گروه سیاسی- مصطفی مطهری:قطعی فراگیر برق، آن هم در سطح کشوری موضوعی است که نیاز به واکاوی دارد؛ البته این واکاوی و موشکافی از دلیل و علت قطعی برق هرچه باشد موجب نارضایتی مردم و تحمیل استرس های مقطعی شده است. چرا که این قطعی در ارتباط با بعضی از مشاغل آن قدر زیانبار بوده است که صاحبان این مشاغل زبان به گلایه و شکوه باز کرده اند. هرچند این شکایت ها از تکرار قطعی برق تنها مختص به یک یا چند گروه صنفی و یا شغلی نیست بلکه تمام اقشار جامعه را در بر می گیرد.
به گزارش بولتن نیوز، با این حال آنچه در این باره در قالب مفروضات نظری – تحلیلی مورد توجه است این می باشد که قطعی برق آیا یک اتفاق است یا یک سناریو از پیش طراحی شده؟ واقعیت امر این است که رفتار و عملکرد دولت تدبیر در عرصه بی اعتماد زایی مردم نسبت به دولت و بخش های زیر مجموعه آن در طول چند سال اخیر آنقدر مأیوس کننده بوده است که فرضیات عمومی از قطعی برق را در بهترین حالت بر این پاشنه چرخانده که سوءمدیریت ها موجب ایجاد این شرایط شده است.
اما مفروضات تحلیلی در این یادداشت که در قالب دو مفروض مطرح شد در ومرحله اول این است که آیا این روند قطعی برق آن هم در شکل فراگیر آن می تواند یک اتفاق باشد یا خیر؟ اگرچه پاسخ به این سوال نیاز به شناخت اصول و چارچوب های تخصصی و فنی در این باره دارد که نگارنده در این باره فقر اطلاعاتی دارد و نمی تواند به تشریح آن بپردازد، با این وجود در کلیت ماجرا اگر مفروض زمینه ای خود را در این باره اتفاقی بودن قطعی برق در نظر بگیریم باید خلق این شرایط را به حساب دولت و در کارنامه آن ثبت کنیم. دلیل این سخن نیز این است که دولت در این سال ها می بایست علاوه بر اینکه نسبت به ترمیم و تعمیر بخش های فرسوده ای نیروگاه های تولید برق اقدام می کرد که نکرده است بلکه نسبت به احداث نیروگاه ها و تقویت زیر ساخت ها نیز فعالیت ثبت شده ای نداشته است. بطوریکه نتیجه این عملکرد ضعیف دولت امروز کاهش ظرفیت تولید برق و در نهایت قعطی برق می باشد که هزینه آن را باید مردم بپردازند. اگرچه مشخص است که دولت در این باره برای خالی کردن بار مسئولیت ها از دوش خود و توجیه ناکارآمدهایش بارش ها و کاهش آن را بهانه قرار می دهد اما واقعیت های موجود گویای آن است که ماجرا چیز دیگری است، چون که هنوز کشور به مرحله اوج مصرف انرژی در ماه های گرم سال نرسیده است.
اما مفروض دوم در این باره که با توجه به شرایط انتخابات در کشور و رقابت سیاسی موجود از ناحیه انتخابات و فضای شکل گرفته از آن، می تواند اینگونه باشد که این قطعی برق یک سناریو از سوی دولت و نهادهای زیر مجموعه آن برای تحت تأثیر قرار دادن انتخابات و روند مشارکت های مردمی باشد. در واقع مفروض تحلیلی این است که این سناریو که با هدف تخریب حاکمیت و نظام سیاسی به مرحله اجرا درآمده است پیش زمینه ای برای شبهه افکنی به موضوع حضور و ترغیب تشدیدی گزاره تردید در این باره است. بطوریکه از رهگذر این موضوع می توان روند تحریم ها را به عنوان عاملی جدی جهت اعمال نظر دولت و تحمیل آن به اراده عمومی دانست. در ذیل این ادعا، مبنا این گونه است که دولت تحریم ها را به بستری جهت عدم تقویت زیر ساخت های مرتبط با تولید برق مرتبط می کند. از این رو تلاش دارد از برق و مبادی تولید آن به عنوان شاخصی القایی با کارکرد سیاسی استفاده کند. به عبارت دیگر از رهگذر سیاستگذاری قطع برق تلاش می شود جریان رقیب در عرصه انتخاباتی تخریب فکری شود. چرا که سیاست القاء این موضوع از سوی دولت به افکار عمومی از طریق قطع برق به عنوان ابزار در دسترس این است که با روی کار آمدن جریان انقلاب تحریم ها بیشتر خواهد بود و در نهایت شرایط موجود از قطعی برق و ... به مراتب افزایشی بیشتر خواهد یافت. پس تنها راه موجود در این باره اعتماد دوباره مردم به جریان های سیاسی نزدک به دولت است که این قابلیت دارند که با دنیا تعامل کنند. در این مفروض هدف استفاده از انرژی یک موضوع سیاسی برای حصول به اهدف انتخاباتی است؛ اهدافی که هم به تقویت جایگاه عمومی جریان سیاسی حاکم خواهد پرداخت و هم به روند تخریب و بی اعتمادی مردم به نظام در ذیل رویه های لیبرالی و غرب گرا منجر خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اینا رچی اسمشو میزاری بنجل یا بدرد نخور .... مثل اونایی که بقیه رو بی شناسنامه و بی هویت ... می دونستند فرضیات تحلیلی است استاد.