کیهان:
كاتب ويژه خاتمي و همكار روزنامه زنجيره اي سلام با افسردگي تمام گروه هاي اپوزيسيون را مورد هجو قرار داد.
بابك داد در زمان رياست جمهوري خاتمي، كاتب ويژه وي بود. وي بلافاصله پس از اوج گيري فتنه و آشوب در سال 88 و بي آنكه تحت تعقيب و فشار باشد به سوداي اقامت در فرانسه از كشور خارج شد اما تا مدت ها ادعا مي كرد در داخل كشور در حال فرار و مبارزه است! اكنون حدود يك سال و نيم از خروج نامبرده از ايران مي گذرد و وي بي آن كه توضيح دهد خود غير از خوردن و خوابيدن چه مبارزه اي كرده، تصويري بي عرضه از گروه هاي اپوزيسيون خارج كشور ترسيم مي كند.
«داد» در گويانيوز اپوزيسيون را «سرگردان» و «زنداني خود» خواند و نوشت: بسياري از اينها كه ساكن آمريكا هستند، نمي توانند به جز در محله لس آنجلس كه به «تهرانجلس» مشهور شده زندگي كنند و بسياري از مهاجران، بعد از سالها زندگي در كشورهاي خارجي، هنوز زبان خارجي نمي دانند. زيرا آنها به نوعي در محدوده همان تنگ كوچك شنا مي كنند.
وي اضافه كرد: «به صورت اسمي ما داراي دهها حزب سياسي مخالف با حكومت ايران هستيم اما در عمل، اين احزاب حتي قدرت برگزاري يك تجمع چشمگير ندارند! آنها هنوز قدرت تشكيل يك گردهمايي و هم انديشي با همديگر را ندارند و هرگز نتوانسته اند يك پارلمان و كنگره از مخالفان تشكيل بدهند. گروههاي اپوزيسيون در مجموع به «مجمع الجزاير پرشماري» شباهت دارند كه با وضعيت فعلي، هيچكدام از جزيره هاي كوچك قابل سكونت نيستند!... در اين ميان، دستگاههاي تبليغاتي و امنيتي جمهوري اسلامي هم بيكار نيستند و به هر چه دورتر شدن اين جزاير كوچك، كمك مي كنند. تخم بدبيني و شك مي كارند و «تفرقه» درو مي كنند! هنگامي كه ما زنداني جزيره خويش باشيم، به قاتل خويش مبدل خواهيم شد. ما قاتل خويشتنيم! در واقع قبل از آنكه حكومت، اپوزيسيون را ناكارآمد كرده باشد، اين خود اپوزيسيون است كه زندانبان و قاتل اپوزيسيون شده است!»
به نظر مي رسد به تدريج بوي كباب از مشام آقاي داد دور شده كه اندك اندك واقعيت ها را - به انضمام نحوه تأمين مواجب نوكري و ارتزاق در ينگه دنيا آن هم در ميان صدها آدم گرگ تر و كلاهبردارتر از خود- لمس مي كند.
به تازگي سايت اپوزيسيوني اخبار روز در گزارشي تصريح كرده بود: اصلاح طلبان از چند سال پيش به واسطه فرستادن برخي نيروهاي خود به خارج كشور درصدد راه اندازي آلترناتيو جمهوري اسلامي بودند اما اكنون با وضعيت توهمي كنار آمده و نفوذ اجتماعي خود را از دست داده اند.