کد خبر: ۶۸۲۳۳۹
تاریخ انتشار:
شبکه نفوذ در پی تحمیل برجام۲

برجام خسارت محض بود، مرتكب حماقت محض نشويم

مدتی است که جریان غربگرا و غربگدای داخلی به صورت پیدا و پنهان بر طبل اعتماد به شیطان بزرگ و مذاکره مجدد با امریکا (ترامپ) کوبیده و به شکل احمقانه‌ای مدعی است از یک‌سو شرایط داخلی امریکا و شخص ترامپ به گونه‌ای است که حاضر است برای برنده شدن در انتخابات به ما امتیاز بدهد و از سوی دیگر اروپا نیز در شرایطی به سر می‌برد که حاضر است امریکا را رها کرده و برای حفظ برجام در کنار ایران به ایفای نقش بپردازد.

گروه بین الملل - دکتر سید عبدالله متولیان پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: مدتی است که جریان غربگرا و غربگدای داخلی به صورت پیدا و پنهان بر طبل اعتماد به شیطان بزرگ و مذاکره مجدد با امریکا (ترامپ) کوبیده و به شکل احمقانه‌ای مدعی است از یک‌سو شرایط داخلی امریکا و شخص ترامپ به گونه‌ای است که حاضر است برای برنده شدن در انتخابات به ما امتیاز بدهد و از سوی دیگر اروپا نیز در شرایطی به سر می‌برد که حاضر است امریکا را رها کرده و برای حفظ برجام در کنار ایران به ایفای نقش بپردازد.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جوان، این جریان سیاسی که همه حیثیت خود را در قمار اعتماد به دشمن و تعطیلی صنعت هسته‌ای از دست داده و با فرصت سوزی‌های مکرر خسارات جبران ناپذیری به کشور وارد ساخته، اینک بدون شفاف‌سازی نسبت به برجام خسارت محض و پاسخ‌گویی به صدها سؤال و ابهام در باره برجام، برای اعاده حیثیت خود چاره را در وادادگی و گدایی بیشتر و تعقیب دیپلماسی التماسی و راه اندازی نمایش تلخ برجام ۲، ۳ و... دیده و با کمک شبکه ساماندهی شده نفوذ، مدام برای تحمیل خط مذاکره با امریکا به دولت فشار وارد می‌کند.

برجام برای جمهوری اسلامی ایران خسارت محض بود به این دلیل که ما به تمام تعهدات خود عمل کردیم، اما غربی‌ها به هیچ‌کدام از تعهدات خود عمل نکردند و در واقع در برابر تعهدات اجرا شده و سخت گیرانه حداکثری ایران، حاضر به انجام تعهدات و این رفتار اختصاص به امریکا نداشته و اروپا نیز در یک هماهنگی کامل و علنی، مطلقاً به وعده‌های ۱۱ گانه خود عمل ننموده است.

مروری بر آثار اقتصادی و سیاسی پسابرجام هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که اعتماد مجدد به غرب و تن دادن به مذاکره در باره موضوعات صرفاً مورد علاقه غرب به‌ویژه در حوزه‌های دفاعی و امنیتی، حماقت محض بوده و آثار خیانت بار و ضد امنیت ملی بر جای خواهد گذاشت. اروپایی‌ها اگر تا قبل از برجام با سیاست «هویج و چماق» در برابر همراهی ایران، نسبت به تأمین برخی نیازمندی‌های ایران نرمش نشان می‌دادند اینک با خروج امریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ بدون هر گونه انعطاف، با اتخاذ سیاست «بیم و امید» فقط حرف تحویل ما داده و با شش ویژگی ایران را بازی داده و به لطائف‌الحیل در غل و زنجیر برجام نگه داشته اند:

-۱ همواره به ما وعده پوچ داده‌اند.

-۲ در متن و بطن وعده‌های پوچ و تحقیرآمیز به ما توهین کرده‌اند که خط اینستکس تنها یک نمونه از آن‌ها است که در آن آشکارا استقلال ایران را نفی و به ما به چشم بردگان و مستعمره قرن ۲۱ نگاه کرده و می‌گویند ایران باید زیر نظر اتحادیه اروپا و مشخصاً سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در باره هزینه کرد درآمدها و صادرات و واردات عمل کند. اروپایی‌ها تشخیص می‌دهند که چه چیزی، چه مقدار، از کدام کشور، برای چه بخریم و همین طور کالای صادراتی خود را زیر نظر و به تشخیص آن‌ها به چه کسی و برای چه منظوری بفروشیم که در غیراین صورت پول آن در اینستکس قابل وصول نیست.

-۳ مستکبران اروپایی حتی به اجرای همان اینستکس استعماری و تحقیرآمیز هم راضی نشدند و دبه درآورده و مخالفت امریکا را بهانه کردند.

-۴ اروپایی‌ها حتی حاضر نشدند خروج امریکا از برجام را علناً محکوم و آن را نقض برجام معرفی کنند.

-۵ در عین حالی که اروپایی‌ها به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکرده‌اند از موضع طلبکارانه همواره ما را تهدید می‌کنند.

