گروه سیاسی: اعتراضات و اعتصابات گستردهى دانشجويان دانشگاه تهران در سالهاى پايانى دههى 1340 و اوايل دههى 1350، تأثير بسزايى در سرنوشت مبارزات دانشجويى داشت. در پاييز سال 1349، دانشجويان دانشکدهى علوم دانشگاه تهران با پخش اعلاميه در دانشگاه پلىتکنيک، دانشجويان آن دانشگاه را به اعتصاب در روز شانزدهم آذر ترغيب کردند. از زمستان آن سال، اعتصاب و تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران به منظور وادار کردن رييس دانشگاه به تغيير مديريت دانشکدهها و آزادى دانشجويان زندانى، به اوج خود رسيد. اعتراض در دانشکدههاى فنى، علوم، ادبيات و حقوق شدت بيشترى داشت. از جملهى اين موارد، اعتراض دانشجويان دانشکدهى ادبيات به تبليغات داورى، استاد بهائى آن دانشکده بود.
به گزارش بولتن نیوز، به دنبال وقوع اعتصاب و تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران در زمستان سال 1349، يکى از افسران دفتر ويژهى اطلاعات در گزارشى به بررسى وقايع دانشگاه پرداخت. در اين گزارش آمده است که اتخاذ سياست عقبنشينى در مقابل دانشجويان معترض، موجب ايجاد هرج و مرج در دانشگاه مىشود، لذا چنين پيشنهاد شده است:
«قبل از اتخاذ هر تصميمى دربارهى مسائل آموزشى و دانشجويى، بايد با مسئولين مربوطه شور و مذاکره شود تا به خوبى مشکلات مربوطه بررسى شده و تصميم به شکل منطقى اتخاذ گردد. پس از اينکه تصميم به مورد اجرا گذارده شد، ديگر نبايد به هيچ عنوان و مخصوصآ بلافاصله، به نفع دانشجو تغيير يابد، چنانچه دانشجويان از طريق اعتصاب چيزى به دست آورند، گستاختر شده و براى اعتصاب بعدى آماده مىشوند».
در آستانهى برگزارى جشنهاى دو هزاروپانصد سالهى شاهنشاهى در سال 1350، پليس دانشگاه تهران در يک گزارش تحليلى اعلام کرد که احتمال اعتصاب دانشجويان در زمان برگزارى جشنهاى مذکور ضعيف است:
«تعداد زيادى از محرکين اعتصاب فعلا در بازداشت به سر مىبرند. ضمنآ دانشجويان به خوبى مىدانند که پليس با شدت عمل زيادى اين تظاهرات را سرکوب مىکند».
با وجود اين دانشجويان از اول مهر 1350، به عنوان مخالفت با برگزارى جشنهاى دو هزار و پانصد ساله کلاسهاى درس را تحريم کردند. در حالى که چنين اعتراضهايى از سوى دانشجويان صورت مىگرفت، والدين دانشجويان زندانى به شکنجهى دانشجويان توسط ساواک براى مجبور کردن آنها به همکارى با ساواک اعتراض کردند.
ايجاد دو دستگى از ديگر اقدامات دولت براى جلوگيرى از تظاهرات دانشجويى بود. در پى تظاهراتهاى دانشجويان دانشگاه تهران در بهار 1354، شاه به دفتر ويژهى اطلاعات دستور داد که عوامل بروز بىنظمى را در دانشگاه، بررسى کند. به دستور دفتر مذکور، شهربانى گزارشى در مورد علل و عوامل بىنظمى دانشگاه ارائه داد. يکى از علل قيد شده در آن گزارش اين بود که «آييننامههاى انضباطى مصوبه دانشگاه تهران به دقت در مورد دانشجويان خاطى اجرا نمىشود.» براساس گزارش مذکور و به دستور شاه به رييس دانشگاه تهران، تعداد چهل نفر از دانشجويان به عنوان محرکين اصلى ايجاد اخلال در دانشگاه اخراج شدند.
در سال تحصيلى 1354ـ 1355 کنترل شديدى در مورد ورود و خروج دانشجويان دانشگاه تهران از سوى عوامل امنيتى به اجرا درآمد؛ بهطورى که حتى خوابگاه دانشجويان هم از تفتيش در امان نبود. در اسفند ماه 1354 مأموران امنيتى به خوابگاه دانشجويان هجوم بردند و ضمن بازرسى و جمعآورى کتب، هشت نفر از دانشجويان را نيز بازداشت کردند.
گسترش اعتراضات و تظاهرات دانشجويى، بازرسى شاهنشاهى را وادار کرد که در بهار سال 1355 گزارشى تحقيقى دربارهى علل ناآرامى در دانشگاههاى کشور تهيه کند و به اطلاع شاه برساند.
شاه، وزارت علوم و آموزش عالى را مأمور اقدام در مورد پيشنهادهاى بازرسى شاهنشاهى کرد. علاوه بر آن، بازرسى شاهنشاهى گزارشى از وضعيت دانشگاههاى شش کشور آمريکا، انگلستان، آلمان غربى، فرانسه و سوييس تهيه و آن را با وضعيت دانشگاههاى ايران مقايسه کرد و پيشنهادهايى براى رفع ناآرامىهاى دانشگاه ارائه داد. شاه نيز دستور اجراى پيشنهادهاى مذکور را صادر کرد و هويدا (نخستوزير) به عبدالحسين سميعى، وزير علوم و آموزش عالى دستور داد تا «در يک جلسه سرّى در شوراى مرکزى دانشگاهها با حضور نمايندگان بازرسى شاهنشاهى، ساواک، شهربانى و ارتش موضوع مورد بررسى و مطالعه قرار گيرد».
يکى از پيشنهادهاى گزارش مذکور در قبال تظاهرات دانشجويى اين بود که مسئولان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى «ملزم گردند که با هماهنگى با مأموران انتظامى و امنيتى براى جلوگيرى از هر مورد تشنج و براى هر موقعى از سال تحصيلى که احتمال بروز آن مىرود، طرحهاى مناسبى تهيه [کنند] و به منظور ترغيب و جلب همکارى دانشجويان موافق، وسايل تأمين کافى در ايام مزبور براى آنان فراهم آورند. ضمنآ از طريق حزب رستاخيز ملت ايران به کليه اعضاى حزب و توسط نيروهاى مسلح شاهنشاهى به کليهى افسران و درجهداران و کارمندان کادر نيروهاى مزبور تکليف گردد که فرزندان دانشجوى خود را در روزهايى که دانشجويان اخلالگر قصد تعطيل کردن مؤسسه آموزشى مربوطه را دارند، به حضور در کلاسها، خوددارى از بىتفاوتى و غيبت [و] ايجاد تشکل در بين خود براى عادى کردن کلاسها ترغيب و ملزم نمايند.»
در شهريور ماه 1356، معاون اطلاعاتى ادارهى اطلاعات وزارت کشور وضعيت دانشگاهها را در آغاز سال تحصيلى چنين پيشبينى کرد :
«بررسى رويدادهاى اخير و تجزيه و تحليل انگيزههاى اجتماعات به ظاهر مذهبى و جلسات بحث و تفسير قرآن و موضوعات دينى در نقاط مختلف شهر [تهران] و مساجد و منازل اشخاصى که تعداد آنها نيز روبه افزايش است، همزمان با بيانات جناب آقاى نخستوزير و مسئولين امر و نشريات و روزنامهها، دربارهى آزادى بيان و قلم توسعه يافته که در ماه مبارک رمضان، ضمن بحث در موارد دينى، مطالب ديگرى به عنوان طرفدارى از بعضى روحانيون....ياد شده است که در صورت ادامهى وضع، با توجه به افتتاح دانشگاهها و مؤسسات آموزشى، بهترين وضعى است که براى فعاليت عناصر ماجراجو که تحت پوشش دانشجو اقدام به اشاعهى اکاذيب و تحريک مردم عليه دولت مىنمايند».
روز دوم مهرماه در برخى از دانشکدههاى دانشگاه تهران، دانشجويان از رفتن به کلاس خوددارى کردند و بدينترتيب از آغاز سال تحصيلى، اعتصاب دانشجويان آغاز شد. در سيزدهم مهر به دستور رييس دانشگاه تهران از ورود دانشجويان دانشکده فنى، به علت برپايى تظاهرات روز دوازدهم مهر جلوگيرى به عمل آمد. در هفدهم مهر عدهاى از دانشجويان در محوطهى خوابگاههاى کوى دانشگاه به طور دستهجمعى به تظاهرات پرداختند و با مأمورين گارد درگير شدند. تظاهرات
دانشکدههاى پزشکى، فنى، علوم و هنرهاى زيبا به بيرون از محوطه دانشگاه کشيده شد و در نتيجه، مأموران کلانترى تعدادى از دانشجويان را بازداشت کردند. دانشجويان دانشگاه صنعتى شريف (آريامهر) به پشتيبانى از دانشجويان دانشگاه تهران به پا خاستند و از رفتن به کلاس خوددارى کردند و طى اعلاميهاى کلاسهاى درس را از 30 مهر تا 2 آبان تحريم کردند.
معرفى رييس دانشکده علوم سياسى و اجتماعى با عنوان «رييس دانشکدهى علوم سياسى و اجتماعى حزب رستاخيز»، موجب اعتراض شديد دانشجويان آن دانشکده در سيزدهم آبان ماه گرديد. در ماه آبان بيشتر کلاسهاى درس در دانشگاه تهران به حالت تعطيل درآمد و چندينبار دانشجويان در محوطه دانشگاه و خيابانهاى اطراف و نيز در کوى دانشگاه با نيروهاى گارد و مأموران کلانترى درگير شدند.
در جلسهى بيست و سوم آذرماه، رييس دانشگاه تهران و رؤساى دانشکدهها اعتصابات دانشجويان را بررسى کردند و تصميم گرفتند در صورت ادامه اعتصابات و تظاهرات دانشجويان، دانشکدههاى فنى و ادبيات را تعطيل کنند. با وجود تهديدات مسئولان دانشگاه به انحلال ترم تحصيلى، اعتصاب ادامه يافت. از بيست و نهم بهمن ماه تمام دانشکدهها به اعتصاب پيوستند. پليس دانشگاه در سوم اسفند گزارش داد که عدهاى از دانشجويان قصد دارند در روز هفتم اسفند به عنوان همدردى با خانواده شهداى بيستونهم بهمن تبريز راهپيمايى کنند، و اعلاميهاى بين دانشجويان توزيع شده که به اين مناسبت در روز چهارم اسفند، در مسجد علىاکبر، واقع در ميدان هاشمى اجتماع کنند.
با وجود اقدامات امنيتى و کنترلهاى شديد پليس، حرکت دانشجويان از حالت اعتراضهاى محدود به دانشگاه فراتر رفت و به جريان عمومى جامعه پيوست. در هشتم اسفند، دانشجويان ساکن در کوى دانشگاه به عنوان همدردى با مردم قم و تبريز، از روشن کردن چراغ خوابگاهها خوددارى کردند و به تظاهرات پرداختند. بنابر گزارش شهربانى ورامين، «در اعلاميههايى که در دانشگاه تهران توزيع شده است، قيد گرديده که ساعت 15 مورخه 2537/2/19 [1357] مجلس ترحيمى به مناسبت کشتهشدگان يزد، جهرم و اهواز در منزل شخصى به نام سيدمحمد پيشوايى در ورامين برگزار مىگردد و پس از آن شرکتکنندگان در مجلس ترحيم، قصد انجام تظاهرات را دارند».
بدينترتيب دانشگاه تهران که از زمان غائلهى انجمنهاى ايالتى و ولايتى به عنوان يکى از ارکان مبارزه با حکومت پهلوى به نهضت اسلامى پيوسته بود، بعد از يک دوره مبارزهى مداوم به شکلهاى مختلف، در آستانهى گسترش حرکتهاى مردمى، کانون اتصال اين حرکتها قرار گرفت. در آبان 1357 حرکت دانشجويان و عامه مردم آنطور به هم پيوند خورده بود که در روز هشتم آبان جمعيتى متشکل از دانشجويان و مردم عادى در محوطهى دانشگاه به تظاهرات پرداختند.
کشتار دانشجويان و دانشآموزان در روز سيزدهم آبان در محوطهى دانشگاه نقطهى عطف حرکت دانشجويى قرار گرفت. پس از آن نيز مبارزات دانشجويان به اشکال مختلف ادامه يافت. دانشجويان با حفظ ارتباط و اتحاد خود با روحانيون و به خصوص با پيروى از امام خمينى، راه خود را از حرکت انحرافى جدا ساختند و با برگزارى تظاهراتها، مجالس سخنرانى و....رژيم شاه را بيش از پيش وادار به عقبنشينى کردند. اين مبارزات و تلاش و کوششها تا بيست و دوم بهمن 1357 که انقلاب اسلامى به پيروزى قطعى رسيد، ادامه يافت. پس از آن نيز دانشجويان رسالت خود را در پاکسازى دانشگاهها از نيروها و افکار منحرف به خوبى انجام دادند.
منبع: نقش مساجد و دانشگاهها در پیروزی انقلاب اسلامی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com