***
معاون و سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی با بیان این نکته که برنامه کلی برای توسعه تولید ماشینهای سانتریفیوژ و تامین و امنیت آن توأمان برای ما مهم است، گفت: متاسفانه به دلیل عملیات تروریستی صورت گرفته در مجتمع تسای کرج مجبور شدیم یک مقدار تدابیر امنیتی را تشدید کنیم، یعنی بخش مهمی از ماشینها را جابهجا کنیم، باقیماندهای هم داشت که این باقیمانده را به نطنز و قبل از آن هم به اصفهان منتقل کردیم.
بهروز کمالوندی که با العالم گفتوگو میکرد، یادآور شد: به عبارت دیگر ماشینهای تولید قطعات سانتریفیوژ به دلیل اهمیتی که دارند به جای امنتر جابهجا شدند و الان هم در حال کار هستند.
کمالوندی خاطرنشان کرد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۲ مرحله گزارش داده بود؛ یکی در مرحله انتقال این ماشینها و دوم هم در مرحله نصب دوربینها و شروع به کار آنها که با توجه به اینکه برخی ابهامها هم مطرح شده بود توضیحاتی در این رابطه دادیم از جمله اینکه کاری که انجام میشود در چارچوب توافقاتی است که داریم و نظارتها هم وجود دارد، بدون اینکه اطلاعات در اختیار آژانس قرار داده شود. سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفت: همچون سابق دوربینها اطلاعات را ذخیره میکند و در نهایت اگر توافقی صورت بگیرد آژانس به اطلاعات دوربینها دسترسی دارد و اگر هم توافقی حاصل نشود، اطلاعات نزد ما خواهد ماند و احتمالا حذف خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com