آغاز وزیر کار و پایان مافیا در سازمان تامین اجتماعی

گروه اجتماعی - افشین اورکی در یادداشتی نوشت:  چهار سال و اندی پیش ، در ساختمان اجاره ای وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی ،شخصی بر مسند صندلی عظمای وزارت نشست که باوجود همه ادعایش مبنی بر اینکه کارگرزاده است و از جنس کارگران ، اما همه وعده های پوپولیستی وی گویای مطلب و واقعیت های دیگری بود.

به گزارش بولتن نیوز، وی برای انتصاب مدیر عامل وقت سازمان تامین اجتماعی از برند « مرسدس بنز » بهره گرفت، در حالیکه مرسدس بنز توخالی آقای وزیر در حد « پراید » هم نبود! از مبارزه با فساد سخن گفت ، اما وزارتخانه و سازمان های زیر مجموعه اش ، سراسر آمیخته و آغشته با روابط و زد و بندهای مفسده آمیز بود. مدیران مجموعه های تحت امرش ، متخصصان، کارشناسان و افرادی را که منتقد آنان بودند به حاشیه راندند و به جای آنها افراد نالایق و بی تجربه و در یک کلام بیسواد و دانش بر مسند صندلی های چرمی شیک و در اتاق های لاکچری خوش نشین شدند و این روایت تلخ هشت سال حکمرانی مطلق و بی چون و چرای آنها بر مخروبه های وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی و دیگر مجموعه های رنگارنگ و عریص و طویل این وزارتخانه بود.

اینک اما، با روی کار آمدن دولت سیزدهم که دستکم شعار مبارزه با فساد در لایه های مختلف و در کلیه سطوح جامعه را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده است ، هنوز هم بارقه های امید به گمان بسیاری از دلسوزان این مرز و بوم در دل ها زنده مانده است.وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ، وزارتخانه ای به شدت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که هیچ کس نمی تواند تاثیرات و تصمیم سازی های اتخاذ شده در این ابر مجموعه کلان اقتصادی و نقش آن را در لایه های مختلف ایران نادیده انگارد.

به بیان دیگر ، هر کنش و رویکردی در این وزارتخانه و زیر مجموعه هایش ، به شدت با واکنش و بازخورد آحاد جامعه روبرو خواهد شد.

بی شک در این میانه شخص آقای وزیر و ایده ها و آرمان هایش تاثیرات و واکنش های بیشتر و جامع تری در کل کشور خواهد گذاشت.به عنوان نمونه توجه وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی را به سالم سازی روابط، مناسبت ها و انتصاب های مدیران ستادی و میانی در سازمان تامین اجتماعی و یا شایسته سالاری مدیران اداره های کل تامین اجتماعی در سراسر کشور معطوف می کنم.نخست باید تصویری واضح ، بدون رتوش و شفاف از آنچه که در سازمان تامین اجتماعی موجود است و نه آنچه که باید باشد ارائه داد.آقای عبدالملکی در دفاع از برنامه های خود در زمان اخذ رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی گفت :«سازمان تامین اجتماعی، ۱۷۸ شرکت بزرگ دارد که دولت به آنها بدهکار است.از سوی دیگر شرکت های دولتی ، شفاف نبودن دارایی ها و فعالیت ها، همچنین مدیریت های سیاسی،غیر اقتصادی ،فساد آلود، انتصاب های رانتی و حقوق های نجومی ( ! ) باعث شده این وزارتخانه به حیاط خلوت برخی جریان های خاص تبدیل شود .» ( خبرگزاری فارس/ ۱ شهریور ۱۴۰۰ )

پرسشی که در اینجا از وزیر محترم تعاون،کار و رفاه اجتماعی مطرح می شود و البته از وزرای پیشین این وزارتخانه در دولت های پیشین هم مطرح شد و شوربختانه بی پاسخ ماند این است که چگونه می شود با مدیران و افراد فاسد و البته نالایق در سازمان تامین اجتماعی و یا دیگر مجموعه های این وزارتخانه برخوردهای لازم انجام شود، وقتی ساختارها و نوع مناسبت ها و روابط حاکم در اینگونه مجموعه ها به طور عام و سازمان تامین اجتماعی به طور خاص مفسده انگیز و توام با انواع و اقسام تخلف های ریز و درشت بوده و شاهد حاکم بودن روابط به جای اجرای مقررات و ضوابط قانونی هستیم شد؟!

شکی نداریم که عبدالملکی در مسند وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی با انگیزه و پر انرژی است و خواهان تحول خواهی و فساد ستیزی است، اما از سوی دیگر مافیای پر قدرت موجود در ابر کلان شرکت های اقتصادی پر قدرت و البته همواره بی پاسخ در برابر مردم نیز همچنان مقاومت خواهند کرد.

این را می شود از لابلای حرف های آتشین وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی دریافت.وی در این باره می گوید:«سالم سازی سرمایه مدیریتی و انسانی از مجموعه های وزارتخانه، گام دوم من پس از فسادزایی خواهد بود.»

آقای عبدالملکی باید بداند هم اینک شایسته سالاری و انتصاب های مدیران باسواد به لحاظ دانش بیمه ای ،متخصص،با تجربه در جای جای این وزارتخانه و بویژه سازمان تامین اجتماعی خالیست.

نمونه های بسیاری وجود دارند از مدیرانی خوشنام، سالم، جانباز و متخصص و کاردان که سالهاست در حاشیه مانده اند، چرا ؟!

چون این افراد در جناح بازی ها و باندهای این و آن نبوده اند و نخواسته اند تا ماشین امضای قوانین ضد مردمی، حقوق های نجومی و متضمن درآمدهای غیر قانونی و غیر شرعی این و آن مدیر ستادی شوند .نام ها و مستندات در این ارتباط در گزارش های بعدی ارایه می شود .چرا هم اکنون کسانی به عنوان مدیران اداره های کل منصوب می شوند که حضورشان در این مجموعه جز اتلاف منابع مادی سازمان های ذیربط هیچ سود و نفعی برای مردم فهیم این سرزمین نداشته و ندارد؟!

وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی در فراز دیگری از سخنان خود در میانه اخذ رای اعتماد در مجلس و در حضور نمایندگان ملت، حجت را بر مدیران فاسد تمام می کند و می گوید:«حفظ مدیران سالم و کارآمد،شناسایی مدیران نامربوط،مفسد و رانتی جهت برکناری و جایگزینی مدیران انقلابی ،جوان،باتجربه و کارآمد در دستور کار ما خواهد بود.»

عبدالملکی باید بداند و می داند که مافیای حاکم در این وزارتخانه و بویژه در سازمان تامین اجتماعی آفتی خطرناک و دهشتناک برای او و برنامه های فسادستیزانه اش است.پس آمده تا حجت را بر خفتگان و اخلالگران اقتصادی در این وزارتخانه تمام کرده باشد.

او اضافه می کند:«تا کی بنشینیم کنار و بگوئیم آنجا را مافیا گرفته است؟ بنابراین باوجود دولت و مجلس انقلابی، این مسائل و مشکلات از ما پذیرفته نیست.بنده با شدت پای مساله ریشه کن کردن فساد از کلیه مجموعه های این وزارتخانه می ایستم و باید خاطر نشان کنم در این زمینه ،از حمایت ها و پشتیبانی های لازم شخص رئیس جمهور محترم نیز برخوردار هستم.»

آقای وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی ، هم اینک شما وزارتخانه ای را عهده دار شده اید که سازمان تامین اجتماعی آن که روزگاری ضریب پشتیبانی بیمه ای در آن اینگونه بود( در برابر ۲۵ بیمه شده یک مستمری بگیر قرار داشت) و هم اکنون در برابر هر ۴.۵ نفر بیمه پرداز ، یک نفر مستمری بگیر قرار دارد!( روزنامه توسعه ایرانی / ۱۴ مهر ۱۳۹۹ به نقل از سالاری،مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی)

شما سازمانی را تحویل گرفته اید که به دلیل تحمیل قوانین ضد بیمه ای علیه آن ، مصارف در آن بر منابع و درآمدها به شدت فزونی یافته است! این را می شود از میان ناله های حزن انگیز مدیر کل امور فنی مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی دریافت، آنجا که « جنانی » در گفت و گویی که ۲۰ آذر ۱۳۹۸ با خبرگزاری « ایلنا » می کند و می گوید:«رشد بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی به سمت صفر میل پیدا کرده و در حال حاضر ضریب پشتیبانی به کمتر از نصف رسیده است .»

وی در همین مصاحبه زنگ خطر را می زند و خاطر نشان می کند:« در حالیکه رشد بیمه شدگان در سازمان تامین اجتماعی در مقایسه با دهه ۱۳۶۰ ،هشت برابر بوده ،اما مستمری بگیران این سازمان از رشد ۱۹ برابری برخوردار بوده اند!»

بدتر از آن رشد ۳۵ برابری و یا درستتر بگوئیم رشد ۴۰ برابری تعداد مستمری بگیران در حال حاضر نسبت به سال های نه چندان دور است.چرا باید تعداد مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی در یک بازه زمانی حدود ۱۰ ساله ( سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۷ ) برابر با تعداد کل مستمری بگیران تامین اجتماعی در طول سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۸ ، یعنی ۳۳ سال باشد؟!

همه دلسوزان،متخصصان و مدیران سالم،پاک دست، جانباز و فهیم به حاشیه رانده شده و خانه نشین در سازمان عریض و طویل سازمان از چرایی آن آگاه هستند ، همانگونه که برخی از مدیران بیسواد،نالایق و آنهایی که منابع سازمان را ملک و املاک پدری خود می دانستند و هم اکنون نیز بر این مدار می چرخند نیز از چرایی رسیدن به این فاجعه به خوبی آگاه و مطلع اند.

آقای وزیر ، پیش از هر اقدامی باید از تیم رسانه ای قوی،فهیم و دلسوزی برخوردار شوید تا چهره ای بدون رتوش و واقعی از سیمای لاغر،تکیده و نحیف این وزارتخانه و سازمان ها و شرکت های تحت نظارت آن به شما ارائه دهد.هم اینک آنچه توسط خروجی روابط عمومی های این مجموعه عظیم به مردم و افکار عمومی ارائه می شود چهره ای آرایش و گریم شده از وضعیت موجود است.مجموعه ای آرام که در آن گلبانگ خوش صدای بلبلان و ترنم قناری ها گوش ها را به ملایمت می نوازد!

با همه این تلخ کامی های موجود طی سال های گذشته ، اما ایمان داریم که اوضاع وزارتخانه تعاون،کار و رفاه اجتماعی و بویژه سازمان تامین اجتماعی مساعد خواهد شد اگر حجت عبدالملکی ،« حجت » را بر مفسدان و آنهایی که منافع شخصی خود را بر منافع مردم شهیدپرور ایران ارجح می دانند تمام کند و خواب خفتگان را برای همیشه برهم زند.این امیدواری در دل همه آنهایی که عبدالملکی را باور دارند جوانه زده است.