از اينها بالاتر، وقتي دستاورد بزرگ نظام جمهوري اسلامي يعني پيشرفت فراوان در فناوري هسته اي را در چند فيلم به استهزا مي گيريم، نشان مي دهد كه فيلمسازان مورد نظر حتي خدمات بزرگ و تاريخي را كه البته دستاورد تلاش جوانان خوب كشورمان است نفي و تخريب مي كنند و اين ترديدي باقي نمي گذارد كه آنها نقاط مثبت و پررنگ نظام را هم تخطئه مي كنند تا به همان تزريق نااميدي در جامعه بپردازند.
کیهان:
اين يادداشت را در حالي مي نويسم كه فقط فيلمهاي سه روز اول جشنواره را ديده ام و براي ارزيابي دقيق درباره فيلمهاي جشنواره بايد منتظر نمايش بقيه توليدات باشيم. اما نگاهي كه در بسياري از فيلمهاي اين سه روز ديده مي شود، نگاهي مسموم است كه مي كوشد به بيننده القا كند كه جامعه دچار بحران شديدي است و ياس و نااميدي همه جا را فرا گرفته است و هيچ كس نمي تواند انتقادي كند و فضا پليسي است و اباطيلي از اين دست. يكي نيست به اين آقاي فيلمساز بگويد: آقاي محترم! اگر نمي توانستي حرف بزني چطور به تو اجازه داده اند فيلمي عليه رئيس جمهور قانوني كشور كه بيشترين راي را هم از مردم گرفته است بسازي؟ نه اينكه انتقاد كردن عليه رئيس جمهور كاري غلط است؛ خير. اين كار نه تنها اشكالي ندارد بلكه در بسياري از جاها وظيفه نيز هست. اگر انتقاد و اعتراض را از قلم به دست و هنرمند و نخبگان جامعه بگيرند، نمي توان به اصلاح امور و برطرف كردن اشكالات و كاستي ها اميدوار بود. اما موضوع اينجاست كه در چند فيلم به بهانه اي مستقيما به رئيس جمهور توهين شده است نه انتقاد. البته انتقادهايي هم به او وارد شده است اما با توجه به توهين هاي زيادي كه به او شده است به نظر مي رسد آن انتقادهاي جنبي هم به قصد خيرخواهي نبوده است.
اينكه تلفن رئيس جمهور را دزدي معرفي كنيم، او رابا چراغ خطر نشان بدهيم، نشاني اصلي او را در يك خرابه بدانيم، او را با رئيس جمهور پليد آمريكا مقايسه كنيم و حتي اوباما را محبوبتر از او نشان دهيم، دست تكان دادن او را به مردم مسخره كنيم و نمونه هاي ديگري از اين دست، «انتقاد» است يا هجو؟ قصد «اصلاح» داريد يا داريد فحاشي مي كنيد؟!
از اينها بالاتر، وقتي دستاورد بزرگ نظام جمهوري اسلامي يعني پيشرفت فراوان در فناوري هسته اي را در چند فيلم به استهزا مي گيريم، نشان مي دهد كه فيلمسازان مورد نظر حتي خدمات بزرگ و تاريخي را كه البته دستاورد تلاش جوانان خوب كشورمان است نفي و تخريب مي كنند و اين ترديدي باقي نمي گذارد كه آنها نقاط مثبت و پررنگ نظام را هم تخطئه مي كنند تا به همان تزريق نااميدي در جامعه بپردازند.
البته بايد انصاف داد كه فيلم «گيرنده» از مهرداد غفارزاده كوشيده بود به انتقاد از فرجام نامه هاي مردم در سفرهاي استاني بپردازد و نكات منفي حاشيه اي آن را آگرانديسمان كند تا مورد توجه قرار گيرد و از اين لحاظ نمي توان اين فيلم را هم درشمار فيلمهاي ديگر از اين دست قرار داد. با اينكه در عنوان بندي شروع اين فيلم كه آن را ابوالفضل جليلي ساخته بود باز هم دستاوردهاي علمي جوانان اين كشور به استهزا گرفته شده بود. دستاوردهايي كه از آن درجه از اهميت برخوردارند كه دشمنان، با بستن شمشير از رو، رسما به ترور اين دانشمندان جوان اقدام كرده اند. بخش ديگري از فيلمها مانند «ميگرن» نيز در ادامه روندي كه از سوي برخي در اين يكي دو سال آغاز شده است به سياه نمايي از وضعيت امروز جامعه و باز هم القاي ياس و نوميدي مي پردازد. بخصوص با جايزه هاي درشتي كه غربيها به «جدايي نادر از سيمين» دادند، عده اي فكر مي كنند اگر همان حرفها را بزنند به آنها هم جايزه مي دهند! به همين دليل مي كوشند فضاي جامعه را بحراني و سياه و شرايط را شكننده و مردم را بدبخت و بيچاره و درمانده معرفي كنند. در حالي كه اين جامعه علي رغم برخي كاستيها كه همه جاي دنيا وجود دارد، با نشاط به سوي آرمانها گام برمي دارد و دستيابي بيشتر به قله هاي بلند علم و فناوري در رشته هاي گوناگون نانو، فيزيك، پزشكي، داروسازي، هوافضا، هسته اي و... ديگر يك آرزو نيست.
و نكته آخر در اين يادداشت درباره نامردي بزرگي است كه در حق دفاع مقدس مردم اين سرزمين مي شود. متاسفانه فيلم «ضد گلوله» با بستن شمشير از رو، رسما به فحاشي به مجاهدان دوران جنگ مي پردازد، رزمندگان را كساني كه براي فرار از دست قانون به خاطر خلافكاريهايشان به جنگ پناه آورده اند! و آدم هايي كه هيچ منطق و برنامه ريزي اي در كارشان نبوده است معرفي مي كند، در تمام فيلم درباره شهداي جنگ از لفظ «مرده» استفاده مي كند و با سخره گرفتن شهادت طلبي، كاريكاتوري از جنگ و مجاهدان جبهه ها ارائه مي كند كه نه تنها خنده دار نيست بلكه به شدت تاسف آور است. اين فيلم نشان مي دهد كه جنگ نه تنها در سازندگي افراد هيچ تاثيري نداشته است بلكه خلافكاريهاي آنان را پيشرفته تر و فراگيرتر هم كرده است!
حال در پايان لازم است درباره جايگاه سازمانها و نهادهاي فرهنگي و كساني كه به اين گونه فيلمها امكانات و تجهيزات مي دهند، حرفي بزنم؟!
تقي دژاكام
یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم
والله متم نوره و لو کره الکافرون
من که فقط منتظر هستم تا یک اتفاق بزرگ این نخاله ها رو از سطح فرهنگ ما دور بریزه
سینما ثابت کرده با فساد همزاده