به گزارش بولتن نیوز، دولت میگوید در مذاکرات وین به توافقاتی جهت لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام رسیده است و در مرحله نگارش متن توافق است. اما بر اساس چه شاخصهایی میتوان مؤثر بودنِ تعهدات آمریکا را ارزیابی کرد؟
پس از روی کار آمدن بایدن در آمریکا دولت تمام تلاش خود را به کار گرفته تا شاید بتواند در روزهای باقیمانده تا انتخابات، برجام را احیا کند. در همین راستا مذاکرات فشردهای میان ایران و اعضای ۴+۱ و آمریکا در وین در حال برگزاری است. رهبری معظم انقلاب چندی پیش درباره سیاست قطعی نظام درباره بازگشت به تعهدات برجامی گفتند: «ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئله ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه منطقی ما و مطالبه عقلانی ما است، رفع تحریمهاست؛ این حقّ غصبشده ملّت ایران است»
طبیعی است که یک توافق منطقی در مذاکرات وین، باید مشتمل بر رفع مؤثر همه تحریمهای ظالمانه علیه ایران باشد. با این حال لازم است شاخصهای روشنی برای اقدامات طرف مقابل ارائه شود تا تجربه تلخ برجام تکرار نشود.
هدف از برجام، برداشته شدن تحریمها بود. با این حال اگرچه طبق متن برجام، برخی از افراد و نهادهای تحریمی از لیست SDN خارج شدند اما ساختار تحریمهای ثانویه بانکی برای اعمال روی افراد و نهادهای باقیمانده در لیست SDN حفظ شد و تحریم چرخه دلار (U-turn) و برخی از تحریمهای دیگر (تحت عنوان تحریمهای غیر هستهای) نیز برداشته نشدند. با این وجود تا قبل از خروج آمریکا از برجام، همین تعهداتِ حداقلی نیز در مقام اجرا بارها از سوی آمریکا نقض شد.
آمریکا از یک سو با تحریم افراد و نهادهای جدید به عناوین دیگر همچون موشکی و تروریسم و سایبری و … و تمدید تحریمهای کاتسا و قانون آیسا، زیرساختهای تحریمی خود را گسترش داد و از سوی دیگر با همکاری اعضای شورای همکاری خلیج فارس، مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم را تأسیس کرد که نقش مهمی در رصد و تحریم افراد و نهادهای ایرانی داشته است. اما پس از خروج آمریکا از برجام، نه تنها تحریمهای متوقف شده، بار دیگر علیه ایران اعمال شد، بلکه آمریکا تلاش کرد با بهرهگیری از ظرفیتهای قانونی موجود در قوانین تحریمی کنگره و فرامین اجرایی سابق، عمق و گستره تحریمهای خود را علیه ایران تا حد ممکن افزایش داده و با توسعه زیرساختهای فنی، آنها را مؤثرتر گرداند.
باید توجه داشت که اگر ایران در مذاکرات وین به دنبال رفع واقعی و مؤثر تحریمهاست (که هست) باید پیچیدگیهای تحریم را درک کرده و بدون عجله اثرات اقدامات آمریکا را ارزیابی کند و پس از احراز مؤثر بودنِ این اقدامات، اقدام به بازگشت به تعهدات برجامی خود کند.
سیاست مطرح شده از سوی رهبر انقلاب هم در همین راستا است. رهبر معظم انقلاب در تبیین سیاست قطعی نظام در مقابل بازگشت آمریکا به برجام میگویند: «اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی که چند تعهّد آن را لغو کرده برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلاً لغو کند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتّفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت.»
فرض محال حتی اگر ایران از خواسته اصلی خود یعنی لغو همه تحریمها کوتاه بیاید و به همان امتیارات حداقلی در متن برجام راضی باشد، باز هم میان آنچه طرفهای غربی باید انجام دهند و آنچه امروز ادعا میکنند، فاصله زیادی وجود دارد. حداقلیترین خواستههای ایران، رفع همه تحریمهایی است که در متن برجام معلق شده بود.
