گروه اقتصادی - حامد قدوسی کارشناس اقتصادی دریادداشتی نوشت:چندی پیش در شبکههای اجتماعی این متن را نوشتم: به نظرم یکی از حرف مفتها یا به قول فرنگیها Cheap Talk محبوب ولی تو خالی در مورد اقتصاد ایران ژست انتقاد از «خلق پول و تورم» است که بسیار هم فراگیر است. نه اینکه تورم معضل مهمی نباشه ولی این ژستها بیشتر شبیه نصیحت کردن معتادی - که سالها اعتیاد عمیق دارد - به این است که پک آخر را نزند.
به گزارش بولتن نیوز، دوستانی برداشتی عکس منظور متن از آن داشتند و این نقد را داشتند که متن کوتاه بنده اثرات منفی و مخرب تورم را نفی میکند یا حداقل تخفیف میدهد. در حالی که منظور اصلا این نبود، اثرات منفی تورم را - حتی اگر فرد اقتصاد هم نخوانده باشد و ادبیات غنی موجود در مورد آن را مطالعه نکرده باشد - هر کسی به صورت روزمره در زندگی و کسب و کار و شرایط اجتماعی اطراف خود حس میکند و نیازی به تکرار و اثبات آن نیست.
حرفم در واقع این است که جامعه اقتصاددانان اگر میخواهد روی موضوعی نقد داشته باشد باید در ساز و کارها و مکانیسمهایی که از ریشه منجر به چنین مشکلاتی می شود دقیق شود و دستکاری برخی متغیرهای «میانی یا معلول یا درونزا» را به عنوان راهحل و توصیه کارشناسی معرفی نکند! و اگر میخواهد توصیهای بکند، در مورد پویاییها و الزامات اصلاحات ریشهای و پایدار در آن مساله صحبت کند.
مثلا در مورد همین تورم، امروزه کمابیش میدانیم که علت العلل و ریشه نهایی مساله «کسری بودجه پایدار و دائمی دولت» است. به زبان ادبیات مدرن، تورم همه جا پدیدهای بودجهای (Fiscal) است! شهود اقتصادی موضوع هم ساده است: اگر یک عامل در اقتصاد (مثلا دولت) مرتبا بیش از درآمد دائمی خود مصرف کند، بقیه عاملها باید از مصرف بلندمدت خود بکاهند تا قید بودجه و محدودیت منابع کلان اقتصاد برقرار بماند.
حالا این وسط ما یک متغیر میانی یا معلول داریم به اسم «چاپ پول یا استقراض از بانک مرکزی». شاید شهود قدیمی میگفت که علتالعلل تورم، چاپ پول است ولی امروزه میدانیم که چاپ پول در واقع یک انتخاب در پاسخ به ریشه اصلی و حقیقی مساله (کسری بودجه و قدرت دولت برای اعمال مالیات تورمی) است. به این خاطر، چاپ پول توسط یک دولت دارای کسری بودجه آشکار و پنهان را به پک زدن یک معتاد تشبیه کرده بودم.
با همین منطق، نقد بنده این بود که اقتصاددانی که مثلا در میانه سال به دولت توصیه میکند تا از چاپ پول خودداری کند تا تورم خلق نشود، هر چند حرف شیک و مردمپسندی میزند ولی در واقع حرف خاص و عملی نمیزند! حتی اگر فرض کنیم که آن دولت ناگهان سرعقل بیاید و به حرف این اقتصاددان گوش بدهد و در آن لحظه پول چاپ نکند - ولی کسری بودجه دائمیاش سرجایش باشد-، نهایتا تورم به جامعه تحمیل خواهد شد!
با این لنز، شاید به برخی توصیههای دیگر هم بتوانیم انتقادی نگاه کنیم یا شاید به خودمان تذکر بدهیم که گاهی ساکت بودن و اجبارا دمفروبستن، مفیدتر از ژست کارشناسی و تخصصی گرفتن ولی آدرس غلط یا غیرعملی دادن در مورد شیوه حل مسایل باشد. حتما خوانندگان گرامی خودشان مثالهای متعددی از چنین توصیههای «معطوف به معلول» را در ذهن دارند.
البته برای رعایت انصاف، پاسخ دوستان دیگری را هم بشنویم که میگویند همین نقدها به معلولها و عوامل میانی هم نهایتا سطح آگاهی و مطالبه جامعه را بیشتر میکند و فشار برای اصلاح رفتارها و ساختارهای معیوب را قویتر میکند. ممکن است که این طور هم باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com