پیامبر اکرم (ص) از ابتدای دوران رسالت به معرفی امام و وصی پس از وفات خود، اهتمام جدی داشت. فلسفه وجودی امام، نقل و حفظ دین اسلام، تبیین صحیح معارف دینی و هدایت انسانهاست؛ از این رو لازم است امام برای انجام بهتر وظایف خویش، دارای عصمت، علم خدادادی و ولایت از جانب خداوند باشد.
مصادف با فرارسیدن «عید غدیرخم»؛ عید امامت و ولایت وظیفه دانستیم به برخی سوالهایی که در شبکههای اجتماعی یا در گوشه و کنار مجالس و منابر در مورد امامت مطرح میشود، بپردازیم.
این امر باعث شده موضوع سوالهای شرعی شما پیرامون امامت را از حجت الاسلام والمسلمین مهدی آذری طوسی جویا شویم و نگاهی به فتوای مراجع تقلید عظام دراینباره داشته باشیم که در ادامه آنها را می خوانید:
آیا از امامت در قرآن کریم ذکر و یا اشارهای شده است؟
در مورد مسائله امات در قرآن کریم آیات زیادی وارد شده است؛ هم الفاظ قرآن بر امامت دلالت دارد و هم تفسیر و تاویل قرآن این دلالت را نشان میدهد. به عنوان مثال در مورد لفظ امام خداوند در سوره بقره آیه ۱۲۴ میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»؛ (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود؛ و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)». غیر از این مورد موارد دیگری نیز یافت میشود.
اما در خصوص تفسیر «امام»؛ آیات متعددی در قرآن کریم داریم که به امامت دلالت دارد مانند آیه اطاعت؛ در مورد تاویل هم با مراجعه به تاریخ و روایات معتبر در کتابهای شیعه و سنی به راحتی میتوان به جواب رسید.
آیا پذیرفتن ولایت فقیه مثل پذیرفتن ولایت اهل بیت الزامی است یا نه؟
اگر کسی به اصل واژه ولایت فقیه توجه کند درمیابد که این کلمه چیزی جز همان ولایت اهل بیت (ع) نیست؛ زیرا فقیه کسی است که احادیث اهل بیت (ع) را نقل کند و بر اساس روایات آنان تصمیم گیری بگیرد.
آیا امامان به علم غیب مسلط بوده اند و از وقایع آینده و عواقب اعمال مطلع بوده اند؟
بر اساس روایات ما چند نوع علم داریم. امامان نیز هر زمانی که مشیت الهی بود علم پیدا میکردند وگرنه علم حاصل نمیشد. حضرت امام رضا (ع) با وجود اینکه از محتویات جام زهر با خبر بود چرا آن را با اختیار سر کشید و از خوردن آن امتناع نورزیدند؟
ایشان که عاقبت کار را میدانستند پس چرا مقاومت نکردند تا مظلومیت خود به شیعیان خویش نشان دهند؟
به سوال قبل رجوع شود. البته به این نکته باید توجه داشت که علم امامت فراتر از این تصمیم گیریهای عادیست که ما برای حفظ جان انجام میدهیم. گاهی بخاطر مصلحت، حفظ اسلام یا موارد دیگری کاری میکنند که عقل ناقص ما قابلیت درک آن را ندارد.
لطفا توضیح مختصری درمورد ولایت تکوینیه بفرمایید؟
ولایت تکوینی یعنی مسلط شدن بر جهان هستی و سرپرستی موجودات جهان و عهده گرفتن تدبیر امر آنهاست.این ولایت مخصوص خداوند متعال است. او هر گونه تصرف و تدبیر در هر موجودی و هر رقمی برایش فراهم و ممکن است در مرتبه بعد، خداوند به هر فرد که بخواهد ببخشد. البته ولایت تکوینی اشخاص، در طول ولایت تکوینی خداوند است و به اذن خداوند در عالم هستی تصرف دارند.
«امامت» از نظر آیت الله خامنهای
آیا ولی فقیه ولایتی دارد که بر اساس آن بتواند احکام دینی را به هر دلیلی مانند مصلحت عمومی، نسخ نماید؟
بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) امکان نسخ احکام دین اسلام وجود ندارد، تغییر موضوع یا پیدایش حالت ضرورت و اضطرار یا وجود مانع موقتى براى اجراى حکم، نسخ محسوب نمی شود.
آیا اوامر، ولی فقیه برای همه مسلمانان الزام آور است یا فقط مقلدین او ملزم به اطاعت هستند؟ آیا بر کسی که مقلد مرجعی است که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، اطاعت از ولی فقیه واجب است یا خیر؟
بر اساس مذهب شیعه همه مسلمانان باید از اوامر ولایى ولى فقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهى او باشند، و این حکم شامل فقهاى عظام هم میشود، چه رسد به مقلدین آنان. به نظر ما التزام به ولایت فقیه قابل تفکیک از التزام به اسلام و ولایت ائمّه معصومین (علیهمالسلام) نیست.
آیا ولایت فقیه یک مسأله تقلیدی است یا اعتقادی؟ و کسی که به آن اعتقاد ندارد چه حکمی دارد؟
ولایت فقیه از شئون ولایت و امامت است که از اصول مذهب است. با این تفاوت که احکام مربوط به ولایت فقیه مانند سایر احکام فقهى از ادّله شرعى استنباط میشوند و کسى که به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذیرش ولایت فقیه رسیده، معذور است.
