گروه بین الملل: ترامپِ ساختمانساز گفت: «نمیتوانی چیزی را روی فونداسیون و پایه بد بسازی. کری توافق بدی ساخت. نمیگویم که چهکار میخواهم بکنم اما اگر به این توافق پایان دهم، از ایجاد توافق جدید استقبال میکنم. ترجیح میدهم همهچیز را حل کنم تا اینکه آن را مثل این به حال خود رها کنم.» او گفت: «ما باید بهجای اصلاح یک توافق بد، توافق جدیدی ایجاد کنیم.»(ماکرون در تماس بعدی به ترامپ گفت که مشتاقانه به دنبال تسریع در روند ایجاد توافق جدیدی است که البته اشتیاق و شتاب بیشتری در ترامپ ایجاد نکرد.) جلسه بعدازاین به سمت مسائل تجاری و سایر موضوعات رفت و در حدود ساعت 12:25 دقیقه برای آمادگی جهت کنفرانس مشترک به پایان رسید. در این جلسه، رهبران دو کشور چیز جدیدی در مورد ایران نگفتند. گرچه ترامپ درجایی بیان کرد که «هیچکس نمیداند که قرار است چهکار کنم .... گرچه آقای رئیسجمهور! شما خوب میدانید که من ایدههای خوبی در این زمینه دارم.» بعدازآن، شام رسمی وزارت خارجه با حضور ترامپ و ماکرون - اگر از آن دسته آدمهایی هستید که ساعت 10:30 شب شام میخورید- اتفاق خیلی خوبی بود. حتی در آن زمان گرچن و من سرگرمیهای بعدی را رها کردیم و مانند جان کلی و همسرش کارن، که با هم بودیم، کیفها و لباسهای کارمان را از دفاترمان برداشتیم و به سمت خانه رفتیم.
به گزارش بولتن نیوز، در صبح روز 25 آوریل، ترامپ دوباره تأکید کرد که میخواهد منوچین آمادگی کامل برای «سنگینترین تحریمهای ممکن» را داشته باشد که همه ما را هیجانزده کرد.
موافقت متیس در روز 25 آوریل با ترک توافق، گام بزرگی در جهت فراهمسازی شرایط جهت انجام این کار بود. متیس گفت: «اگر تصمیم گرفتهاید که توافق را ترک کنید، من هم میتوانم با این شرایط کنار بیایم.» بهسختی میشد بیان کرد که تأیید مشتاقانهای بود اما حداقل نشان داد که متیس قرار نیست به خاطر این کار بمیرد. متیس بااینحال از هر فرصتی برای بیان مخالفت خود با خروج از توافق استفاده کرد و ترامپ چند روز بعد اعلام کرد: «نمیتوانم در این توافق بمانم» این اعلامیهای قطعی برای ترک توافق بود. بعدازاین در صبح روز 25 آوریل، ترامپ دوباره تأکید کرد که میخواهد منوچین آمادگی کامل برای «سنگینترین تحریمهای ممکن» را داشته باشد که همه ما را هیجانزده کرد. من همان روز با اتین دیدار داشتم و بهطورقطع احساس کردم که ماکرون بهصورت کامل مباحثی که در جلسه دیدار تکبهتکش با ترامپ مطرحشده بود را بهطرف فرانسوی منتقل نکرده بود. این خبر خیلی خوبی بود چراکه بدین معنی بود ماکرون بهصورت کامل درک کرده است که ترامپ به او گفته است ما در حال خروج از توافق هستیم.
در دیدار با مرکل، ترامپ از آلمان به خاطر «تغذیه جانور وحشی» - که منظورش روسیه بود- از طریق خط لوله نورد استریم 2 شکایت کرد و با کشاندن بحث به اتحادیه اروپا، مطرح کرد که این اتحادیه با ایالاتمتحده رفتار وحشتناکی دارد.
