1- «نفوذ ايران در معادلات منطقه اي و فرامنطقه اي» و «قدرت نرم ايران» از جمله عبارات و كليد واژه هايي بوده است كه طي يكسال گذشته بارها و به كرات از سوي مقامات، كارشناسان و رسانه هاي غربي و صهيونيستي تكرار شده است. تكراري كه آنها در مقام «هشدار» - بخوانيد هراس و واهمه- به زبان آورده و از رسانه اي كردن آن ابايي نداشته اند تا از الگوي جمهوري اسلامي در تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا جلوگيري نمايند و حتي تلاش ها و مجموعه تحركات شان را به سمتي سوق دهند كه اين الگو را مخدوش كنند.
بنابراين هر چه تحولات منطقه رو به جلو حركت كرد مقامات رژيم صهيونيستي از شيمون پرز تا نتانياهو و ليبرمن عجزآلود به سخن آمدند كه موج انقلاب ها و ناآرامي ها متأثر از انقلاب اسلامي 1979 است و بايد جلوي آن را گرفت. جالب است كه حتي رسانه هاي صهيونيستي عمق اين اتفاقات و انقلابات ملت هاي مسلمان را در راستاي گسترش «نفوذ ايران» در برابر «هژموني آمريكا» ارزيابي كرده و جروزالم پست در تلويحي نزديك به تصريح اشاره مي كند كه ايالات متحده قادر نيست قدرت و نفوذ ايران براي هژموني منطقه اي را متوقف كند. بارها «فارين پاليسي» و «هافينگتون پست» مقوله «قدرت نرم ايران» را طي گزارش هايي به پيش مي كشند و حتي اگر مؤسسه اي مثل «بروكينگز» سعي مي كند در بحبوحه تحولات منطقه خاورميانه براي كاستن از تأثيرپذيري انقلاب اسلامي به مقايسه شرايط كشورهايي مثل تونس و يمن و... با ايران بپردازد در نهايت اذعان مي كند ساختار و موقعيت ايران متفاوت است و در اين كشور براندازي غيرممكن است.
تلاش «سي ان ان» نيز براي اينكه ايران را در صف كشورهايي قرار دهد كه انقلاب ها و قيام هاي منطقه اي به آن سرايت مي كند ناكام مي ماند و اين شبكه انگليسي زبان در گزارش خود به «قدرت نرم ايران» اشاره مي كند و خاطرنشان مي نمايد: «مردمي در ايران هستند كه جان شان را براي آيت الله خامنه اي كف دست گرفته اند...».
اشاره به نمونه هايي از اين دست مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد بود ولي آنچه حائز اهميت است و حتي رسانه ها و ناظران غربي نيز نمي توانند آن را انكار نمايند الگوپذيري ملت هاي مسلمان از ايران اسلامي در فرآيند انقلاب ها و قيام هاي اخير در بستر بيداري اسلامي است.
اينجاست كه اگر در ميدان التحرير مصر شعار «لاشرقيه و لاغربيه، اسلاميه اسلاميه» سر مي دهند ناظران خارجي نيز اعتراف مي كنند اين شعار معطوف به شعار انقلاب اسلامي در 1979 است كه؛ «نه شرقي، نه غربي؛ جمهوري اسلامي» و يا اگر سفارت رژيم صهيونيستي در قاهره به تسخير جوانان مصري درمي آيد باز همه تسخير سفارت آمريكا در تهران در 32 سال پيش را به خاطر مي آورند.
و در همين خط، اگر زنان مسلمان حضوري پررنگ و سرنوشت ساز در تداوم حركت هاي انقلابي و موج مواج بيداري اسلامي دارند كارشناسان و تحليلگران اذعان مي كنند اين حضور متأثر و برگرفته از نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي ايران است. جاي تأمل و درنگ است كه اين حقيقت و واقعيت غيرقابل انكار را حتي مدت ها پيش بنياد آمريكايي كارنگي (CARNEGIE ENDOWMENT) از مراكزي كه پروژه جنگ نرم و براندازي را پيگيري مي كند به ميان مي آورد و مي نويسد: «زنان اسلام گرا به عنوان علامت و نشانه اي از احترام جدي به نقش زنان در ايران، اين عبارت معروف آيت الله ]امام[ خميني را تكرار مي كنند كه زنان نماينده و تشكيل دهنده نيمي از جامعه و مسئول تعليم و تربيت نيم ديگر آن هستند.»
2- چهارشنبه هفته پيش با حضور صدها تن از انديشمندان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهي و حوزوي سومين نشست انديشه هاي راهبردي جمهوري اسلامي با موضوع «زن و خانواده» در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامي برگزار شد.
«آقا» در اين نشست 4 ساعته و پس از آنكه 10 نفر از صاحبنظران نقطه نظرات خود را در قالب مقالات علمي ارائه كردند با تاكيد بر نقش ممتاز و بي بديل زنان در نظام اسلامي خاطرنشان كردند: «اولين كسي كه نقش و جايگاه ممتاز بانوان را درك كرد و زمينه ساز نقش آفريني برجسته زنان در عرصه هاي مختلف شد امام بزرگوار بود، همچنان كه آن امام اولين كسي بود كه جايگاه مردم و تأثير حضور آنان را درك كرد.»
