به گزارش بولتن نیوز، پرویز امینی ـ فعال سیاسی، در یادداشت پیش رو، به ماجرای طرح صیانت از کاربران پرداخته و آورده است: واکنشهای حماسی و مثبت اجتماعی به مدال نقره یزدانی، دستکم چندان واکنش متعارف درباره ناکامی ورزشکاران نیست و میتواند به یک پرسش اجتماعی در ذهن ما تبدیل شود. آیا بین ادراکی که جامعه ایران از خود دارد و این واکنش نسبتی برقرار است؟ و اگر آری جامعه ایران چه درکی از خودش و اوضاع و احوالش دارد که به این واکنش حدودا نامتعارف مبادرت میکند؟
در کنار بحثها و تحلیلهایی که این واکنشهای حماسی و مثبت را پاسخ به روحیه غیرتمندانه او، اظهار شرمساری و تواضعش نسبت به مردم و تلاش حداکثری او برای پیروزی میدانند، میتوان از زوایه دیگری نیز این مسئله را دید و تحلیل کرد.
از یک سو واقعیت این است که بخش بزرگی از جامعه و از طبقات و شئون مختلف اجتماعی، احساس میکنند در سقف ناکامیاند. به وضوح در جامعه احساس «بیپناهی» و «تنهایی» در برابر فشارهای اقتصادی و معیشتی بعلاوه مهلکه کرونا ظهور و بروز دارد. در چنین وضعیتی، جامعه تشنه موفقیت در هر عرصهای است.
ورزش به دلیل همگانی بودن و المپیک به دلیل اهمیت آوردگاه بزرگی که ایجاد میکند، بستر مناسبی برای پاسخ دادن به این عطش موفقیت است. واکنشهای پراحساس جامعه به طلای فروغی و گرایی در همین جهت قابل تحلیل است.
اما نقطه اوج ماجرا به حسن یزدانی تعلق داشت و بیشترین تمرکز و بیشترین انتظار اجتماعی، روی این چهره پرآوازه ورزش ایران و کشتی جهان برای طلب پیروزی و غلبه بر ناکامیهای اجتمالی و سیاسی بود. مردم بینهایت به طلای یزدانی برای گشودن روزنهای مثبت در اوضاع و احوال خود و احساس کامیابی نیاز داشتند اما نتیجه کشتی فینال با انتظارات اجتماعی همراستا نشد اما جامعه در وضعیتی نبود که این شکست را تحمل کند و با آن کنار بیاید. بلکه با تفسیر این شکست به عنوان پیروزی ذیل ترجیح «پهلوان» بر «قهرمان» و بکارگیری خاطره جمعی از تختی پهلوان و نه قهرمان، به شکل فرافکنانهای در برابر ناکامی تازه مقاومت کرد. چون جایی و ظرفیتی برای ناکامی جدید نداشت. حتی اظهار امیدواریبخشی زیادی از جامعه در بهتر شدن اوضاع با آمدن رئیسی نیز متکی به همین تمایل روانشناختی جمعی ایرانیان در غلبه بر ناکامیها و نداشتن تحمل ناکامی های تازه است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com