در ماجراهای مختلفی که طی هفته های گذشته پیش آمده، اتفاقی رخ داده که به هیچ وجه صورت خوبی ندارد. آن اتفاق غلط خرج کردن افراد مختلف از اعتبار مقام معظم رهبری است.
گروه سیاسی: در ماجراهای مختلفی که طی هفته های گذشته پیش آمده، اتفاقی رخ داده که به هیچ وجه صورت خوبی ندارد. آن اتفاق غلط خرج کردن افراد مختلف از اعتبار مقام معظم رهبری است. به فردی بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب پیرامون یک موضوع اتهامی وارد می شود و یا نسبت به او انتقادی صورت می گیرد. در نقطه مقابل آن فرد نیز در مقام دفاع از خود مجددا از ایشان مایه می گذارند.
به گزارش بولتن نیوز، این رویه غلط علاوه بر اینکه شخصیت حقیقی ایشان را مخدوش می کند، جایگاه ولایت فقیه را نیز تقلیل می دهد. اگر به فلان واعظ یا مسئول انتقادی وارد است، راه های زیادی برای انجام نقد وجود دارد. برای مثال ما قصد داریم حداد عادل یا پناهیان را مورد انتقاد قرار دهیم. آیا انتقادمان حق است و برایش مستندی داریم؟! اگر اینگونه است پس چرا از رهبر انقلاب را برای حمله به آن فرد خرج می کنیم؟! البته اگر تطبیق با سخنان ایشان و معیارها صورت بگیرد، اشکالی وجود ندارد چون آن سخنان همانند مانیفستی است برای همه دلبستگان انقلاب اسلامی.
اما متاسفانه برخی از تطبیق سخنان با رفتارها گذشته و برای حمله به مصداق سازی روی می آورند و رهبر معظم انقلاب را وارد بحث های سطح پایین می کنند و جایگاه ایشان را هم به لحاظ حقیقی و هم حقوقی تقلیل می دهند. از این بدتر رفتار افرادی است که قصد دفاع از خود را دارند. آقای پناهیان قصد دارد بگوید که هدیه گرفتن منبری در حد لازم و نه زیاد از حد کاری مرسوم و خوب است، از امام و رهبری مایه می گذارد که ایشان نیز همین شکل زندگی کرده اند و من هم مانند آن ها. اینجا مخاطبی که اطلاعی از چند و چون این کار ندارد، داستان هایی که برای ایشان شکل داده اند را با امامین انقلاب تطبیق می دهد و اگر به جواب درستی نرسد، موجب دلسردی او از انقلاب می گردد.
جناب پناهیان یکی از مصادیق این رفتارهاست. در سطح کلان تر حتی روسای نهادها و ارگان ها و قوای سه گانه نیز چنین رفتاری دارند. یعنی یک مسیری را اشتباه می روند. بعد از اینکه اثرات منفی آن نمود پیدا کرد، برای جمع و جور کردن قضیه می گویند ما با رهبری هماهنگ بودیم و نظر ایشان را اجرا کردیم همانند آن چه که در برجام اتفاق افتاد. سخنی که غالبا خلاف واقع است زیرا ایشان اساسا بنای دخالت در انجام وظایف دستگاه های گوناگون را ندارند و تنها شاید به یک مشورت اکتفا کنند وگرنه رویه حضرت آقا، آزاد گذاشتن و سپردن مسئولیت به افردی است که سمتی را برعهده گرفته اند.
این اتفاق به هیچ وجه درست نیست زیرا جایگاه ولایت فقیه، وظایف بسیار سنگینی را بر دوش ولی فقیه گذاشته است که محدود به یک کشور و اتفاقات معمول آن نمی شود. زمامداری جریانی انقلابی در سرتاسر عالم که بنای مبارزه با استکبار جهانی و جور و ستم و ظالمین را دارد، در کنار هدایت امت به سمت ظهور و در طی این مسیر، رتق و فتق امور زندگی ایشان، از اهمیت بیشتری برخوردار است تا اینکه میان دعواهای حیدری نعمتی و خانه این و ویلای آن و مدرسه فلان، پای ولی فقیه جامعه اسلامی را به میان بکشیم و برای اثبات حقانیت خود، از ایشان مایه بگذاریم.