دیدار ترامپ – مرکل بیشتر شبیه «دیدار کاری» بود تا «دیدار از کشور» و بهاندازه سفر ماکرون بزرگ و باشکوه نبود. دیدار تکبهتک ترامپ و مرکل قبل از جلسه اتاق کابینه و تنها 15 دقیقه طول کشید که در این جلسه او از آلمان به خاطر «تغذیه جانور وحشی» - که منظورش روسیه بود- از طریق خط لوله نورد استریم 2 شکایت کرد و با کشاندن بحث به اتحادیه اروپا، مطرح کرد که این اتحادیه با ایالاتمتحده رفتار وحشتناکی دارد. برای من واضح بود که ترامپ فکر میکرد آلمان اسیر روسیه است. ترامپ همچنین از خطی استفاده کرد که منبعدها، بارها و بارها دوباره شنیدمش که «اتحادیه اروپا از چین بدتر است و تنها تفاوتشان این است که اتحادیه اروپا کوچکتر است» و این را هم اضافه کرد که اتحادیه اروپا از آمریکا استفاده میکند که مرکل به زبان انگلیسی (همانطور که تمام جلسه به انگلیسی برگزار شد) با این مسئله مخالفت کرد. مرکل هم در مقابل از ترامپ خواست که سه یا چهار ماه بستن تعرفه جهانی فولاد را عقب بیندازد که اتحادیه اروپا بتواند با آمریکا وارد مذاکره شود. ترامپ جواب داد که نمیخواسته با اتحادیه اروپا وارد مذاکره شود. با خودم فکر کردم خیلی بد است که در مورد کره شمالی اینطور فکر نمیکند. ترامپ قبلاً هم به عدم موفقیت آلمان در تحقق تعهدات خود در قبال ناتو و افزایش بودجه دفاعی به دو درصد تولید ناخالص داخلیاش پرداخته بود و مرکل را یکی از کسانی عنوان کرده بود که سر بودجه ناتو بازی درآورده و حالا هم بر سر تجارت همین کار را میکرد.
مسئله جالبتر، واقعه حمله اسراییل به مواضع ایران در سوریه در روز بعد بود که متیس و دیگران در پنتاگون نگرانی داشتند میتواند باعث اقدامات تلافیجویانه ایران (احتمالاً از طریق گروههای نظامی شیعه در عراق) علیه نیروهای آمریکایی شود. هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد و ترامپ به نظر بیتوجه بود.
مرکل بازهم برای تمدید تعرفهها حداقل به مدت دو ماه فشار آورد که ترامپ گفت فقط زمان را هدر میدهد درست مثل ناتو. او پرسید که آلمان چه زمانی به دو درصد میرسد و مرکل سادهدلانه پاسخ داد 2030 که باعث شد حتی آلمانیها نیز لبخند بزنند و ترامپ بیان کرد که او 16 ماه است که همین حرف را میزند. مرکل درنهایت در خصوص تعرفهها گفت که ترامپ در هر صورت مرد آزادی است و میتواند هر اقدامی که میخواهد انجام دهد.
پیش کشیدن مسئله ایران امری بیهوده بود. مرکل از ما خواست که در توافق باقی بمانیم و ترامپ با بیتفاوتی برخورد کرد. در جلسه مطبوعاتی، ترامپ درباره ایران بیان کرد: «آنها دست به سلاح هستهای نخواهند زد» و تقریباً فقط در همین حد به آن اشاره شد.
احتمالاً مسئله جالبتر، واقعه حمله اسراییل به مواضع ایران در سوریه در روز بعد بود که متیس و دیگران در پنتاگون نگرانی داشتند میتواند باعث اقدامات تلافیجویانه ایران (احتمالاً از طریق گروههای نظامی شیعه در عراق) علیه نیروهای آمریکایی شود. هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد و ترامپ به نظر بیتوجه بود. ترامپ در گفتوگو با نتانیاهو زمانی که راجع به تفکراتش راجع به ایران حرف میزد، بیان کرد که همه توافق بر اساس دروغ شکلگرفته است. ایران ایالاتمتحده را احمق گیر آورده است و اسراییل باید بهصورت علنی توافق را زیر سؤال برده و از آن انتقاد کند که البته نتانیاهو هم سخت مشغول همین کار بود.
ما تنها درباره «خاتمه دادن» به قراردادهای موجود صحبت نمیکردیم، چراکه در یک دوره قراردادهای جدید میتوانست وارد شده و بدون هیچ محدودیتی اجرایی شود.
باگذشت روزها، من بیسروصدا به همراه منوچین، هیلی، کوتز، هاسپل و دیگران تأیید میکردیم که همهچیز مبنی بر این است که در ابتدای ماه می از توافق ایران خارج شویم و همه نیاز داشتیم درباره تصمیمات مناسب بعدی برای برداشتن گامهای بعدی در حیطههای مرتبط تفکر کنیم. منوچین تأکید میکرد که برای بازگرداندن تحریمها به 6 ماه زمان نیاز دارد که نمیتوانستم علتش را درک کنم. چرا نباید تحریمها را بهصورت یکجا و فوری بازمیگردانیدم و در فاصله زمانی کوتاهی، بگویید 3 ماهه، به تجار اجازه میدادیم که قراردادهایشان را اصلاح کنند و کارهای دیگر را به همین ترتیب ادامه نمیدادیم؟ این مشکلی همیشگی با خزانهداری تحت نظر منوچین بود. او بیشتر از اینکه به فکر آغاز اجرای تحریمها باشد، به فکر تخفیف دادن اثر آنها بود. جای تعجب نبود که ایران و کره شمالی در دور زدن تحریمها اینقدر خوب بودند: با رویکرد منوچین آنها زمان کافی برای تطابق یافتن با تحریمها را داشتند و در زمان اوباما هم همین رویه وجود داشت. پمپئو با من همعقیده بود که تحریمها باید اثری فوری داشته باشند. زمانی که منوچین دوره اجرای تحریمها را از 180 روز به 90 روز (به جز نفت و بیمه که در همان 180 روز نگه داشت) کاهش داد، پیروزی کوچکی به دست آوردیم. البته نفت مهمترین مسئله اقتصادی بود و عقبنشینی منوچین چندان هم مؤثر نبود. ما تنها درباره «خاتمه دادن» به قراردادهای موجود صحبت نمیکردیم، چراکه در یک دوره قراردادهای جدید میتوانست وارد شده و بدون هیچ محدودیتی اجرایی شود. این شکستی غیرضروری بود که میشد از آن اجتناب کرد.
پنتاگون هنوز به ما اعلام نکرده بود که ازنظر عملیاتی اگر از توافق بیرون آمدیم، چهکاری باید صورت دهد و از عملیاتهای رسمی به سمت جنگهای چریکی رفته بود.
پمپئو، متیس و من اولین صبحانه هفتگیمان را روز دوم می ساعت 6 صبح در پنتاگون داشتیم و متیس همچنان نظر خود راجع به مخالفت با خروج را اعلام میکرد. کاملاً مشخص بود که ترامپ تصمیمش را گرفته است. در طول بقیه روز و هفته، و در طول تعطیلات آخر هفته، آمادهسازی شرایط برای بیرون آمدن از توافق و بهخصوص تهیه پیشنویس سند رسمی تصمیم ریاست جمهوری، افزایش یافت تا مطمئن شویم که هیچ راه گریزی برای طرفداران توافق وجود ندارد که بخواهند از طریق آن دوباره به عقب بازگردند. استیون میلر و نویسندگان متن سخنرانی رئیسجمهور نیز در حال کار بر روی سخنرانی رئیسجمهور بودند که بهخوبی هم پیش میرفت. ترامپ چیزهای زیادی داشت که به سخنرانیاش اضافه کند بنابراین تا سخنرانی تأیید نهایی شده و برای نمایش در دستگاه نمایش سخنرانی آماده شود، همچنان اصلاح میشد. باوجوداینکه هدفم این بود که بیانیه در روز 7 می اعلام شود، سندرز گفت که بانوی اول در آن روز مراسمی را برنامهریزی کرده است و ما اعلام عقبنشینی از توافق را به روز 8 می موکول کردیم. بنابراین موضوعات مهمی باید آماده شده و ترتیب داده میشد و درواقع تا آخرین دقیقه ترامپ درباره یکی از روزهای تعیینشده و یا سایر مسائل متزلزل بود. در این میان تماس تلفنی سرسری ترامپ – می در خصوص ایران و سایر موضوعات در تاریخ 5 می نیز بود و بوریس جانسون وزیر امور خارجه انگلیس هم یکشنبهشب برای بحثهای بعدی به واشنگتن رسید. آن شب هم متیس سندی طبقهبندیشده را به خانهام فرستادم که در خصوص مخالفتش با بیرون آمدن از توافق بود و بااینحال هنوز درخواستی برای دیدار سطح بالا در جهت بحث در این مورد مطرح نشده بود. احساس میکردم که موضعش برای ثبت در تاریخ بهخوبی آماده و نوشتهشده بود اما از گفتن این احساس خودداری کردم. پنتاگون هنوز به ما اعلام نکرده بود که ازنظر عملیاتی اگر از توافق بیرون آمدیم، چهکاری باید صورت دهد و از عملیاتهای رسمی به سمت جنگهای چریکی رفته بود. بااینحال این کار هم سرعت ما را کم نکرد.
جانسون هم مانند ماکرون بیان کرد که بریتانیا نقصهای فعلی توافق را بهخوبی درک میکند که این مسئله میتوانست بسیاری از موافقان توافق را که آن را میپرستیدند شگفت زده کند.
با جانسون که برای اولین بار در سال 2017 در لندن ملاقات کرده بودم، ساعت 9 صبح در دفترم بهصورت مفصل درباره ایران و کره شمالی بحث کردم. ما دیدارهای اخیر ترامپ با مرکل و ماکرون و ایده 4 ستونی ماکرون را دوباره بررسی کردیم و جانسون گفت که آنها هم به همین مسیر فکر میکردند. گفتم که خوشحال میشوم این ایده را ایده «4 ستونی جانسون» بنامم و همه با هم در تأیید این حرف خندیدیم. او هم مانند ماکرون بیان کرد که بریتانیا نقصهای فعلی توافق را بهخوبی درک میکند که این مسئله میتوانست بسیاری از موافقان توافق را که آن را میپرستیدند شگفت زده کند. توضیح دادم که چرا اعلام خروج آمریکا از توافق بهزودی مطرح میشود و البته با شناختی که از ترامپ داشتم، نگفتم که این اعلام هفته آینده خواهد بود. ما قرار نبود بعدازاین اعلام به سمت بیحرکتی برویم و همه تحریمهای آمریکایی مرتبط با برنامه هستهای ایران که توافق آنها را فریز کرده بود، دوباره بازمیگشت.
زمانی که از هم جدا میشدیم به جانسون یادآوری کردم که تابستان گذشته گفته بودم که میخواهم به آنها برای اجرای برگزیت کمک کنم و هنوز هم باوجوداینکه فرصت کمی برای صحبت در این زمینه داشتیم، به دنبال انجام این کار هستم. کمی بعد با سدویل درباره این مکالمه صحبت کردم و بعدازآن با اتین تماس تلفنی بر قرار کردم که با تعجب بیان کرد که ترامپ همین حالا توئیت کرده است: «تصمیمم راجع به توافق ایران را فردا ساعت 2 بعدازظهر در کاخ سفید بیان خواهم کرد.»
شی جینپینگ گفت: ایالاتمتحده موضع چین را میداند؛ بدین معنی که چین قرار نیست این مسئله را به مسئله بزرگی در روابط دوجانبه تبدیل کند.
تعلیقی در کار نبود. اتین توئیت های ترامپ را با دقت بیشتری از من دنبال میکرد. شکی نمانده بود که این تصمیم اجرایی میشود که همین را به «ران درمر[1]» سفیر اسراییل و چند تن دیگر هم اعلام کردم و کسی نیازی به توضیحات بیشتر نداشت.
در «روز دیِ[2]» توافق هستهای ایران، ترامپ در ساعت 8 و 30 دقیقه با شی جینپینگ تماس گرفت و در مورد موضوعات مختلف چون کره شمالی بحث کرد. ترامپ بیان کرد که قرار است کمی بعد، بیانیهای درباره ایران منتشر کند و تقریباً با لحنی بچهگانه پرسید که آیا شی میخواهد بداند که او میخواهد در این بیانیه چه بگوید؟ شی گفت که به نظر میرسد درهرصورت ترامپ به او میگوید. ترامپ در لحظهای «چرا که نه» مانند، گفت که به شی اعتماد دارد و به همین دلیل به او میگوید که قرار است به توافق هستهای با ایران که توافق بدی بود خاتمه دهد و در آینده میبینیم که چه اتفاقی میافتد. شی گفت که خبر را محرمانه نگه میدارد و اضافه کرد که ایالاتمتحده موضع چین را میداند؛ بدین معنی که چین قرار نیست این مسئله را به مسئله بزرگی در روابط دوجانبه تبدیل کند.
ترامپ فکر میکرد که باید با روحانی رئیسجمهور ایران دیدار کند و با تملق ماکرون، او را بهترین اروپایی میدانست که باید با روحانی صحبت کند و بگوید که حق با ترامپ است.
ماکرون تماس گرفت و پرسید که ترامپ قصد دارد درباره ایران چه بگوید اما ترامپ میخواست اطمینان حاصل کند که ماکرون محتاط است. او به ماکرون توصیه کرد که این خبر را بهصورت عمومی اعلام نکند و از ماکرون خواست قول بدهد. ماکرون که با تأیید جواب میداد، اعتقاد داشت ایران نباید از قرارداد هستهای بیرون بیاید و فرانسه هم همینطور و آنها همانطور که دو رهبر پیشازاین در این مورد بحث کرده بودند، برای رسیدن به توافق جدید جامع تلاش خواهند کرد. ترامپ فکر نمیکرد که ایران از توافق خارج شود چراکه پول زیادی به دست آوردهاند. ترامپ فکر میکرد که باید با روحانی رئیسجمهور ایران دیدار کند و با تملق ماکرون، او را بهترین اروپایی میدانست که باید با روحانی صحبت کند و بگوید که حق با ترامپ است.
ترامپ سخنرانیاش را ساعت 2 و 15 دقیقه بعدازظهر انجام داد که دقیقاً طبق متن سخنرانی صورت گرفت و در کنارش پنس، منوچین، ایوانکا، سندرز و من هم در آن حضور داشتیم. بعدازآن، همه ما با این حس که همهچیز طبق برنامه پیش رفته است و از سخنرانی استقبال میشود، به دفتر بیضی بازگشتیم. چند دقیقه بعد از ساعت 2 و 30، در اتاق توجیه کاخ سفید از نزدیک با خبرنگاران دیدار کردم که در جلسه حق ضبط بود اما دوربینی نبود تا تصویر رسانهها از خبر، همان تصویر مناسب رئیسجمهور باشد نه من. با انجام این کار، کارمان تمام شده بود.
[1] Ron Dermer
[2] بولتون در اینجا از روز اعلام خروج آمریکا از توافق هستهای با عنوان «روز دی» D Day آمریکا یاد میکند. روز دی، یا روز پیاده کردن نیروهای متفقین در ساحل نورماندی، روزی در جنگ جهانی دوم است که نیروهای متفقین عملیات آزادسازی نورماندی در فرانسه را آغاز کردند. این عملیات، بزرگترین عملیات نظامی شروع شده از دریا در طول تاریخ است. این عملیات برای آزادسازی فرانسه از دست نیروهای آلمانی آغاز شد و بعداز آن منجر به آزادی غرب اروپا از دست نازیها شده و پایههای پیروزی متفقین در جبهه غرب را بنا کرد. استفاده از این واژه برای توصیف روز خروج از توافق، آنهم در شرایطی که تابهحال عنوان شده است کشورهای اروپایی مخالف خروج آمریکا از توافق هستهای بودهاند، جالبتوجه است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com