گروه فرهنگی: علیرضا قزوه در نامهای زیبا به آقای رئیسی رئیسجمهور منتخب، مینویسد: اگر جای شما بودم برای آدمهایی دانشمند و اهل فکر سفرکرده و دور شده از ایران حتی هواپیمای اختصاصی میفرستادم و آنها را با عزت و احترام به ایران دعوت میکردم. ایرانیان با اصالت و دلسوزی که ازقضا با علم و دانش و بینش و ارتباطات و حتی ثروتشان میتوانند باعث رشد و آبادی این سرزمین باشند، این اجازه را میدادم که به ایران بیایند و در کمال آرامش به آبادانی سرزمینشان کمک کنند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، متن این نامه به شرح زیر است:
پیش از همه از صمیم قلب خوشحالم که نوبت خدمتگزاری به شما رسید و امینم که بگویم از عهده این کار بسیار تا بسیار دشوار برمیآیید و حتماً میتوانید به شرطها و شروطها و نیز مطمئنم که شما بسیاری از آن شرطها و شروطها را میدانید.
۱ ـ روزی که رئیس قوه قضائیه شدید نامهای را خدمتتان فرستادم و چندجملهای برایتان قلمی کردم و انجام چند نکته را از شما خواستم و خبردار شدم که آن نامه را خواندهاید و گویا در جایی نیز درج شد. در آن نامه گفته بودم که کار شما در قوه قضائیه بیشباهت به کار معلمی نیست که به مدرسهای و کلاسی قدم میگذارد که در همان آغاز با شیشکی و مسخرهبازی لاتولوتها روبرو میشود. گفتم که بهترین کار قبل از همه بیرون کشیدن دو لات بیسروپا و زدن سیلی محکم به گوش یکی دو نفری است که بیش از همه این سالها عربدهکشی و سرکشی کردهاند و شما این آدمها را سر جایشان نشاندید. یکی دو شرط دیگر هم بود که بماند. حالا هم که رئیسجمهور شدهاید باز یکی دو نکته را از باب تذکر و یادآوری خدمت عزیزتان عرض میکنم.
۲ ـ رئیسجمهوری را میشناسم که در یک کشور آسیایی نسبتاً فقیر و آشنا بسیاری از مخالفان خود را که به این کشور و آن کشور پناهنده شده بودند با نرمش و مهربانی به وطن فراخواند و از جرمهایشان نیز گذشت. حتی برای یک شاعر شهیر مخالف خود که در امریکا ساکن بود و با من نیز رفاقتی داشت، هواپیمای اختصاصی فرستاد و با عزت و احترام او را به کشورش فرا خواند. من اگر جای شما بودم برای آدمهایی دانشمند و اهل فکر سفرکرده و دور شده از ایران حتی هواپیمای اختصاصی میفرستادم و آنها را با عزت و احترام به ایران دعوت میکردم. ایرانیان با اصالت و دلسوزی که ازقضا با علم و دانش و بینش و ارتباطات و حتی ثروتشان میتوانند باعث رشد و آبادی این سرزمین باشند، این اجازه را میدادم که به ایران بیایند و در کمال آرامش به آبادانی سرزمینشان کمک کنند. این از شما برمیآید که میدانم مهربانید و رافت را و خدمت را از آن امام رئوف به ارث بردهاید.
۳ ـ انقلاب اسلامی ایران، چهرههای بزرگی را به جهان معرفی کرده است. دو شخصیت بزرگ ایرانی که بهراستی از قهرمانان راستین و اسطورهها و اسوههای این ملتاند دو شهید عالیمقام شهید مصطفی چمران و شهید قاسم سلیمانی هستند. استدعای من آن است که در همین یکی دو سال آینده اسکناسهای ایران عزیزمان منقش به تصویر این دو بزرگمردی باشد که دیناری به دنیا دلبستگی نداشتند. شاید به برکت این دو نام عزیز و مرام آنها پول ملی ما از شر شروران اقتصادی و پولشویان و رانتخواران به دور بماند و به برکت این نفسهای برحق و تلاش یکایک ما به ارزش و اعتبار والاتر و بالاتری برسد.
۴ ـ چینش اعضای کابینه بسیار تا بسیار مهم است. وضعیت آشفته امروز ما بیش از همه محصول کمکاری و خیانت کسانی است که برخی را طبق روال سابق از ستادهای انتخاباتی اینوآن به نان و نوایی رساندند و یکشبه با رشد هویجی و بادکنکی خود ملتی را به روز سیاه نشاندند. نمونهاش وزیری بود که مسکن این مردم را به سخره گرفت و خود از بالانشینان بهشدت برکشیده ستاد انتخاباتی حزب فلان و بهمان بود. ما این تجربههای تلخ را داریم. فامیلها... برادران عزیز شده... باجناقها ... دامادها... امینم که بگویم سید ابراهیم خوان نعمتش بر روی مردم گشاده است و خود و دوروبریهایش جز ایستادن و خدمت کردن به خلق خدا هیچ راهی را نمیپویند.
و یادتان باشد که خدمتگزاران شما باید کسانی باشند که بتوانند روزانه دستکم بیش از ۱۲ ساعت تمام بانشاط کار کنند و علاوه بر آن تمام ویژگیهای پاک دستی و دانش و هوشمندی را نیز دارا باشند. آدمهای نصفهنیمه و خوابآلود اگرچه مشهور و نام بردار و کسانی که نهایت بهره کاریشان شش هفت ساعت کار در هفته بیشتر نیست و گاهی در شش ـ هفت اداره به کاردزنی و کارتزنی مشغولاند و مشاورانی که هفتاد ـ هشتاد شغل با حقوق و بی حقوق دارند و فکر میکنند اگر آنها نباشند آسمان به زمین میآید در دولت شما نباید جای داشته باشند. وگرنه بهشدت به سرنوشت دولت قبلی دچار خواهید شد.
دیگربار جسارت مرا ببخشید. چقدر حرف زدم و چقدر حرف زدن راحت بود و تا نگاه میکنی میبینی چقدر دیر شده است...
از صمیم جان برای آن یار مهربان دعا میکنم. دلم روشن است که اتفاقهای خوشی میافتد. دلم روشن است که میزان مشارکت در چهار سال بعد بسیار تا بسیار بالاتر از این خواهد بود. حرف آخر من این شعر بیدل دهلوی است که گفت:
من نمیگویم زیان کن یا به فکر سود باش
ای ز فرصت بیخبر در هرچه هستی زود باش...
«علیرضا قزوه»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com