آیا اطاعت از دستورات نماینده، ولی فقیه در مواردی که داخل در قلمرو نمایندگی اوست، واجب است؟
اگر دستورات خود را بر اساس قلمرو صلاحیت و اختیاراتى که از طرف ولى فقیه به او واگذار شده است، صادر کرده باشد، مخالفت با آنها جایز نیست.
آیا از امامت در قرآن کریم ذکر و یا اشارهای شده است؟
آیه تبلیغ: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین.» «ای پیامبر آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر نکنی رسالت او را انجام ندادهای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه میدارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمیکند.»
آیه ولایت: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون»؛ ولی و سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبران او و آنها که ایمان آورده اند و نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میپردازند.
آیه اولی الامر: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را.
آیا پذیرفتن ولایت فقیه مانند پذیرفتن ولایت اهل بیت (ع) الزامی است یا خیر؟
ولایت فقیه عبارت است از حکومت فقیه عادل و دین شناس حکم شرعى تعبدى است که مورد تأیید عقل نیز است و در تعیین مصداق آن روش عقلایى وجود دارد که در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران بیان شده است. عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، در عصر غیبت حضرت حجت (ارواحنا فداه) موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمىیشود.
«امامت» از نظرآیت الله مکارم شیرازی
در مورد تعریف «امامت»، اختلاف نظر زیادى وجود دارد که باید هم داشته باشد، چرا که امامت از نظر گروهى (شیعه و پیروان مکتب اهلبیت (علیهم السلام) از اصول دین و ریشه هاى اعتقادى است، در حالى که از نظر گروه دیگر (اهل سنت) جزء فروع دین و دستورات عملى محسوب مى شود.
بدیهی است این دو گروه به مسئله «امامت» یکسان نمىنگرند و طبیعى است که تعریف واحدى نیز ندارند. به همین دلیل مى بینیم یک دانشمند سنى امامت را چنین تعریف مىکند: «اَلاِمامَة رِئاسَة عامَّة فى اُمُورِ الدِّینِ و الدُّنْیا، خَلافَة عَنِ النَّبى (ص)»: «امامت ریاست و سرپرستى عمومى در امور دین و دنیا به عنوان جانشینى از پیامبر اسلام (ص) است».
مطابق این تعریف، «امامت» یک مسئولیت ظاهرى در حد ریاست حکومت است، منتها حکومتى که شکل دینى دارد و عنوان جانشینى پیامبر (ص) (جانشینى و نیابت در امر حکومت) را به خود گرفته است و طبعاً چنین امامى مى تواند ازسوى مردم برگزیده شود.
بعضى نیز «امامت» را به معنى جانشینى یک شخص از پیامبر (ص) در برپا داشتن احکام شرع و پاسدارى از حوزه دین بطورى که اطاعت او بر همه امت واجب باشد دانسته اند.
این تعریف تفاوت چندانى با تعریف اول ندارد و همان مفهوم و محتوا، و همان آثار را در بر دارد.
ابن خلدون در مقدمه معروفش بر تاریخ، نیز همین معنى را دنبال کرده است، شیخ مفید در «اوائل المقالات» در بحث عصمت چنین مى گوید: «اِنَّ الاَئِمَّة الْقائِمینَ مَقام الاَنْبیاء فى تنْفیذِ الاَحْکامِ وَ اِقامَةِ الْحُدود وَ حِفْظ الشَّرایِع وَ تَأدیب الاَنام مَعْصُومُون کَعِصْمَة الاَنبیاء»: «امامانى که جانشینان پیامبران در اجراى احکام و اقامه حدود و حفظ شریعت و تربیت مردم هستند معصوم (از گناه و خطا) هستند، همچون معصوم بودن انبیاء»
مطابق این تعریف که با اعتقاد پیروان مکتب اهل بیت هماهنگ است امامت چیزى فراتر از ریاست و حکومت بر مردم است؛ تمام وظایف انبیاء ـ بجز دریافت وحى و آنچه شبیه آن است، براى امامان ثابت است و به همین دلیل شرط عصمت که در انبیاء است در امام نیز هست. (دقت کنید).
از این رو در شرح احقاق الحق، امامت در نزد شیعه چنین تعریف شده «هِىَ مَنْصَب اِلهى حائِز لِجَمیعِ الشُّؤون الْکریمَة و الْفَضائِل اِلاّ النُّبُوَّة وَ ما یُلازِم تِلْکَ الْمَرْتَبَةِ السّامِیَة»: «امامت یک منصف الهى و خداداى است که تمام شئون والا و فضایل را در بر دارد جز نبوت و آنچه لازمه آن است».
براساس این گزارش، امام از سوى خداوند و به وسیله پیامبر (ص) تعیین مى شود و همان فضایل و امتیازات پیامبر (ص) را (جز مقام نبوت) دارد و کار او منحصر به حکومت دینى نیست. به همین دلیل اعتقاد به امامت جزئى از اصول دین محسوب مى شود، نه یکى از فروع دین و وظایف عملى.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com