از روز اجرای برجام (۱۶ ژانویه ۲۰۱۶) تا به امروز تحریمهای زیادی تحت عناوین مختلف علیه ایران تمدید یا وضع شده است از جمله تمدید لایحه تحریم ایران (ایسا) در دوره اوباما و وضع بیش از ۷۰ اقدام تحریمی علیه ایران در دوران ترامپ و تحریم برخی افراد در دولت تازهکار بایدن. طبق برجام ۱۸۰ فرد در لیست SDN باقی ماندند؛ طبیعی است بازگشت آمریکا به توافق برجام اگر بخواهد بازگشت به متن برجام باشد، باید به جز همان لیست ۱۸۰ موردی، همه تحریمهای افراد و نهادهای دیگر حتی اگر با عناوین دیگری باشند لغو شوند.
دولت ادعا میکند در مذاکرات وین، ۹۰۰ مورد از افراد تحریمی را از لیست تحریمی خارج کرده است، با این حال موارد باقیمانده در لیست تحریمی، هنوز بالاتر از سطح برجام است! این بدین معناست که توافق صورت گرفته در وین، در سطحی نازلتر از برجام است. در شرایطی که برجام به دلیل ضعفهای اساسی نتوانسته بود سایه تحریم را از سر ایران بردارد، اکنون رسیدن به توافقی ضعیفتر از برجام، قطعاً نمیتواند حقوق از دست رفته ایران را بازگرداند.
موضوع دیگری که تیم مذاکرهکننده ایرانی باید در نظر داشته باشد، درهمآمیختگی تحریمهای موضوعی و تحریمهای موردی است. برداشته شدن تحریمهای موضوعی در صورتی میتواند مؤثر واقع شود که تحریمهای موردیِ مربوط به آن نیز برداشته شود. برای مثال اگر تحریم فروش نفت ایران که یک تحریم موضوعی است برداشته شود ولی همچنان شرکت ملی نفت ایران ذیل تحریمها باقی بماند، ایران نمیتواند آزادانه نفت خود را بفروشد و همچنان دچار مشکل خواهد بود و عملاً برداشته شدن تحریم فروش نفت ایران، بیاثر خواهد بود. زیرا شرکتها و بانکهای مختلف برای فرار از جریمههایی که آمریکا که به سبب همکاری با شرکتها، نهادها و افراد تحریمی وضع کرده است، حاضر نخواهند شد با شرکت ملی نفت ایران معامله کنند. بنابراین باید تمام تحریمهای موضوعی و موردی با هم برداشته شوند.
براین اساس، تیم مذاکره کننده ایرانی در وین اگر واقعاً به دنبال احقاق حقوق ایران در برجام است، همچنین باید تمام پاورقیهای ضمیمه دوم برجام را نیز کنار بگذارد. زیرا در متن برجام توقف اجرای تحریمها آمده است ولی در پاورقیها، افرادی که هنوز در لیست SDN هستند، استثنا شدهاند که این امر سبب میشود ایران عملاً از این امتیاز حداقلی بیبهره بماند. لازم به ذکر است که حذف پاورقیهای ضمیمه دوم برجام، تغییر متن برجام به حساب نمیآید.
با این حال با توجه به اظهارات مقامات آمریکایی در هفتههای اخیر و اصرار بر حفظ ساختار تحریمها، به نظر نمیرسد ایران بتواند در کوتاهمدت به توافقی متوازن و مؤثر با طرفهای غربی برسد. اما گذر زمان به نفع ایران است زیرا با افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده، ایران میتواند اهرمهای فشار بیشتری در مذاکرات داشته باشد. براین اساس ایران نباید در شرایط کنونی به توافقی ضعیف با طرفهای غربی رضایت دهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
هر مسئول ایرانی بر خلاف دستورهای آشکار و تعیین کننده ی ولی فقیه در باره ی مذکرات جاری و آتی برجام با طرفهای غربی و آمریکایی روی غیر از مسئله رفع کامل تحریمها بعنوان پیش شرط عدول ج.ا.ا از اقدامات اخیر قانونی خود پس از خروج ترامپ از برجام ؛ به چانه زدن بپردازد ضد ولایت فقیه است و شایستگی نمایندگی ایران اسلامی در مذاکرات برجام را ندارد و نظر ملت انقلابی ایران اسلامی این است که چنین مسئولی می باید در صورت اصرار بر این چانه زنی از این نمایندگی عزل شود.