-۶ اروپا پا را از زمان خروج امریکا از برجام، مستمراً بر تهدیدها، فشارها و همراهی با امریکا افزوده و با سیاست مرعوب سازی و گوشزد کردن خطرات اوهامی غرب علیه ایران خواستار مذاکره بر سر توانمندی دفاعی ما شده‌اند.

برجام خسارت محض بود، مرتكب حماقت محض نشويم

بخش اول سخنان آقای روحانی در سال ۹۲ که گفته بود «اروپایی‌ها امریکا را کدخدا می‌دانند و بدون اجازه امریکا آب نمی‌خورند پس ما هم مستقیماً با کدخدا مذاکره و توافق می‌کنیم» گویای این حقیقت است که اروپا به دلایل مختلف از جمله حفاظت از منافع اقتصادی و امنیتی فاقد استقلال کامل سیاسی بوده و از روی جبر یا اختیار ناچار به تبعیت از دیکته‌های امریکا است. اروپا به‌عنوان کرم سر قلاب امریکا و در قالب پلیس خوب مأموریت دارد در گام نخست با طرح‌ها و پیشنهادات پوچ مانع از خروج ایران از برجام شده و در گام‌های بعدی، مدل برجام را به سایر حوزه‌ها تعمیم داده و ایران را به قبول مذاکره در باره آن‌ها وادار نماید. نظام سلطه به‌عنوان دشمن اصلی انقلاب اسلامی در پی آن است که الگوی مذاکره در باره اقتصاد را به حوزه دفاع و امنیت تعمیم دهد و هدف جنگ اقتصادی فعلی، واداشتن نظام سیاسی ایران به قبول مذاکره در باره توان دفاعی خود از طریق افزایش فشار به مردم ایران، عصیان گری و شورش عمومی و مطالبه ملی از نظام برای قبول مذاکره است و این تکرار همان نسخه شوم سال ۹۲ است که منجر به برجام خسارت محض شده و اینک ۸ سال است که کشور هزینه آن نسخه را می‌پردازد.

امروز یک تفکر باطل و ذلیلانه در کشور اصرار دارد به نظام تحمیل کند که مصلحت ما در حفظ برجام به هر قیمتی بوده و برجام برای ایران منافعی دارد که حتی اگر اروپا هم از برجام خارج شود ما در برجام بمانیم. این تفکر منفعلانه اینک بازی قدرت در امریکا را بهانه‌ای برای ورود به مذاکره با امریکا قرار داده و مدعی است با توجه به نیاز فوری ترامپ، می‌توان در مذاکره از او امتیاز گرفت. به‌عنوان نمونه روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد در همین راستا با نادیده انگاشتن تجربیات ۷۰ سال گذشته نوشته: حالا که شانس پیروزی بایدن کم شده، بهتر است با ترامپ ببندیم! پیش‌بینی‌ها این است که ترامپ مجددا به کاخ سفید راه پیدا خواهد کرد بنابراین برای برجام و توافق جدید با تکیه بر این مولفه‌ها باید حرکت کرد... منافع ایران چه بسا حکم کند چندان منتظر نتیجه منازعه الاغ‌ها و فیل‌ها نمانیم، چون با شروع مناظره‌ها این ترامپ فیل است که بر بایدن الاغ پیروز خواهد شد؛ ترامپ در مناظره‌ها، بایدن را لقمه چپ خود خواهد کرد.

این نگاه غلط و گره زدن منافع و امنیت ملی کشور به بیگانه (دشمن) نمی‌تواند صرفاً ناشی از سهل اندیشی باشد و چه بسا که تحت حمایت و هدایت جریان نفوذ مطرح و دنبال شود. ‏تجربه ۴۲ ساله پس از انقلاب آشکارا نشان داده که امریکا لحظه‌ای از تجاوزگری، شرارت و خوی استکباری نسبت به ایران فاصله نگرفته و پرونده هر دو حزب امریکا مملو از مظالم، توطئه و دسیسه چینی علیه ایران بوده و استراتژی امریکا علیه ایران در جای دیگری رقم خورده و حضور هر یک از دو حزب در کاخ سفید تغییری در استراتژی امریکا ایجاد نخواهد کرد و اروپا نیز در تمام سال‌های پس از انقلاب به‌عنوان بازوی اصلی شیطان بزرگ علیه ایران ایفای نقش کرده است.

بر این اساس دل بستن به حل مشکلات کشور از طریق مذاکره با اروپا و امریکا و دادن امتیازات بیشتر به حریف، نتیجه‌ای جز فرصت سوزی، طمع ورزی بیشتر نظام سلطه، تبدیل نقاط قوت به ضعف، بروز و افزایش ناامیدی و یأس در مردم، آسیب دیدن بیشتر اقتصاد کشور و معیشت مردم و فراهم شدن زمینه برای تبدیل ایران به مدل لیبی، سوریه و... در پی نداشته و حرکت در این مسیر و دمیدن در شیپور وادادگی و قبول مذاکره با شیطان بزرگ و اذنابش مفهومی جز حماقت، خیانت و فرصت‌سوزی ندارد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین