گروه فرهنگی: هفته نامه 9دی در مقاله ای نوشت: نزدیک به دو ماه از انتصاب پیمان جبلی به ریاست سازمان صداوسیما میگذرد. طی این مدت تغییر و تحولات محسوس و قابل تقدیری در صدا و سیما اتفاق افتاده است.
به گزارش بولتن نیوز، در ادامه این مقاله آمده است: آخرین مورد پوشش ویژه و لحظه ای اعتراضات آبی در اصفهان و چهارمحال و بختیاری بود. این پوشش خوب و به موقع تا اینجای کار توانسته جریانات همیشه لاشخور ضد انقلاب را ناکام بگذارد؛ به گونه ای که جمعه ای که گذشت شاهد بودیم برخی اوباش مزدبگیر چگونه تلاش کردند از تجمع پرجمعیت و آرام ده روز قبل اصفهانیها در زاینده رود را با آتش زدن موتور نیروی انتظامی و حمله به ماموران و آتش زدن به چادرهای کشاورزان معترض، انتقام بگیرند.
روز جمعه، بیست و هشتم آبان ماه رسانه ملی اقدام به پوشش خبری تجمع کشاورزان و مردم اصفهان کرد. معمولاً در سالهای گذشته صداوسیما کمتر تجمعات اعتراضی اقشار مختلف را منعکس میکرد. هفته گذشته هم تجمع مردم شهرکرد را به صورت زنده پوشش داد و حسینی بای را به میان جمعیت فرستاد.
انتشار خبر استخدام بدون ضابطه دختر یکی از نمایندگان مجلس در وزارت نفت، ماجرای حکم انتصاب داماد شهردار تهران، انعکاس تفاوت دیدگاهها درباره رسالت نماز جمعه و ... بخشی از تغییر رویکرد و روش صداوسیما در برخورد با مسائل حائز اهمیت برای جامعه در هفتههای اخیر بوده است.
تحول در عرصه آوردگاهی؛ تحول در سه عرصه دیگر هنوز صورت نگرفته است
تا اینجای کار می توان گفت جبلی تحول را در عرصه نقش «آوردگاه»ی صدا و سیما به صورت ملموس و محسوسی رقم زده است. این تحول توانسته تا حدی عقب ماندگی و ضعف صدا و سیما در همگامی و هماهنگی با فضای مجازی را جبران کند؛ اما هنوز راه طولانی ای برای ایجاد تحول در سه عرصه دیگر مورد تاکید رهبر انقلاب برای نقش آفرینی رسانه ملی، باقی مانده است. تحول در عرصه نقشهای «دانشگاه»، «قرارگاه» و «آسایشگاه» بودن صدا و سیما نیازمند تدابیر میان مدت و بلند مدت جدی است و منوط به نکات متعددی است.
انتخاب بین دوگانهها
صدا و سیمای کنونی با مجموعه ای از دوگانهها درگیر است که برای ایجاد یا تداوم تحول، باید در هر کدام از این دوگانه ها انتخاب درست، مدبرانه و هوشمندانه صورت گیرد. یا یکی از از دو مسیر یا گزینه سوم.
مثلا دوگانه روابط عمومی دولتها بودن یا صدای مردم بودن؛ دوگانه جذابیت یا محتوا (مخاطب محوری/ محتوا محوری)؛ دوگانه تلویزیون به مثابه سرگرمی یا تلویزیون به مثابه دانشگاه، آوردگاه و قرارگاه؛ یا دوگانه چهره سازی و قهرمان پروری یا مجری سالاری و سلبریتی زدگی.
به عرصه های چهارگانه رسانه ملی نباید جزیره ای نگاه کرد
این تصور که عملکرد صدا و سیما در هر یک از عرصه های چهارگانه آوردگاه، قرارگاه، آسایشگاه و دانشگاه به مثابه جزایر جداگانه باید باشد غلط است؛ همین نگاه تفکیکگرایانه غلط است که وضعیت کنونی شبکه های تخصصی سیما را رقم زده است. شبکه ۴، شبکه قرآن، شبکه ۳، شبکه افق، شبکه ایران کالا و .... هریک دنیای مجزایی برای خود دارند.
هم سریالهای ما علاوه بر جذابیت و رویکرد آسایشگاهی برای مردم باید دانشگاه معرفت افزایی، آوردگاه مقابله با محاصره تبلیغاتی و قرارگاه امیدآفرینی باشند و هم گفتگوهای تخصصی شبکه چهار و برنامه های قرآنی ما باید علاوه بر دانشگاه بودن، آسایشگاه جذاب و آرامی برای عموم مردم و آوردگاهی برای موج تفتین جبهه رسانه ای دشمن باشند.
برآورد وضعیت کنونی صدا و سیما نشان می دهد پرمخاطب ترین برنامه های سیما صرفا سرگرمی و عاری از هرگونه محتواست و چه بسا حاوی محتوای سخیف و هجو هزل است. در مقابل در برنامه های ملی، رویدادهای انقلابی و ملی و ... تقریبا شاهد هیچ گونه خلاقیت، ابتکار، جذابیت و هوشمندی در تولید نیستیم.
استقامت دربرار سنگ اندازان و روایت صادقانه برای مردم
بدون شک صداوسیما اگر بتواند در نقد سیاست نهادها و سازمانهای حاکمیتی ثابتقدم باشد و به خواست و نیازهای جامعه توجه کند میتواند مورد اقبال طیفهای بیشتری از جامعه قرار گیرد. البته اتخاذ گرایش تحولی و نقادی اصحاب و سیاستهای قدرت منجر به مخالفتها و مقاومتهایی خواهد شد و آنها حتماً تلاش خواهند کرد به هر شیوه ممکن صداوسیما را از ادامه این راه بازدارند.
طبیعتاً عافیتطلبی، محافظهکاری، کنج عزلت بودن و نظاره کردن حوادث و وقایع، در کوتاهمدت هزینههای کمتری دارد اما صداوسیما را از فلسفه وجودیاش تهی خواهد کرد.
بنابراین ضرورت دارد صداوسیما همیشه راوی صادق و واقعی واقعیتها و میداندار شکل دادن به افکار عمومی باشد.
ملاحظات و پیشنهاداتی برای استمرار تحولات مثبت صدا و سیما در دوره جدید
حمايت از نگاه و رویکرد تحولی حاکم بر صداوسیما ضرورت دارد تا احیاناً در مسیر بهتر شدن آن خللی رخ ندهد. جبلی در حساب کاربری صفحه مجازی خود نوشت: «تحول در صداوسیما یک گزینه نیست، یک ضرورت است. تمرکز اهالی تحول با داستانپردازی و توهمات تحولستیزان بر هم نمیخورد».
اشاره جبلی به تلاش برخی جریانات خاص بود که این روزها به هر دری می زنند تا جلو موفقیت رسانه ملی در دوره جدید را بگیرند.
جریاناتی که گزینه مطلوبشان نتوانست اعتماد رهبر انقلاب را جلب کند حالا به جای همکاری با فرد مورد اعتماد رهبری، از ابتدا علم مخالفت را بلند کرده اند. یک روز به بهانه تغییر معاون سیاسی رسانه ملی، روز دیگر به بهانه همین اقدام خوب پوشش تجمع مردم اصفهان و موارد ریز و درشت دیگر با خبرسازی و ادراک سازی در مسیر پر پیچ و خم مقابل جبلی در مدیریت صدا و سیما در حال سنگ اندازی هستند.
اما راه و چاره مقابله با داستانپردازیها و فضاسازیها و ادامه تحول مثبت چیست؟
الف) ضرورت دارد رویکرد تحولی مدیریت جدید رسانه ملی با استحکام و قاطعیت ادامه پیدا کند اما با هوشمندی، آرامش، تدبیر و با سر و صدای کم جلو برود. اقدامات دفعی و یکباره شاید مشکلساز شود.
ب) بر همه دستگاهها و نهادها و رسانهها واجب است از شیوه و اصلاحات جدید در سازمان صداوسیما حمایت کنند. البته قطعاً ضرورت دارد این روش حمایتی توأم با نقادی برای انجام بهتر اصلاحات باشد.
ج) موضوع حائز اهمیت دیگر آن است اگر مردم با دگرگونیهای جدید همدل و همراه شوند کنار گذاشتن و حذف نگاه حاکم شده بسیار سخت خواهد شد. در آن صورت قاطبه مردم بهعنوان حامیان رویکرد جدید صداوسیما تبدیل میشوند.
رسانه ملی باید برای مردم «دیدنیتر» شود
رسانه مردم شدن در قرن بیست و یکم منوط به انعکاس مطالبات، خواستهها و دغدغههای توده جامعه است. بهویژه آنکه رقابت بسیار سختی بین شبکههای تلویزیونی برای کسب رضایت مردم وجود دارد. این قضیه در قبال رسانههای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است؛ چراکه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور بهعنوان بخشی از پازل سیاست فشار غرب همیشه در تلاش هستند تا روایت خود را از حوادث و رویدادها بهعنوان روایت واقعی به مردم تحویل دهند.
بنابراین در زمانهای که جنگ اقتصادی غرب و سوء مدیریتهای دولتهای مختلف مشکلات عدیدهای پیش روی مردم قرار داده و اقشار مختلف اجتماع اعم از کارگران، مالباختگان، زیاندیدههای بورس و ... هرازگاهی تجمعاتی اعتراضی در یکی از شهرهای بزرگ کشور برگزار میکردند، صداوسیما میباید بهتمامی آنها بپردازد. به عبارتی بهتر صداوسیما باید تجلی مشکلات و مسائل کل کشور و مردم باشد تا رسانههای وابسته با زرقوبرق مدعی مردمداری نشوند.
برای اینکه این اتفاق بیفتد و صدا و سیما صدای مردم شود، رادیو و تلویزیون باید برای مردم شنیدنی تر و دیدنی تر شوند. مرجعیت صدا و سیما در افکار عمومی از دست رفته یا خیلی کم شده است. این مرجعیت باید احیا شود. راه احیاء مرجعیت صدا و سیما صدای مردم شدن، عدالتخواه شدن، احیاء کارکردهای چهارگانه (دانشگاه، آوردگاه، آسایشگاه و قرارگاه) و در یک کلام «دیدنیتر» شدن است.
نفوذیها را جدی بگیرید!
توجه به برخی گلوگاههای ساختاری و سازمانی در انتصابات و تحولات؛ فی المثل مدیر تولید یا مدیر گروه یک شبکه در عمل و میدان واقعیت، به مراتب نقش موثرتری در روند سریال سازی و برنامه سازی در آن شبکه از مدیر شبکه دارد.
نگاه دقیق در خروجی کنونی صدا و سیما ما را به این تحلیل سوق می دهد که متاسفانه حضور نفوذیها و حضور تفکرات ناشی از نفوذ جریانی دشمن در بخشهای مختلف رسانه ملی جدی است. جبلی باید مساله نفوذ و نفوذیها را در صدا و سیما جدی بگیرد!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com