کد خبر: ۷۶۱۱۵۰
تاریخ انتشار:
آیا ایران نیازمند افزایش تولید گاز طبیعی هست یا خیر؟

ریشه مشکل کمبود گاز از کجاست؟

برای اینکه به راه حل معضل کمبود گاز بپردازیم، اول ببینیم مشکل از کجا ایجاد شده؟ چی شد که دومین دارنده ذخایر گاز دنیا، الان با کمبود گاز روبرو هست؟

ریشه مشکل کمبود گاز از کجاست؟گروه اقتصادی- سید حامد توانگر: برای اینکه به راه حل معضل کمبود گاز بپردازیم، اول ببینیم مشکل از کجا ایجاد شده؟ چی شد که دومین دارنده ذخایر گاز دنیا، الان با کمبود گاز روبرو هست؟ برای جواب دقیق تر به این سوال،باید برگردیم عقب و داستان صنعت گاز در ایران رو مروری اجمالی کنیم.


به گزارش بولتن نیوز، میخوام یک رشتو بنویسم که آیا ما نیازمند سرمایه‌گذاری جدید در تولید گاز هستیم یا نه، قبلش برام جالبه که نظرتون رو بدونم.
بنظرتون ایران نیازمند افزایش تولید گاز طبیعی هست یا سایر روش‌ها(مثلا عایق سازی ساختمان ها یا ...) می‌تونه معضل کمبود فعلی گاز رو حل کنه؟

داستان گاز در ایران با درخواست شوروی برای خرید گاز ایران شروع شد. سال ۴۴ وقتی که هنوز شرکت گازی نبود و گاز تولیدی توسط کنسرسیوم، سوزونده می شد، شوروی درخواست خرید سالانه ده میلیارد مترمکعب گاز به ایران میده.
پیرو همین مساله شرکت گاز تاسیس و اولین خط لوله سراسری از خوزستان

تا آستارا کشیده میشه. این صادرات اینقدر موفق بود(حجم صادرات از سال ۴۹ تا ۵۸ بیش از ۷۰ میلیارد مترمکعب بود) که ایران سال ۵۳، دو قرارداد برای صادرات به اروپا هم منعقد می کنه که با وقوع انقلاب، اجرایی نمیشن.
بواسطه همین خط انتقال، چند شهر ایران مثل تهران و شیراز گازکشی میشن.

بعد انقلاب، قراردادهای صادرات لغو و عملا صنعت گاز تا پایان جنگ،بدون توسعه و در حد گازرسانی به چند شهر محدود میمونه.
اوایل دهه۷۰،تصمیم گیران، بدلایل زیر بفکر توسعه بخش گاز و گازکشی شهرهای جدید میافتند.

ریشه مشکل کمبود گاز از کجاست؟

مقداری هم گاز همراهش بوده که عمدتا سوزنده میشد. اما استحصالش به نسبت سایر گزینه ها مثل تولید برق، هزینه سرمایه گذاری پایین تری میخواست(این رو هم درنظر بگیرید که مثلا در برق همه سرمایه‌گذاری با دولت بود اما در گاز بخشی رو مردم انجام میدادن)

-جایگزینی گاز با نفت و فرآورده‌های نفت و حتی برق(که برای سوخت نیروگاه نیاز به نفت یا فرآورده داشت)، باعث می شد دولت بتونه اونا رو صادر کنه در حالی که گاز مشتری دست به نقد کمتری داشت و صادراتش پیچیده تر بود.

این عوامل، باعث ورود گاز به سبد مصرف انرژی کشور شد
اما از اواخر دهه هفتاد و بعد از حدود یک دهه، مسیر بکلی عوض شد. از این زمان، گاز رسوندن به شهر و روستاها حوزه انتخابیه، یکی از جدی ترین وعده و دستاوردهای هر نماینده ای تبدیل شد.

ازین نقطه به بعد، دیگ سیاست گذاری کلانی در بخش گاز نبوده. هزینه فایده اقتصادی سنجش نمی شد. بلکه همه چیز صرفا قدرت چانه زنی افراد بستگی داشت. نماینده ای که انتخاب و استیضاح وزیر و حتی نحوه هزینه کرد شرکت گاز دستش بود، می‌تونست خواسته اش رو اعمال کنه.

جالبه که در سال هایی که کشور با محدودیت های جدی بودجه ای روبرو بود، حدود ۱۰۰ میلیارد دلار برای فقط انتقال و توزیع گاز(نه تولید) هزینه شد.
خب حالا این عدم سیاست گذاری کلان، چجوری موجب بحران فعلی ما شده؟
جواب خلاصه #رابطه_مالی غلط شرکت گاز هست، اما چطور؟

ساده بخوام بگم، نماینده ها هرسال لیستی از شهر و روستاهایی که میخواستن گازکشی بشه رو به شرکت گاز میدادن.
شرکت گاز می گفت من برای اینکار بودجه‌ای ندارم، اگ میخواین بودجه اش رو تصویب کنین.
نماینده ها هم که دنبال رای بودن، هرجور بوده بودجه لازم برای گازرسانی رو تصویب می کردن.

خب این رابطه مالی باعث شد نظام انگیزشی شرکت گاز فقط در راستای توسعه خطوط لوله و تعداد مشترکین تعریف بشه
و برای کارهای دیگ ای از جمله سرمایه‌گذاری در بهبود تجهیزات، کاهش تلفات و ...، نه پولی داشته باشه و نه حتی انگیزه ای.


البته طی چندسال اخیر، اتفاق دیگ هم بواسطه تبصره ۱۴ افتاد که مطابقش شرکت گاز براش مهم نیست گاز رو ۱ ﷼ بفروشه یا ۱$. یعنی درآمدهای فروش داخل گاز،به سازمان هدفمندی واریز میشه تا سازمان خرج هزینه های مثل خرید چای کنه و مازاد رو به شرکت گاز بده(منابع گاز و چایی؟همینقدر بی ربط)
ریشه مشکل کمبود گاز از کجاست؟

بعلاوه چون توی ایران، همیشه کسری بودجه داریم، همون سهم شرکت هم کامل بهش پرداخت نمیشه.
نتیجتا شرکت گاز هیچ انگیزه ای برای کنترل رشد حجم مصرف بخش خانگی به منظور تداوم گازرسانی به صنایع یا حتی صادرات نداره.
بهتر بگیم، شرکت گاز رو تبدیل کردن به اداره نه شرکت دارای قدرت انتخاب.

خب این رابطه مالی چطور باعث بحران فعلی شد؟
نمودار زیر رو نگاه کنید، دو نکته مهم داره:
۱- رشد مصرف خانگی در ماه های سرد: نکته جالب اینه که اگرچه میزان مشترکین تقریبا ثابت مونده، اما مصرف عملا هر سال رشد داشته.
۲-تفاوت بالای مصرف ماه گرم و سرد: این مسأله که بدلیل مصارف گرمایشی گاز طبیعی امری معمول محسوب میشه و برای همین ذخیره سازی گاز در فصول گرم و مصرف در فصول سرد، امری ضروری محسوب میشه.
به تفاوت ایران با کشورهای دیگ دقت کنید برخی از این کشورها از محموله های اسپات lng هم در کنار ذخیره سازی برای پوشش مصارف زمستان استفاده می کنند.

علاوه بر ذخیره سازی، موارد دیگه ای مانند بهینه سازی یا طرح های جدیدتری مانند بازار گاز هم نیازمند سرمایه‌گذاری و پیگیری برای شرکت گاز هست. در این موارد هم، نه انگیزه ای برای شرکت باقی مونده نه بودجه ای. شرکت گاز و نفت رو تبدیل کردیم به راننده ای بدون اختیار و توقع گازرسانی

بدون قطعی و پایدار رو ازش داریم؟
خلاصه اینکه تا روابط مالی فعلی درست نشه و شرکت گاز، اختیار و انگیزه کافی براش ایجاد نشه، توقع بهبود وضع فعلی کسری تراز گاز کشور، توقع نابجایی هست.
(من بشخصه خودم رو برای قطعی گاز توی تابستون هم آماده کردم)

پ.ن.۱: طی دوسال اخیر، نماینده ها، یک منبع جدید برای تبصره ۱۴ پیدا کردن و اون هم، منابع فروش lpg شرکت گاز هست. یعنی با رشد قیمت دلار و افزایش استحصالش از پارس جنوبی، درآمدهای فروش lpg داشت به کمک شرکت گاز برای انجام طرح هایی مثل ذخیره سازی میومد. اما نمایندگان مجلس


با تشخیص بموقع خودشون مانع انجام این کار شدن و ترجیح دادن باهاش منابع طرح های پوپولیستی مثل صندوق توسعه و پیشرفت استانی(که دقیقا معلوم نیست چکار می کنه) رو تامین کنن.
پ ن ۲: بخاطر خلاصه نویسی و سادگی، برخی گزاره ها، بالاجبار دقیق نیستن، اگ لازم بود بفرمایید توضیح بدم

نکته ای ک دوستان اشاره متذکر شدن، گازکشی به سراسر کشور بود، هیچ کشوری در دنیا، این حجم از لوله کشی و گازرسانی به تمام نقاط کشور برای مصارف خانگی رو نداره.
این مسأله هزینه سنگین سرمایه گذاری و همچنین تعمیر و نگه داری بر دوش دولت و شرکت گاز گذاشته.
انشالله در موردش مفصلتر می‌نویسم.

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین