گروه سیاسی ـ مصطفی مطهری: روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری به ایستگاه پایانی خود نزدیک شده است؛ از معرفی و اعلام حضور چهرههای سیاسی شناختهشده گرفته تا افراد و شخصیتهایی که حتی رجلیت سیاسی نیز دارند اما صلاحیت این پست را ندارند و ... بر این امر دلالت دارد که هنوز روند اجماع و تکمیل آن جهت معرفی یک چهره سیاسی واحد میان جریانهای سیاسی به اتمام نرسیده است.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، فارغ از روند فعالیتهای گروهی جهت معرفی شخص موردنظر توسط جریانات سیاسی در قالب اجماع، افراد و شخصیتهایی از طیف اصلاحطلبان و اصولگرایان هستند که بهطور فردی و بنا بر صلاحدید خود وارد میدان انتخابات و اعلام رسمی حضورشان در این عرصه شدهاند. ازجمله این افراد میتوان به مصطفی تاجزاده با گرایش اصلاحطلبی اشاره کرد. درواقع اعلام رسمی نامزد شدن تاجزاده و صدور بیانیه رؤیایی و جریان پسند ایشان (منظور اصلاحطلبان رادیکال و محافل روشنفکری است) تا حدودی موجب شگفتی و تأمل بود؛ چراکه سوابقی که وی در راستای تقابل و معاونت در ستیزش با نظام داشته است مبین این موضوع است که ایشان بههیچوجه، بر اساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی اصلاً صلاحیت این جایگاه را ندارد، حال با اعلام نامزدی و صدور بیانیه دراینباره چه اهدافی در سر دارد جای بحث و تحلیل دارد. به نظر میرسد تاجزاده نیز بهمانند برخی از افراد شناختهشده در این عرصه هدف انتخاباتی خود را بر اصل عدمتأیید از شورای نگهبان قرارداده است. چراکه علیرغم محرز بودن رد صلاحیت از سوی متولی امر یعنی شورای نگهبان با نیت عدمتأیید پا به میدان نهادهاند. به عبارت بهتر انتفاع این افراد در ذیل اهداف موردنظرشان، عدمتأیید میباشد.
بااینحال جدا از نکات گفتهشده در سطور بالا، باید گفت که آقای تاجزاده که تا پیشازاین ارکان نظام را قبول نداشتند و همواره با حمله و هجمه واردکردن، آن را ناکارآمد میدانستند اکنون چگونه میخواهند وارد این ارکان شوند؟ اگرچه پاسخ به این پرسش بهطور آشکار در بیانیهایشان آمده است که با طرح کلیاتی از موارد مختلف باهدف اصلاح بدان آنها اشارهکرده است اما اینکه ایشان با این اعتمادبهنفس کاذب خود را چهرهای با این ویژگیهای میدانند جای تعجب دارد. چونکه آنچه به نظر میرسد هنوز تاجزاده نتوانسته موافقت و اجماع جریان فکری – سیاسی منتسب به خود را به دست آورد حال چگونه میتواند در سطح ملی این مهم را به انجام برساند جای خود دارد.
از سوی دیگر نیز باید خاطرنشان کرد که رویکرد بیانیهای تاجزاده با توجه به سخنان و اظهارات پیشین ایشان عوامفریبانه به شمار میآید؛ چراکه ازنظر ایشان رئیسجمهور اصلاً اختیاراتی ندارد؛ حال چگونه بااینکه ایشان بارها مدعی این موضوع بودهاند چگونه وارد این عرصه بیاختیاری شدهاند و چگونه با داشتن علم به عدم اختیارات رئیسجمهور بیانیهای با این مضمونهای اصلاحی و تغییر در بخشهای مختلف را رسانهای کردهاند را باید در چارچوبهای قدرت و میل به آن ارزیابی و مورد تحلیل قرارداد.
مضافاً اینکه جناب تاج فراموش کردهاند حتی اگر عدم داشتن برنامه و فقدان هدفگذاریها در بخشهای مختلف اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی و ... بهعنوان یک نقیصه جدی در روند انتخابات ریاست جمهوری در میان نامزدها به دلیل تعلل و تأخیر در اعلام نامزدیشان به چشم میخورد دلیل نمیشود بهطور فردی (نه مستقل) بدون داشتن گروه و برنامههای گروهی یا تیمی وارد این عرصه شوند. به همین رو باید ایشان قبل از طرح کلیاتی در قالب بیانیه خود مشخص میکردند هدف گروه و تیم همراه ایشان برای آینده چه میباشد. آیا اصلاً گروه یا تیمی وجود دارند یا خیر؟ اگر دارد چهرههای شاخص و متخصص این گروه چه کسانی هستند؟
حال با طرح این موضوعات از منظر جوانب مطرحشده درباره تاجزاده، اگر مفروض را بر این قرار دهیم که حتی تاجزاده مورد تأیید شورای نگهبان قرار میگیرد و صلاحیتش نیز تأیید میشود، در این صورت آغاز ماجرا برای تاجزاده تازه شروع میشود. چراکه ایشان باید طرح و برنامههایی با ادلههای علمی و مردمپسند ارائه کند تا نظر مردم را به خود جلب کند. بهعنوانمثال ایشان نمیتوانند در مناظرات و یا در دیدارهای مردمی از مباحث روشنفکری و اقل پسند سخن بگوید. عدم داشتن برنامه، فقدان شناخت نیازهای اساسی کشور، استمرار بر تعارض سازی سیاسی در درون حاکمیت و ... ازجمله شاخصهای تاجزاده است که نهتنها موردپسند مردم نیست بلکه مردم آن را برنخواهند تابید؛ با این اوصاف مردم به کدام ویژگی تاجزاده جذب خواهند شد و خود مجاب خواهند کرد که به او رأی بدهند را باید خود ایشان بگوید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
گهی لف لف خورد ؛ گه دانه دانه .