از سوي ديگر؛ رهبر انقلاب، تمركز دشمنان بر مقوله «زن» به عنوان يكي از مباني هجوم سياسي- تبليغاتي به نظام اسلامي را مورد تصريح قرار داده و به نكته بسيار دقيق، هوشمندانه و ظريفي انگشت تأكيد گذاشتند: «فرار زيركانه غرب از ورود به مقوله خانواده» و در توضيح اين نكته افزودند: «غربي ها، بحث زن را با شدت مطرح مي كنند اما اسمي از خانواده نمي آورند چرا كه بحث خانواده از نقاط ضعف بارز آنهاست.» «آقا»؛ همچنين در بيانات حكيمانه شان تأكيد مي كنند: «بايد با روشنگري در افكار عمومي مردم جهان، اجازه ندهيم اهداف سياستگذاران و برنامه ريزان غربي در حمله به مباني اسلام در قبال زن محقق شود» و با اشاره به كارهاي فراوان بر زمين مانده در موضوع «زن و خانواده» خواستار «نظريه پردازي» و «گفتمان سازي» به عنوان يك نياز حقيقي در اين زمينه مي شوند كه درباره اين سخنان راهبردي نكاتي قابل اعتناست: اولاً؛ بيانات رهبر انقلاب يك «نقشه راه» در موضوع «زن و خانواده» براي فعالان فرهنگي و انديشمندان و اساتيد و مسئولان مرتبط در حوزه هاي فرهنگي و اجتماعي ترسيم كرد و از همين رهگذر هيچ بهانه و توجيهي در انفعال و كم كاري مسئولان و پژوهشگران پذيرفتني نيست.
ثانياً؛ وظيفه و مسئوليت بزرگ مسئولان و پژوهشگران و انديشمندان در خصوص «نظريه پردازي» و «گفتمان سازي» در حوزه مقوله «زن و خانواده» دو چندان شده است و آن بخاطر شرايط حساس و سرنوشت ساز پيچ تاريخي دنياست كه از يكسو در خاورميانه و شمال آفريقا «بيداري اسلامي» نضج گرفته و با شتاب و با قدرت در حال پيشروي است و از سوي ديگر؛ اين بيداري به نوعي ديگر در پهنه اروپا و آمريكا نيز نفوذ كرده و در قامت جنبش فراگير «تسخير وال استريت» رخ نموده است.
ثالثاً؛ مطلب ارزنده و گرانسنگي كه از بيانات رهبر معظم انقلاب به وضوح قابل برداشت است تفكيك ميان «افكار عمومي جهان» و «برنامه ريزان و طراحان معاند غربي» در حمله به مباني اسلام در موضوع زن و حقوق زنان است.
جمهوري اسلامي بايد نسبت به شبهات و ادعاهاي بي پايه و اساس دولت هايي كه خصمانه و مغرضانه در موضوع حقوق زنان- عمدتاً ذيل بحث حقوق بشر- به ايران حمله مي كنند و با شانتاژ و تحريف رسانه اي به آن دامن مي زنند در يك «مكانيسم طراحي شده» و «تدابير ويژه» پاسخگو باشد و صداي بحق خود را بصورت رسا و بدون پارازيت بدخواهان و دشمنان به گوش افكارعمومي دنيا برساند. قطعاً و بدون ترديد عملي شدن اين مهم نيازمند يك طرح بين المللي است كه بايد هر چه زودتر فراتر از تلاش هايي كه تاكنون صورت گرفته در دستور كار نهادهاي مرتبط قرار بگيرد.
همچنين اين نكته را همين جا بايد اضافه كرد كه امروزه بسياري از ملت هاي مسلمان همچون تونس، ليبي، مصر و... در پي تحولات منطقه در بستر بيداري اسلامي، خواهان تدوين قانون اساسي خود بر مبناي احكام و شريعت اسلامي هستند و اينجاست كه ايران اسلامي بايد الگوي مترقي اسلام در حوزه زن و خانواده را نيز به اين ملت هاي تشنه آموزه هاي اسلامي ارائه دهد.
رابعاً؛ نبايد به اقدامات پدافندي و پاسخ به هجمه ها و هجوم هاي سياسي و تبليغاتي دشمنان در موضوع حقوق زنان كه در جاي خود بسيار ارزشمند و ضروري است بسنده كرد و مي طلبد كه با توجه به شرايط كنوني دنيا و روشنگري براي افكار عمومي جهان، پاره اي اقدامات آفندي نيز عملياتي شود.
اين نكته دقيق و عميق رهبر انقلاب كه غربي ها علي رغم طرح موضوع «زن» از مقوله «خانواده» زيركانه فرار مي كنند بايد به عنوان پاشنه آشيل غرب برجسته شود.
امروز مراكز تحقيقاتي و مطالعاتي در غرب اعتراف مي كنند جوامع غربي و بخصوص جامعه آمريكا دچار يك فروپاشي اخلاقي هستند كه پيامدهاي آشكار آن مصرف موادمخدر، سقط جنين، همجنس بازي، ابتلا به انواع بيماري هاي مقاربتي، افزايش روز افزون تجاوزات جنسي، افزايش استفاده از داروهاي ضدافسردگي، روي آوردن به تجارت تصاوير مستهجن و قاچاق كودكان و... است.
با اين وضعيت، عجيب نيست آنهايي كه «زن» را به ابزاري براي شهوت راني «مرد» تبديل كرده اند و نگاه شان به «زن» در حد يك كالا و يا مانكن است جمهوري اسلامي ايران را به نقض حقوق زنان متهم مي كنند و بر ضد او پرونده به اصطلاح حقوق بشر مي گشايند؟!
حسام الدين برومند