گروه سیاسی - سید محسن عبدالهی: امروز می شود دو سال که دیگر سردار در بین ما نیست. دو سالی که با اتفاقات ریز و درشت و تلخ و شیرین زیادی همراه بوده است اما هیچ چیزی نتوانسته جای خالی او را برای مردم ایران و عشاقش در منطقه و محور مقاومت پر کند. همین جای خالی و سوزی که از شهادت ناجوانمردانه او به دستور مستقیم آن خادم شیطان در سینه ها وجود دارد، نه تنها اجازه فراموش شدن یاد او را نمی دهد، بلکه عطش انتقام، ایستادگی و مقاومت در برابر ایادی شیطان را در وجود دوست داران سردار عزیز ما و راهش چندین برابر می کند. و اصلا همین عطش موجب شده است که به تعبیری شهید سلیمانی بیش از سردار سلیمانی در مبارزه با ظالمان اثرگذار باشد.
به گزارش بولتن نیوز، اما کدام روندی منجر به این شد که رییس جمهور تروریست آمریکا نتواند وجود با برکت سردار سلیمانی را تحمل کند و به این نقطه برسد که چنین گستاخانه و بی پروا اقدام به یک عملیات تروریستی رسمی کند؟! تصور کنید که کشوری با صرف حدود هشت هزار میلیارد دلار در طول بیست سال در منطقه خاورمیانه به دنبال تغییر رژیم ها، برپایی نظم نوین جهانی، منزوی کردن محور مقاومت و به تسلیم واداشتن آن ها باشد و در نهایت با این واقعیت مواجه شود که علی رغم این هزینه هنگفت، در اذهان عمومی مردم منطقه به شدت منفور گشته و به هیچ کدام از اهداف خود دست نیافته است. در نقطه مقابل بزرگ ترین رقیب منطقه ای او یعنی جمهوری اسلامی ایران با صرف تنها 17 میلیارد دلار در طول این سال ها توانسته کنترل اوضاع را در دست داشته باشد.
در چنین شرایطی بدون شک برای رییس جمهور آمریکا این سوال پیش خواهد آمد که چه عاملی موجب شده تا ایران با این هزینه اندک بتواند همه تلاش های مذبوحانه آن ها را نقش بر آب کند؟! نتیجه این پاسخ برای آمریکایی ها چند وجهی است اما بارزترین چیزی که نظر آن ها را به خود جلب می کند حضور فرمانده ای نظامی است که کنترل کل منطقه را نه با پول و زور، بلکه با حضور در قلوب مردم در اختیار خود دارد. این فرمانده هوشمند که در برخورد با مردم به شدت مهربان است و در خدمت رسانی به ایشان تفاوتی میان مذهب و ظاهر و ملیتشان قائل نیست و از جان خود برای خدمت به ایشان و تأمین امنیتشان مایه می گذارد، در برابر دشمنان اسلام و ایران همچون کوهی استوار قد علم کرده و اجازه هیچ جسارتی را به آن ها نمی دهد.
حال یک فرد دیوانه که از تعادل رفتاری هم برخوردار نیست و درکی از سیاست ندارد، در شرایطی که دچار استیصال گشته، چه تصمیمی می گیرد؟! جنون دونالد ترامپ در آن لحظه ای که تصمیم به صدور دستور ترور حاج قاسم سلیمانی گرفت، نه تنها معادلات منطقه را به نفع آمریکا تغییر نداد بلکه در یک حرکت دومینووار موجب شد تا ارتش امریکا در شرایطی که عرصه را به شدت بر خود تنگ می دید و هر روز بیش از قبل متحمل هزینه های جانی و مالی فراوانی می شد، مجبور به ترک منطقه شود و چاره ای جز پذیرش شکست لشکرکشی بیست ساله خود نداشته باشد.
این جا دقیقا همان نقطه ای است که موجب می شود خون قاسم سلیمانی از وجود او کارکرد بیشتری داشته باشد. ترامپ و فرماندهان آمریکایی و شرکای آن ها تصور می کردند که با شهادت سلیمانی، کار ایران و محور مقاومت دیگر تمام می شود و منطقه همچون موم در اختیار آن ها قرار خواهد گرفت. اما زهی خیال باطل که اتفاقی عکس چیزی که آن ها تصور می کردند، رخ داد. محور مقاومت با قدرتی بیشتر که با عطش انتقام تقویت هم شده بود، هر روز عرصه را بر آمریکا و متحدانش به خصوص داعشی های مزدور آمریکا تنگ تر کردند. از لبنان تا یمن شکست های متعددی به آمریکا و متحدینش تحمیل شد و این واقعیت اثبات گشت که قدرت تنها در تجهیزات و پول نیست و اراده، باور، ایمان قلبی، مقاومت در برابر ظالمان و توکل به خداوند متعال نتیجه ای شگرف در پی خواهد داشت.
و تمام این اتفاقات در حالی رخ داد که ایران هنوز انتقام سختی که وعده اش را داده بود، عملیاتی نکرده است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب تنها یک سیلی به گوش آمریکایی ها نواخته است و همچنان حساب ما با ایشان صاف نشده و نخواهد شد. اابته که آن انتقام سخت نه تنها بر دوش نیروهای نظامی بلکه بر گردن تک تک کسانی است که حب حاج قاسم را در دل دارند و به قول ظریفی بالاخره جایی یکی از ما انتقام پدرکشتگی خود را از ترامپ خواهد گرفت. این اتفاق شاید دیر و زود داشته باشد اما همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند انتقام حتمی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com