گروه فرهنگی- سید احمد خوئی: این روزها که تصاویر شنای دختران و پسران عراقی در ساحل فرات با نگرانی از سوی والدین مسلمان و شیعۀ عراقی روی صفحات فیسبوک تکرار میشود، در ایران برخی "بیحجابی" جوانانمان را فقط و فقط بر عهدۀ رفتارهای سختگیرانۀ جمهوری اسلامی معرفی میکنند. و این قضاوت را به جائی رساندهاند که ادعا شود جائی که قانون حجاب اجباری وجود ندارد، اقبال به حجاب بیشتر است. حتی نیمنگاهی به این همسایۀ عراقی نمیشود که در زیر هجوم محتوای فرهنگی و تمدنی غربی موازی با فقدان سیاستگذاری و محتواسازی بومی که به تخمین، بیش از 90 درصد محتوائی است که جوان عراقی با آن مواجه میشود، با چه سرعتی در حال گذار به دینزدائی است.
به گزارش بولتن نیوز، پدر و مادرهای عراقی اما گوئی که در این بیست سال - دو برابر سرعت چهل سال - یک سطل آب یخ بر سرشان خالی شده باشد، هنوز نمیدانند که از کجا خوردهاند؛ چون کسی نبوده که به آنها بگوید تقصیر "گشت ارشاد" یا "جمهوری اسلامی" و "قانون حجاب اجباری" آن است تا این همانند یک کلیشه افتاده در چرخه، دائم تکرار شود و اصل مطلب چرائی این تغییر دیده نشود. کلیشهای خلاف واقع که پدال "ترمز" را به جای پدال "گاز" جا میزند.
و اینگونه سگ را گشادهاند و سنگ را بسته. تاسفبار اینکه این کلیشهها به عنوان نوعی تبلیغات و مشوق سرعتبخش برای جریان دینزدائی به کار برده میشود. فعالان مدنی این روزها باید نمونۀ اجرا شدۀ منتقدین داخلی جمهوری اسلامی را بیشتر در عراق جستجو کنند و نتیجۀ جامعۀ بدون دخالت و نظارت را در این نمونۀ شیعی اسلام نیز بیابند.
فارغ از این نزاع، اگر بناست به نام اسلام صحبت کنیم، از نگاه اسلام و قرآن و ائمه و علمای قبل از جمهوری اسلامی هم، حجاب ذاتا نوعی سود شناخته میشد و در این تردیدی نبود، نوعی منافع جمعی در قالب حفظ یک ساختار اجتماعی مبتنی بر مفهوم خانواده که زندگی معقول و آرامی را تامین کند. چیزی که در سخن این منتقدین با "جمهوری اسلامی" گم شده، این هویت ذاتی حجاب و سود و فایده آن برای جامعه است که قابل مقایسه با "ماسک" برای غلبه بر وبای کروناست و فارغ از استناد تاسفبار به نظرسنجیهای غیرعلمی که برای جنگ روانی بر روی اذهان خصوصا نخبگان ساخته میشوند، سوال این که آیا کسی لزوم استفاده از ماسک را منوط به رأی عام میکند یا اگر هم رأی عام استفاده از ماسک را غلط دانست در صدد اصلاح آن میکوشد؟ خیرخواهی کدام است؟ و اصولا اگر بناست از نمایدید شریعت نگاه کنیم، با رأی عام محک زدن یک واجب اصولی و عقلی چه معنائی دارد؟ میبینید که این روزها در غرب گروههائی هم هستند که استفاده از ماسک اجباری را خلاف حریم شخصی و حقوق شخصی خود میدانند و هر روز هم تظاهرات میکنند.
آقای مهدی_نصیری در شبکۀ 4 تلویزیون جمهوری اسلامی به مضمون فرمودهاند که اصرار بر حجاب قانونی و رها کردن سایر ارکان اسلام، از دین یک چهرۀ دچار اعوجاج تحویل جامعه میدهد، این صحیح، اما سوال این است که رها کردن حجاب است که "منافع اجتماعی" تلقی میشود یا تقویت بر سایر ارکانی که مغفول ماندهاند؟ مگر کسی مانع اصرار به سایر ارکان مغفول مانده است؟ طبیعی است که غفلت از سلامت اجتماعی و خانوادگی هم یک آسیب دیگر است که جامعه را مبتلا میکند و راه حل این اعوجاج، البته ترمیم غفلتهاست نه زدودن اصرارهای درست.
اگر به آمار علاقه داشته باشید و بررسی کنید، در جوامع بیحجاب، جامعه و مفهوم سنتی خانواده به کلی رنگ باخته است و موجودیت جامعه و خانواده با بحرانهای جدی مواجه است. حجاب به شکل مستقیم یا غیر مستقیم بخشی از ساختار خانواده است و ظاهر انسان را با جامعه مرزکشی میکند تا فاجعههائی مثل هر 90 ثانیه یک تجاوز به عنف در آمریکا یا آمار فوقالعاده بالای همباشی کمتر از یک سال، یا آمار فزاینده تولد فرزندان در ازدواجهای موقتی چند ماهه و چند روزه را در اروپا و آمریکا حاصل نکند! این فاجعۀ اجتماعی عصر کنونی، حاصل نظریههای حقوقی سکولار است که البته "حق پوشش -نداشتن-" هم جزئی از آن است.
آقایان منتقدین، در همان روزهائی این سخنان را میگویند که اعضای پارلمان فرانسه به جهت ورود یک دانشجوی محجبه به یکی از سالنهای پارلمان، آن سالن را در اعتراض ترک میگویند، تا مبادا به اصول سکولارشان که جامعه و خانواده را به این ویرانی کشانده، آسیبی برسد. که متاسفانه فارغ از این دید جامع، برخی از آقایان به دنبال بگومگوهای عوامپسند میگردند و بد نیست کمی سر خود را بچرخانند.
با فرض و توقع این که آقایانی که این نوع نگاه را مطرح میکنند با صبغۀ دلسوزی برای اسلام و جامعۀ اسلامی تلاش میکنند، و با فرض این که حجاب، سودی است همانند ماسک که نه از سوی جمهوری اسلامی که از سوی شریعت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) تعیین شده، سوالی جدی مطرح میگردد که این پیشگامی برای حجاب زدائی چیست و چه شده است که منافعی اینچنین عیان برای جامعه، قربانی میشود؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خداوند به شما مجاهدان راه خدا اجر دهد.
که عمارها اندک هستند.
اما در باره این افراد خداوند بسیار سخت صحبت کرده و فرموده است؛
البقره
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻭ [ ﻭﺳﻴﻠﻪ ] ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ [ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ] ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻴﻢ ، ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ [ ﺗﺎ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ] ﺧﺪﺍ ﻟﻌﻨﺘﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻫﻢ ﻟﻌﻨﺘﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .( بقره ١٥٩)
افرادی که حجاب را که خداوند در قرآن تبیین کرده را کتمان می کنند دچار لعن خدا هستند. مگر توبه کنند و آن را تبیین کنند:
البقره
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
ﻣﮕﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ [ ﻣﻔﺎﺳﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ] ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ، ﻭ [ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ] ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ ، ﭘﺲ ﺗﻮﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮم ; ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ .(بقره ١٦٠)
شخصا بینشی مذهبی دارم ولی هرگاه در معدود گردهمایی های فامیلی بحث باور های دینی مطرح می شود هجمه ها متوجه نخبگان می شود که عملی متفاوت از سخنان شان دارند و هزار دلیل به ظاهر قانع کنند ه برای دین گریزی مطرح می کنند و تا آنجا که هیچ دفاعی از عملکرد اختلاس گران رسمی باقی نمی ماند. در جمع فامیل که زمانی تقریبا پر بود از نماز گذاران و متشرعبن حالا با در گذشت بزرگان نسل بعد رویه عکس در پیش گرفته اند و کسانیکه در دهه های شصت و هفتاد مذهبی صد آتشه بودند شده اند ضد مذهب صد آتشه و خانه هایش که زمانی محل دعا و سفره های مذهبی بود حالا شده بزم و ..... و صد تاسف که افکار و ایده های فرقه های ضاله هم به خانه های آنان رخنه کرده است
اندک دوستان مذهبی هم دیگر مانند گذشته حجاب داری نمی کنند و ماهم تنها مانده ایم
در تاریخ هیچ کس سراغ ندارد که اهل بیت عملی خلاف گفتارشان داشته باشند. امروز هم با وجود پیشرفت ها در سواد اموزی و علم پژوهشی هنوز در فهم قرآن اغلب مشکل دارند چه رسد به صدر اسلام ولی آنچه سبب گرایش شد عمل مسلمین و به ویژه بیت رسول الله بود که به قول معروف دو صد گفته چون نیم کردار نیست عامل دین باوری بود و اسلام پذیری
مردم عمل را می دیدند که با گفتار مو نمی زد صداقت می دیدند و ایثار نه تبعیضی نه احجافی و نه تکبری
در نتیجه اسلام می آوردند با جان و دل و با شوق و لذت جان می باختند در راه خدا
حالا از اسلام روایتی است که باور آن برای نسل جوان راحت نیست چون اهل عملی نمی بینند تا الگو بگیرند
ما هم تازه متوجه شدیم که باید وقت بیشتری برای تعمیق شدن در دین می گذاشتیم تا بضاعت پاسخ گویی به پرسش های این نسل را می یافتیم
متاسفانه رجوع ما به مراجع مجازی معتبر برای یافتن پاسخ به پرسش های نسل جوان تر خیلی کارساز نیست
ضمن اینکه بی دین ترین اقشار جامعه همان مرفهان حرامخواری هستند که بیشترین نفع را در ارتباط با همان مسوولان فاسد برده اند و متدین ترین اقشار جامعه هم اقشار فقیری هستند که بیشترین ضربه را از فساد مسوولان خورده اند.
اگر عملکرد متولیان فرهنگی بگونه ای باشد که برای نسل جوان گیرایی نداشته باشد ؛ این نسل از صالحین تهی می شود و بالطبع کشور دچار انحطاط می شود و دیگر تبعات آن
ورود بولتن نیوز را به این بحث ضروری باید به فال نیک گرفت تا بلکه ادامه دار شود و من و شما نوعی با تحاشی نگاری سعی کنیم به سهم خود اهمیت این موضوع را برای متولیان روشن تر کنیم تا بلکه چاره اندیشی شود. انحطاط در نسل جوان را باید جدی گرفت. حال منشا آن هرچه هست ماهواره یا دنیای مجازی یا عملکرد نخبگان
. این روز ها اعتیاد بد جوری نسل جوان را تهدید می کند و متاسفانه اعتیاد فقیر و غنی نمی شناسد و چه بسا که در قشر کم درآمد اعتیاد دردسر ساز تر باشد
آیا می توان از معتاد انتظار تقوا و نجابت داشت؟