قاسم محبعلی، از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: تحریمها «سبب شده فقر و فلاکت بیشتر شود و سلامت مردم به خطر بیفتد.»
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از کیهان،
قاسم محبعلی، از مدیران وزارت خارجه در
دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: تحریمها «سبب شده فقر و فلاکت بیشتر شود و سلامت مردم به خطر بیفتد.»
وی ادامه داده است: «باید به سمت دیپلماسی حرکت کرد. دیپلماسی ذاتاً دادوستد است و نمیتوان آن را یکطرفه فرض کرد. نمیتوان در جای خود نشست و از طرف مقابل انتظار داشت. باید به پای میز مذاکره رفت و گفتوگو کرد. دیپلماسی مانند یک معامله تجاری است و هیچگاه ۱۰۰ درصد نمیتوان در این عرصه به موفقیت و خواستههای خود دست یافت. ممکن است یکی بیشتر سود کند و یکی کمتر اما معامله نیاز دو طرف است. ایران نیز باید به سمت یک معامله برود. دولت اگر میخواهد به مردم خدمت کند باید به سمتی حرکت کند که به منافع مردم رسیدگی شود.»
محبعلی در ادامه گفت: «باید مشخص شود میخواهیم اقدامی شبیه به آنها انجام دهیم و تشنج را افزایش دهیم یا اینکه دیپلماسی و گفتوگو را روی میز قرار دهیم. افزایش تشنج مشخصاً به ازبینرفتن همیشگی برجام ختم خواهد شد و این فرصت ایدهآل را از کشور میگیرد. باید این فرصت را برای بایدن به وجود آوریم؛ زیرا منافع کشورمان ایجاب میکند که یک توافق حاصل شود. باید اقدامات دشمنان را به شکست بکشانیم. اگر دیپلماسی را امروز متوقف کنیم باید هزینههای سنگین آن را نیز بپردازیم.». توصیه مدعیان اصلاحات درخصوص برجام و تأکید بر آنکه «باید به سمت دیپلماسی حرکت کرد» و «دیپلماسی مانند یک معامله تجاری است و نمیتوان آن را یکطرفه فرض کرد» در حالی است که اتفاقاً آمریکاییها دیپلماسی را جاده «یکطرفه» تجسم میکنند و میگویند ایران در برابر هر آنچه که آمریکا و اروپا مطالبه میکنند بایستی تسلیم شود. شایانذکر است قاسم محبعلی که به نظر میرسد در جایگاه سخنگوی وزارت خارجه حرف میزند، روزگاری در دولت اصلاحات بر مسند پستهای مدیریتی وزارت خارجه تکیه زده و اتفاقاً گزاره «ایران محور شرارت» توسط جرج بوش و تحریمهای آمریکا علیه ایران در دوران مدیریت چنین عناصری، طراحی شده است.
القائات اصلاحطلبان برای سازش و تسلیم و معامله با آمریکا و اینکه «باید این فرصت را برای بایدن به وجود آوریم» در شرایطی است که مقامات آمریکایی از بایدن و بلینکن و سخنگویان کاخ سفید و وزارت خارجه تا جک سالیوان و اتاق فکر آمریکاییها که جرأت طرح اینگونه لاطائلات مدعیان اصلاحات را هم ندارند، مکرراً بر ضرورت ابزار تحریم در قبال جمهوری اسلامی و «توافق جامع» و گسترده شدن برجام به مسائل موشکی و منطقهای تأکید میکنند.
روحانی گفت «قحطی و صف طولانی وجود ندارد»؛ اما وجود دارد!
روزنامه ابتکار در گزارشی نوشت: زندگی مردم سخت شد، چون ما در یک جنگ و محاصره شدید بینالمللی بودیم، درعینحال مردم صف نبستند و برای پیدا کردن کالای اساسی از این خیابان به آن خیابان نرفتند و هر جا میرفتند، کالا بود.» این صحبتهای رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت 17 دیماه است، روحانی تأکید داشت که با وجود همه سختیها در کشور، قحطی و صف طولانی کالا وجود ندارد. اما وضعیت بازار کالاهای اساسی در روزهای اخیر خلاف صحبتهای رئیسدولت را ثابت میکند.
یک روز روغن نیست و روز بعد مرغ کمیاب میشود
ابتکار نوشت: طی چند وقت اخیر بازار کالاهای اساسی با تنشهایی همراه بوده است، بهگونهای که یا کمبود و گرانی روغن تیتر خبر رسانهها میشود، یا گرانی گوشت قرمز نظرها را به خود جلب میکند. این در حالی است که اینروزها در کنار گرانی اقلام مصرفی خانوارها ماجرای گرانی و کمیابی مرغ نیز به میان آمده و اما و اگرهایی را به وجود آورده است.
