به گزارش بولتن نیوز، جمعی از فرزندان شاهد و ایثارگر در حمایت از حضور حسین دهقان در انتخابات ریاست جمهوری بیانیهای صادر کردند که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» سوره مبارکه رعد آیه ۱۱
عرصه انتخابات جلوه حضور مردم و تجلی جمهوریت نظام اسلامی است که به خواست و ارادهی آحاد ملت شکل گرفته است و انتخاب اصلح، راه نجات کشور از مشکلات عدیدهی موجود است.
شرایط دشوار کنونی حاصل دشمنی و کینه توزی عوامل داخلی و خارجی و سوء مدیریت در کشور است.
حضور حداکثری مردم و انتخاب صحیح میتواند شرایط را به نفع مردم تغییر دهد، کشور نیازمند رئیس جمهوری شجاع، با برنامه، آشنا به مشکلات کشور، جهادی و معتقد به نیروهای جوان و متعهد و درون زاست.
اینک تعداد کثیری از فرزندان شهدای کشور با بررسی جمیع جهات و مطالعهی دقیق بر روی سوابق و برنامههای کاندیداهای احتمالی، سردار گرانقدر جناب آقای دکتر حسین دهقان را به دلیل ؛
الف) سوابق مدیریتی موفق و تحول گرا در دولتهای گذشته بهخصوص در نهاد ارزشمند بنیاد شهید و امور ایثارگران؛
ب) جوانگرایی و تلاش برای انتقال تجربیات مدیریتی به جوانان؛
ج) روحیهی سد شکنی و فرصت سازی به همراه مشورت با متخصصان امور در حل مسائل و مشکلات؛
د) دارا بودن کارگروه برنامه عملیاتی و واقع بینانه برای حل مشکلات اساسی کشور به ویژه اشتغال و مشکل مسکن آحاد ملت و بهخصوص کارگران و معلمان؛
ه) سابقه مدیریت و وزارت در دولتهای هفتم، هشتم، نهم، دهم و یازدهم؛
که موجب شده او را در قواره مدیری باتجربه و جامعالاطراف به جامعه عرضه کند را مناسبترین گزینه برای هدایت کشور به قلههای بلند پیشرفت و توسعه تشخیص دهند، از این رو از آن برادر عزیز دعوت بعمل می آورند تا در انتخابات پیش رو با تمام توان در عرصه رقابتها حضور یابند.
در این مسیر فرزندان شهدای کشور ضمن حمایت همه جانبه از سردار دکتر حسین دهقان، آمادگی خود را برای هرگونه کمک و همراهی و در اختیار گذاشتن تمام توان جهت محقق شدن برنامههای ایشان اعلام مینمایند.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
در زمانی که سردار دهقان رئیس بنیاد شهید بود در خصوص کمک به جانباز موجی که دچار بیماری اعصاب و روان بود و تنها توسط مادر پیرش سالها نگهداری می شد و مادرش هم بواسطه نگهداری از او دچار بیماری روانی شده بود و در منطقه آب سرد دماوند در روستا زندگی می کرد و برای امرار معاش در جوبها دنبال غذا می گشت و معمولا مردم روستا به آنها کمک می کردند از مرحوم برادر رحیم که آجودان ایشان در ستاد مشترک هم بود و در بنیاد شهید ظاهرا مسئول دفتر ایشان یا همان مسئول دفتر شخصیشان بود که خدا رحمتشون کند و مدتی پیش بواسطه کرونا به رحمت خدا رفتند نامه نگاری کردیم و درخواست کردیم که ایشان کمک کنند و این جانباز اعصاب و روان که در دوره سربازی دچار موج گرفتگی شده بود و متاسفانه هیچکس پیگیر کارش نبود و بواسطه اینکه وقتی موج انفجار در جبهه او را گرفت و چون کسی را نداشت که مدارک جانبازیش را بگیرد و به همین علت تحت پوشش بنیاد شهید نبود از ایشان خواستیم کمک کند تا مشکل ایشان را حل کنند اما متاسفانه با اینکه خود آقا رحیم لطف کردند با بنیاد شهید دماوند تماس گرفت خود سردار دهقان خاطرم هست نامه ای محکم ندادند تا بنیاد شهید دماوند مشکل این جانباز را پیگیری کند و حل کنند و بنیاد شهید دماوند هم اعلام می کرد این فرد هیچ سابقه چزشکی ندارد راست هم می گفتند چون این جانباز مظلوم کسی را جز مادر پیرش نداشت که برود و مدارک پزشکیش را بگیرد بارها تماس گرفتیم و گفتیم از نباید شهید بخوالهید ماموری را پیگیر پیدا کردن این جانباز کند اما ایشان هیچ کمکی نکرد و نهایتش بنیاد شهید دماوند گفت این خانواده تحت پوشش بهزیستی هستند و کلا خودش را کنار کشید و به راحتی حق این جانباز و مادرش که وضعیت بسیار اسفباری داشتند و در آن زمان داستان این مادر و فرزند رسانه ای هم شده بود و ما از طرق همان رسانه ها پیگیر کار ایشان بودیم را ندادند در حالیکه می بایست مادر و فرزند در بیمارستان بستری و تحت پوشش قرار می گرفتند
هنوز هم یاد وضعیت اسفبار آن مادر با آن چشمهای آبی و مهربان اما منگش و فرزندش که در سرمای زمستان درب اطاق را شکسته بودند و در اطاق آتش روشن کرده بودند می افتم بشدت ناراحت می شوم همه اینها را به بنیاد شهید و از طریق آقا رحیم انتقال دادیم اما ایشان هیچ پیگیری نکرد و دستوری به بنیاد شهید دماوند نداد که پیگیری کنند تا این جانباز که نه خودش و نه مادرش نمی توانستند پیگیر کارشان باشند و مدارک پزشکیش را از منطقه بگیرند و حق آنها را بدهد و این جانباز را به امان خدا رها کرد از همان زمان پیش خودم با اینکه خیلی به ایشان علاقه داشتم فکر کردم ایشان چطور می تواند شبها راحت بخوابد مگر غیر از این است که مسئولیت در جمهوری اسلامی فقط برای خدمت به مردم و مظلومین است آیا چون این جانباز هیچکس را نداشت باید رها شود حال ایشان تصمیم گرفته اند رئیس جمهور شود از دید من ایشان چطور می تواند وقتی در یک بنیاد شهید نتوانست در حق یک جانباز اعاده حق کند و نکرد یا بی تفاوت از کنار آن گذشت چطور می تواند در کسوت رئیس جمهور به مردم محروم کمک کند با اینهمه مشکلات واقعیتش بعید می دانم