کاش اصلاح‌طلبان در تحلیل مناقشه روسیه و اوکراین، انصاف هوشنگ ابتهاج را داشتند

گروه بین الملل: عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین در کشور همان‌طور که پیش‌تر در یادداشتی با عنوان«آیا جبهه مخالفان ایرانی روسیه به واقعیات متعهد است؟» بدان اشاره کردیم در ایران برخلاف واقعیات موجود و اساس شکل‌گیری رویداد اتفاق می‌افتد. در آن یادداشت اشاره کردیم که مبنای کنش روسیه مقابله با عملکرد و اقدامات غرب به‌ویژه آمریکا علیه منافع روسیه در محیط پیرامونی آن و حلقه‌های امنیتی مسکو ورای مرزهای جغرافیایی این کشور است. درواقع آنچه روند شکل‌گیری این اتفاق را رقم‌زده است رویکرد تهدیدجویانه غرب علیه منافع روسیه در اوکراین می‌باشد.

به گزارش بولتن نیوز، آنچه قابل‌توجه می‌باشد این است که تحلیل ها در ایران، بر مبنای حذف این واقعیات و پرداختن به موضوع از نگاه دیگری است که غیرواقع بینانه می باشد. در واقع جریان‌های سیاسی و رسانه‌های در خدمت آن‌ها در ایران پایه و مبنای تحلیل را مخالفت با روسیه قرار داده‌اند نه واقعیت رویداد و گزاره ها و پارامترهای شکل گیری آن.

حال با توجه به این موضوع اخیراً مطلبی منتشرشده است که در آن هوشنگ ابتهاج(سایه) ضمن اظهار نظر درباره جنگ در اوکراین، پیرو آنچه ما در آن یادداشت که در سطور بالا به آن اشاره کردیم، دیدگاهی مشابه آنچه گفته شد، را دارد؛ این گفتگوی تلفنی که میان «محمد علی ابطحی» با ابتهاج انجام‌گرفته و به نقل از ابتهاج آن را رسانه‌ای کرده است این است«پرسیدم چه می‌کنی: گفت دارم این دیوانه‌بازی‌های دنیا را تماشا می کنم. صحبت رفت به سمت روسیه و جنگ اوکراین. گفتم آیا پوتین دوباره هوس امپراتوری کرده. می گفت آمریکا هم بی تقصیر نیست. قرار بود بعد از سقوط شوروی کاری به کشورهای جداشده نداشته باشد، همه اعضای ورشو را برد داخل ناتو. یکسال است روسیه می گوید سر اوکراین سر به سرم نذارید. گوش نمی کنند».

این سخنان رد و بدل شده میان ابطحی و هوشنگ ابتهاج مصداق واقعی تحلیل برمبنای واقعیات است. در واقع در این سخنان، پایه های تحلیل اتفاقاتی است که در یکسال اخیر رخ داده است. بدان معنا که ابتهاج به مانند مخالفان داخلی پوتین تنها درصدد عقده گشایی و نادیده گرفتن واقعیات تاریخی و رخ داده در طول یک سال اخیر نبوده است بلکه آنچه را در دایره تحلیل چیدمان کرده است دلایل و متغیرهایی است که سبب رخ دادن این واقعه شده است.

کوتاه سخن اینکه، آنچه از این گفتگو می توان آموخت این است که تحلیل گران در عرصه تحلیل وقایع، رویدادها و پدیده ها باید همه جوانب و تمامی زوایا و اتفاقات را در نظر بگیرند. بطوریکه هم باید شاخص های متأخر و هم متقدم بر شکل گیری بحران را اساس کار و تبیین قرار دهند که متأسفانه در این روزها در ارتباط با بحران اوکراین کمتر شاهد آن بوده ایم.