مدعیان اصلاحات گویا صرفاً در ایام نزدیک به انتخابات است که نگاهشان را معطوف به گرانی و تورم و کمبود کالاهای اساسی و... کردهاند. واقعیت این است که نباید فراموش کرد معضلات و مشکلات معیشتی امروز محصول حمایت تمامقد اصلاحطلبان از دولت تدبیر و امید و سردادن و تیتر یک کردن شعارهای پرطمطراق «با روحانی تا 1400» و «دلار هزارتومانی» است.
با ارز جهانگیری، کالاهای اساسی چندین بار جهش قیمتی داشته
روزنامه اینترنتی همدلی در مطلبی به اظهارات اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا پرداخت و نوشت: ارز 4200 تومانی که با عنوان ارز جهانگیری معروف شد از پیشنهادهای جهانگیری برای عبور کشور از بحران اقتصادی بود که خود به یک بحران جدی و راهی برای افزایش رانت و فساد در کشور تبدیل شد. تاکنون کسی در دولت حاضر نشده مسئولیت آن را بر عهده بگیرد. حتی روحانی نیز یکبار در سال گذشته اعلام کرد که با آن مخالف بوده است. اما همچنان جهانگیری تأکید دارد که این ارز به عبور کشور از بحران اقتصادی کمک کرده و از این ایده خود دفاع میکند. این در حالی است که وضعیت اقتصادی کشور در چهار سال اخیر فشارهای زیادی را به مردم وارد کرده است. حتی پس از اختصاص این ارز دولتی نیز از رشد فزاینده قیمتهای کالاهای اساسی کاسته نشده است. بخصوص در یک سال اخیر که گزارشهای اقتصادی نشان میدهد برخی از کالاهای اساسی چندین بار جهش قیمتی را تجربه کردهاند.
گفتنی است بر اساس گزارشها و اعترافات مدعیان اصلاحات، از رهگذر تصمیم دولت درخصوص ارز 4200 تومانی در سال 97 که به «دلار جهانگیری» معروف شد، درمجموع 18 میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور بر باد رفت.
نتیجه 8 ساله مدیریت دولت برجام
تورم افسارگسیخته و جیبهای خالی مردم
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش تیتر یک خود با عنوان «اجناس فراوان جیبهای خالی» به وضعیت اقتصاد کشور و معیشت مردم یک هفته مانده به شروع سال جدید پرداخت و نوشت: «کمتر از یک هفته به شروع سال 1400، قیمت مصوب میوه و آجیل شب عید توسط ستاد تنظیم بازار اعلام شد. هرچند امسال نیز مانند اسفند سال 98 رونق آنچنانی در بازار و شور و شوقی در بین مردم برای خرید عید وجود ندارد. کاسبهای بازار میگویند: «همهچیز در بازار وجود دارد، اما جیب مردم خالی است.» از اینکه «میآیند و قیمت میگیرند و سری تکان داده میروند» ناراضی هستند و میگویند: «قدرت خرید وجود ندارد... پول نیست...» افزایش قیمتها، تضعیف قدرت خرید و البته ناهماهنگی در دستورالعملهای تنظیم بازاری برای به ثبات رساندن قیمتها علاوهبر سردرگمی خریدار و فروشنده به بیثابتی بازار نیز دامن زده است... هرچند تورم سالانه 34.2 درصدی در بهمنماه همچنین تورم نقطهای 70 درصدی خوراکیها مسئولان را وادار به کنترل قیمتها و بعضاً اتخاذ تصمیماتی برای سرکوب بیشتر قیمتها میکرد، اما آنچه در گزارش مرکز آمار از تورم خوراکیها در بهمنماه وجود دارد، تغییرات 100 درصدی 17 کالای خوراکی نسبت به بهمن سال گذشته است.»
گفتنی است اذعان این روزنامه حامی دولت به کارنامه فاجعهبار دولت تدبیر و امید در ماههای پایانی عمر آن در حالی است که همین جریان مدعی اصلاحطلبی با حمایت تام و تمام خود در انتخابات 92 و 96 از روحانی نقش اصلی در روی کار آمدن دولت وی داشتند و طی قریب به 8 سال گذشته نیز در لایههای مهم اجرایی و قدرت سیاسی حضور داشته و مسئولیت بسیاری از امور را در دست داشتهاند. طیفی که با شعار «چرخش همزمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ کارخانهها» روی کار آمد، هم چرخ سانتریفیوژها را از کارانداخت و هم چرخ کارخانهها را. اما حالا با فرار روبهجلو با گرفتن ژست منتقد سعی میکنند از مسئولیت پاسخگویی به مردم شانه خالی کنند.
