به گزارش بولتن نیوز،عماد هلالات: دوران گذار روابط بینالملل تمام شده است و نظم جدید در جهان در حال شکل گرفتن است؛ کشورها براساس این نظم جدید موقعیت خود را تعریف میکنند. با وجود اینکه هژمونی چینی همانند هژمونی آنگلوساکسونها نخواهد بود ولی جهان به سمت دوقطبی شدن پیش میرود. جمهوری اسلامی هم با توجه به تغییرات سریع واقع شده در نظم جدید جهانی، باید جایگاه خود را در این نظم تعریف کند. عدم پذیرش نظام سلطه از سوی جمهوری اسلامی باعث میشود به دنبال یافتن موقعیتهای جدید در نظم جدید باشد.
سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهایی است که میتواند فرصتهای جدیدی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد.
سازمان همکاری شانگهای پهنه وسیعی معادل ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومتر مربع از کره زمین، یعنی ۲۳ درصد کل وسعت خاکی و جمعیتی افزون بر ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر که نزدیک به ۴۵ درصد مجموع جمعیت جهان است را در بر میگیرد. از نظر اقتصادی سازمان همکاری شانگهای تقریبا یکچهارم تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص میدهد و متوسط تولید ناخالص داخلی این سازمان در سال 2016، 84/4 درصد افزایش یافته است که تقریبا ۲ برابر متوسط جهانی است. سال 2020 این سازمان با وجود همهگیری کرونا رشد چشمگیری داشته و تولید ناخالص داخلی سازمان همکاری شانگهای بین 25 تا 30 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به طور مداوم در حال افزایش ذخایر طلا و ارز خود هستند که در حال حاضر 5 تریلیون دلار است.
از آنجا که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هسته اصلی ۲ قاره اوراسیا را تشکیل میدهند، روابط متقابل و تعاملات آنها ماهیت توسعه بیشتر این سرزمین وسیع را برای سالهای آینده مشخص میکند. با توجه به شکل ارتباطات ایجاد شده در داخل سازمان همکاری شانگهای، تجربه مشترک آن و موافقتنامههای موجود، این سازمان بزرگترین (از نظر سرزمین و جمعیت) سازمان است، بنابراین یک پلتفرم کلیدی اوراسیا برای همکاری بینالمللی است. سازمان همکاری شانگهای در مرکز ابتکارات اقتصادی بزرگ قرار دارد که به عقیده کارشناسان برای تعیین مسیر توسعه آینده اوراسیا بسیار مهم خواهد بود.
امروز سازمان همکاری شانگهای بر این نکته تاکید دارد که تهدید خارجی خاص یا قدرتی معارض علیه غرب یا آمریکا به شمار نمیرود و برای حفظ امنیت داخلی اعضا و همگرایی اقتصادی منطقه تأسیس شده است. با این اوصاف، تعداد زیادی از تحلیلگران غربی، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان بلوکی ضدغربی و ضدآمریکایی یا به عنوان ابزار ضدغربی ۲ کشور روسیه و چین برای دستیابی به موازنه متقابل با قدرت ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیا / پاسیفیک در نظر میگیرند. در واقع، این تحلیل و تفسیر زمانی که سازمان همکاری شانگهای در اجلاس آستانه (2005) از ایالات متحده آمریکا خواست پایگاههای خود را در آسیای مرکزی تخلیه کند و از حمایتهای خود از انقلابهای رنگی منطقه دست بردارد، تقویت شد. جدا از این مساله، کشورهای غربی از تعامل سازمان همکاری شانگهای با کشورهایی مانند ایران ابراز نگرانی کردهاند. از این رو ایالات متحده آمریکا و بعضی کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان سازمانی علیه غرب و عرصهای غیردموکراتیک و تهدیدی علیه منافعشان در نظر گرفتهاند.
ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود از دیرباز محل ارتباط شرق و غرب بوده است، علاوه بر آن جمهوری اسلامی ایران در محل تلاقی محور عمودی شمال- جنوب منابع انرژی و محور افقی شرق- غرب مصرف انرژی قرار داشته و همچنین مانند پلی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را که محصور در خشکیاند به خلیجفارس مرتبط میکند. برای جمهوری اسلامی ایران بهترین موقعیت برای آغاز همگرایی است، چون در جنوب به دلیل فقدان رابطه و تنش فزاینده، در شرق به دلیل مشکلات امنیتی ناشی از حضور طالبان و در غرب به دلیل اختلاف جدی با ترکیه در سیاستهای منطقهای همگرایی وجود ندارد، بنابراین ایران باید به دنبال یک همگرایی برای از بین بردن چنین وضعیتی باشد که آسیای مرکزی میتواند بهترین انتخاب باشد. با این تفاسیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای پتانسیل عظیمی را به این سازمان و بهتبع آن به کشورهای عضو ارائه میکند که در تأثیرگذاری بیشتر این سازمان نقش بسزایی دارد.
از سوی دیگر سازمان همکاری شانگهای با اینکه در آغاز فعالیت خود با هدف امنیتی تشکیل شد اما با گذشت زمان، بعد اقتصادی بر ابعاد دیگر این سازمان غلبه پیدا کرده است. روسیه و چین به عنوان ۲ بنیانگذار این سازمان به دنبال ایجاد ائتلافی فراگیر با حضور کشورهای منطقه و قدرتهای اقتصادی هستند. جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی خود نقش مهمی را میتواند در این سازمان ایفا کند. عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای با توجه به مفاد این سازمان فرصتهای زیادی را برای کشور به ارمغان میآورد:
1- بهرهمندی از 25 درصد تولید ناخالص داخلی جهان (یک چهارم اقتصاد جهان در این سازمان است)
2- دسترسی به بازارهای جدید بویژه منطقه آسیای مرکزی با 80 میلیون جمعیت و حجم تجارت 20 میلیاردی
3- حضور کشورهایی مثل هند و پاکستان بهعنوان ۲ قدرت بزرگ هستهای و روسیه و چین به عنوان ۲ عضو دائم شورای امنیت
4- دسترسی آسان به طرح بزرگ «یک کمربند، یک راه» چین
5- شکلگیری مناطق تجاری آزاد در جنوب شرق، شرق و شمال شرق کشور
6- عضویت ایران در سازمان شانگهای باعث شد به دبیرخانه مبارزه با تروریسم این سازمان در ازبکستان بپیوندد
7- استفاده از ظرفیت بانکهای تأسیس شده این سازمان و دور زدن تحریمها
8- صادرات انرژی بویژه نفت و گاز با توجه به بازار مصرفی این سازمان
9- کنار زدن دلار از تعاملات تجاری و بانکی.
عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای ضربه بزرگی به جریانهای غربگرای داخلی و همچنین کشورهای غربی بویژه آمریکا وارد کرد. رسانههای فارسی زبان در خارج ابزار مهمی برای غربیها جهت تشویش اذهان افکار عمومی هستند، به همین دلیل سفر ریاست جمهوری به تاجیکستان و حضور در این نشست همراه با پیوست رسانهای بسیار قوی و محکم بود. اطلاعرسانی از فرصتها و دستاوردهای نشست سازمان همکاری شانگهای باید به عنوان تیترها و تحلیلهای اصلی صداوسیما و همچنین خبرگزاریهای داخلی قرار گیرد.
تحولات اقتصادی، چرخش آرام قدرت از حوزه آتلانتیک (اقیانوس اطلس) به حوزه پاسیفیک (اقیانوس آرام و اقیانوس هند) را رقم زده است و به رغم سالها نظریهپردازی و هنجارسازی غرب برای «جهانیسازی» و نئولیبرالیسم، مجددا «منطقه» در جغرافیای قدرت اهمیت یافته که ظهور اصطلاحات جهان مناطق یا نظم جهانی چندمنطقهای در ادبیات روابط بینالملل بر آن مهر تایید میزند. نظم جدید در حال شکلگیری با نظمهای گذشته تفاوت اساسی دارد.
نظم جدید در حال شکلگیری با توجه به ماهیت کشور چین، اولویت فرهنگی نخواهد داشت و برخلاف هژمونی آنگلو ساکسونی، کشورگشایی نظامی و فتوحات با لشکرکشی نخواهد بود. ماهیت نظم جدید اولویت را به اقتصاد میدهد. بر همین اساس ائتلافها و بلوکبندیهای جدید در حال شکلگیری است. سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهایی است که در راستای نظم جدید تعریف میشود. با توجه به پهنه وسیع جغرافیایی و بیش از ۳ میلیارد و نیم جمعیت انسانی و حضور قدرتهای منطقهای و جهانی همچون روسیه، چین و هند فرصت بسیار مهمی برای کشورها به حساب میآید.
علاوه بر آن تأمین انرژی به عنوان موتور رشد و توسعه در آسیا برای کشورهایی چون چین، ژاپن و هند ضروری است و منابع انرژی فراوان ایران در دریای خزر و خلیجفارس، موقعیت ژئواکونومیک ایران را تقویت میکند. روسیه، چین و ایران هر ۳ نگران نفوذ آمریکا در این منطقه هستند و همکاری این ۳ کشور برای آمریکا خطر جدی تلقی میشود. پس سازمان همکاری شانگهای به عنوان یکی از سازمانهای فعال در منطقه آسیای مرکزی و اطراف آن میتواند جمهوری اسلامی ایران را در دستیابی به اهداف سیاست خارجی و تأمین منافع ملی در این منطقه یاری رساند.
با وجود اینکه جمهوری اسلامی از سال 1384 عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای است اما تا به حال نتوانسته بود عضویت دائم را در این سازمان تصاحب کند و از ظرفیتها و پتانسیلهای این سازمان استفاده کند. همواره موانع مختلفی پیش روی جمهوری اسلامی برای عضویت در این سازمان بوده است که عمدهترین آنها مخالفت برخی کشورهای موسس از جمله چین و روسیه با عضویت دائم ایران بود. عمده دلایل این مخالفت به دلایل سیاسی از جمله نحوه تعامل ایران با این کشورها مربوط بوده است اما اکنون که روابط جمهوری اسلامی ایران با روسیه و چین در مطلوبترین شرایط ممکن است و با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام، زمان فعلی بهترین زمان ممکن برای عضویت دائم جمهوری اسلامی در این سازمان به حساب میآمد.
عضویت دائم جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت و وضعیت خود میتواند نقش مهمی در این نظم جدید ایفا کند بهگونهای که هم منافع ملی تأمین خواهد و هم میتواند ماهیت انقلاب اسلامی را عرضه کند. فرصتهایی که سازمان همکاری شانگهای با عضویت دائم ایران میتواند در اختیار اقتصاد کشور بدهد به مراتب مهمتر و بزرگتر از فرصتهای اقتصادیای است که در تجارت با اتحادیه اروپایی و غرب به ایران میرسد. با توجه به اینکه چین به عنوان شریک اول اقتصادی محسوب میشود، حضور کشورهایی مثل روسیه و هند و همچنین کشورهای منطقه آسیای مرکزی، چشمانداز بسیار مطلوبی در افق ایران مشاهده میشود که در آینده میانمدت پیامدهای این ائتلاف اقتصادی عیانتر خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com