دفاع جهانگیری از دلار ۴۲۰۰تومانی همزمان با صفهای طولانی!
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی نوشت: «مسئولان دولتی در حالی از دلار ۴۲۰۰ تومانی تمامقد دفاع میکنند که بخش خصوصی این سیاست را یکی از دلایل ایجاد فساد اقتصادی و رانت در کشور میداند. هرچند قرار بود بساط ارز ترجیحی برای سال ۱۴۰۰ برچیده شود، اما دولتمردان با استدلال اینکه حذف این نرخ دلار موجب گرانی ناگهانی کالاهای اساسی میشود، دلار ۴۲۰۰ تومانی را برای سال آینده نیز حفظ کردند اما مقرر شد فعلاً تا ۶ ماه اول سال این دلار تخصیص یابد و برای ۶ ماه دوم تلاش بر حذف ارز ترجیحی باشد. دلیل دولت برای حفظ ارز ترجیحی در حالی مطرح میشود که کارشناسان معتقدند این ارز نتوانسته بر قیمت کالاهای اساسی تأثیری داشته باشد. کما اینکه گرانی گوشت، مرغ، تخممرغ و کالاهایی ازایندست، دائماً خبرساز میشود.»
در ادامه این گزارش آمده است: «درواقع کارشناسان تخصیص این دلار را عامل ایجاد رانت میدانند. اما در آخرین اظهارات معاون اول ریاست جمهوری، نشانه رضایت از کارکرد ارز ترجیحی به چشم میخورد. آنهم زمانی که تنظیم بازار در آستانه سال نو دچار مشکل شده و صفهای طولانی برای دریافت کالا ایجاد شده است.»
چرا اصلاحطلبان از نظارت بیزار هستند؟!
روزنامه شرق در یادداشتی در شماره دیروز خود نوشت: «جریان اصلاحات همواره با نگاهی کموبیش خوشبینانه و محافظهکارانه به انتخابات نگریسته است. از دیدگاه این جریان انتخابات با وجود محدودیتهایی نظیر نظارت استصوابی، دستکم فرصتی برای طرح گفتمان اصلاحات و مطالبات اجتماعی است، ازاینرو نادیده گرفتن آن شایسته نیست.»
این نوشتار سپس به نکتهای مهم اشاره میکند: «نخست؛ گفتمان اصلاحات شکاف و تفاوتی آشکار با گفتمان رسمی، در تفسیر آرمانها و ارزشهای انقلاب و قانون اساسی دارد. کوششها برای به حاشیه راندن آن در چند دهه گذشته نیز ریشه در این تعارض دارد.»
طیف موسوم به اصلاحطلب بهشدت از نظارتگریزان است و هر جا که بحث نظارت مطرح شود به مخالفت میپردازند اما بهراستی آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟
در ادامه این یادداشت میخوانیم: «دوم؛ جامعه با تجربه ناکامیهای گذشته بهطورجدی سرخورده شده و انگیزه آن برای مشارکت بهشدت کاهش یافته است. سطح پایین مشارکت در انتخابات ۹۸ بهروشنی نشان داد که بخشی از مردم امید خود برای بهبود امور را از دست دادهاند. با این ناامیدی راهکارهای گذشته برای ایجاد انگیزش پاسخگو نیست. بهویژه اینکه دوگانه اصلاحطلبی و اصولگرایی برای بسیاری بیمعنا شده است. از دیدگاه عموم جامعه فرد منتخب تنها رأی خود را از مردم میگیرد، ولی در برنامه و سیاستهای خود توجهی به نیازها و مشکلات آنان ندارد.»
این سطرها یادآور شعری از مولوی است که گفته است: «دوش چه خوردهای دلا؛ راست بگو نهان مکن/چون خمُشان بیگنه، روی بر آسمان مکن» حالا حکایت اصلاحطلبان هم ازاینقرار است. آنها چنان به آسمان خیره میشوند که انگارنهانگار اگر مشارکت در 98 کاهش یافت مسبب آن خود اصلاحطلبان هستند. این طیف بود که دولت تدبیر و امید را روی کار آورد. جالب آنکه این نوشتار عنوان کرده «سرخوردگیهای گذشته» و از گرانیهای سرسامآور چند سال اخیر سخنی نمیگوید!
یاد اون بنده خدا افتادم که رفته بود خواستگاری، بعد خواستگاری می گفت 50 درصدش حله !
ما راضی هستیم ولی خانواده عروس نه !
منتظر باش بهت زن بدن!