گروه اقتصادی: مدتهاست که رشد بازار بورس بر سر زبانها افتاده و وقتی که وضعیت بازار در سال جاری بررسی میشود بسیاری کارشناسان آن را سالی منحصربهفرد برای بازار میدانند و دلایل متفاوتی را برای این رشد مطرح میکنند و بسیاری از آنها معتقدند که اگر بتوان شرایط موجود را حفظ کرد، قطعا بازار در سال آتی نیز میتواند به روند سال جاری ادامه دهد و رشد بیشتری را تجربه کند.این کارشناسان از امن بودن بازار و پس از آن، تمایل سرمایهگذاران برای ادامه فعالیت در این بازار میگویند.از سوی دیگر هستند فعالانی که تازهواردان را فاکتور مهمی در چگونگی حرکت بازار میدانند. آنها معتقدند که افزایش کدهای تازهوارد و هیجانی رفتار کردن آنها میتواند خطر و تهدیدی برای بازار باشد.این مسئله در حالی مطرح میشود که برخی از صاحبنظران شرط ادامه روند رشد در بازار بورس را منوط به آرامش بازارهای جهانی و فضاهای سیاسی و اقتصادی میدانند.
به گزارش بولتن نیوز، هفتههای پایانی سال را پشت سر میگذاریم، اما برخلاف سالهای گذشته اینروزها چالشهای بی-شماری را بر سر راه معیشت افراد، کسب و کارها و بازارهای اقتصادی داریم. در این میان بازارهای اقتصادی نیز دچار کشمکش بوده و برخلاف پیشبینیها عمل میکنند. شیوع ویروس کرونا از یک سو و سقوط قیمت جهانی نفت از سوی دیگر بخشها اقتصادی را با شوک بیسابقهای روبهرو کرد. با توجه به اتفاقات اخیر به خصوص کاهش قیمت جهانی نفت بازاری که بیشترین واکنش را از خود نشان داد بازار بورس تهران بود. پس از سقوط چشمگیر قیمت جهانی نفت، بازار بورس تهران به سرعت از خود واکنش نشان داد و بسیاری از رسانهها به تاثیرپذیری این بازار از سقوط قیمت جهانی نفت پرداختند. در جریانمعاملات اول وقت روز دوشنبه بورس، شاخص کل با افتی ۹ هزار واحدی ناشی از سقوط ۳۰ درصدی قیمت نفت، به کانال ۵۳۹ هزار واحدی سقوط کرد.
بررسیها حاکی از آن بود که تاثیر سقوط نفت به حدی زیاد بوده که حدود ۹۰ درصد از کل نمادهای بورسی در محدوده منفی معامله میشوند. این اتفاق در حالی رخ داد که برخی از تحلیلگران این تاثیر را موقتی میدانستند و بر این باور بودند که بازار پتانسیل رشد دوباره را دارد. با تمام نظرات در خصوص چگونگی روند حرکتی بازار در روزهای آتی و مبهم بودن نتیجه اتفاقات، بازار به مدار نزولی خود ادامه میداد تا بالاخره در روز چهارشنبه بازار شاهد رشد بیرمق شاخص بود. شاخص کل بازار سرمایه روز چهارشنبه برخلاف روزهای گذشته، روند صعودی به خود گرفت و در ساعات میانی معاملات مرز ۵۲۲ هزار واحد را هم رد کرد، اما در نهایت در رقم ۵۲۰ هزار و ۲۱۱ واحد ثابت ماند. حالا رشد، هرچند اندک به بازار برگشته و در این میان مهمترین پرسش این است که بازار با وجود نوسانات، تغییرات و تمام اتفاقات در سال 98 چه سرنوشتی را در سال آتی خواهد داشت، آیا مانند سال جاری روزها خوشی در راه است و یا روند نزولی را در پیش خواهد گرفت؟ هنگامی که این پرسش مطر میشود بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران در پاسخ میگویند اگر برخی از مولفهها را مد نظر قرار داد و نقدینگی را مدیریت کرد قطعا بازار میتواند همانند سال جاری رشد خوبی را تجربه کند.
در این راستا همایون دارابی، کارشناس بازار بورس با اشاره به دلایل رشد بازار در سال 98 گفت: ما باید بدانیم که بازار بورس در سال 98 در شرایط ویژه ای شروع به کار کرد. ما در طول سالهای 96 و 97 شاهد رشد بازارهای موازی بودیم به نوعی که دلار از 3 هزار تومان به مرز 18 و 19 هزار تومان نزذیک شد، سکه به همین نسبت جهش قیمتی داشت، املاک و مستغلات نزدیک به 300 درصد رشد را تجربه کرد. به همین دلیل، بازار سرمایه ابتدای سال یک جاماندگی خاصی داشت که عملا نیازمند یک حمایت و انگیزه برای جبران این عقبماندگی بود.
وی در ادامه افزود: با شکلگیری برنامههای خوب در نظام مالی، بانک مرکزی توانست نرخ سود سپردهها و نرخ اوراق مشارکت را مهار کند. از سوی دیگر عملیات بازار باز را به میان آوردند. بنابراین به واسطه این اقدامات ما شاهد بودیم که جذابیت سرمایهگذاری در بانک کاهش پیدا کرد و نقدینگی نظام بانکی که مدت طولانی آنجا راکت بود خارج شد و به حرکت درآمد.به دلیل همین برنامهها در نظام بانکی، به اشباع رسیدن بازارهای موازی، مهار شدن نوسانات بازار ارز و به تبع آن ایجاد ثبات نسبی در بازار طلا نقدینگی راکت شده به سمت بازار بورس حرکت کرد و ما شاهد آن بودیم که یک بازدهی قابل ملاحظهای در بازار سرمایه به ثبت رسید که ابتدا با محوریت شرکتهای صادراتی و همچنین شرکتهای بزرگ شروع شد و پس از آن با شرکتهای کوچک ادامه پیدا کرد و در نهایت به بازدهی نزدیک به 200 درصد رسید و حدود سه برابر رشد کرد.
کامبک بازار سرمایه
سرنوشت بازار در سال آتی چگونه خواهد بود؟
این کارشناس بازار بورس در بخش دیگری از صحبتهایش به وضعیت بازار در سال آتی پرداخت و در این-باره گفت: اینکه ما باید منتظر چه چیزی در سال 99 باشیم پرسشی است که پاسخ آن به چند عامل بستگی دارد. اگر این عوامل مورد توجه قرار بگیرند و بررسی شوند آنگاه میتوانیم پاسخ این پرسش را بدهیم.
دارابی، با اشاره به دلایل تاثیرگذار بر روند کار بازار بورس ادامه داد: مهمترین مسئلهای که در حال حاظر با آن مواجه هستیم بحث بیماری کرونا است، این مسئله اقتصاد جهان را تحت تاثیر خود درآورده در داخل کشور نیز مشکلاتی را به وجود آورده است، در این میان در بازارهای داخلی نگرانیهایی را برای مبادلات مرزی و صادرات به اقتصادهای منطقه ایجاد کرده است. اگر این بحران برای مدت طولانی ادامه داشته باشد به راحتی میتواند تمام بخشهای اقتصادی ما را فلج کند و این در حالی است که قطعا اقتصاد جهان هم متضرر خواهد شد و رشد اقتصادی کشورها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
وی در ادامه اظهار کرد: علاوه بر شیوع ویروس کرونا و مدت زمان ماندن آن بحث عرضههای اولیه وجود دارد، جریان نقدینگی که در حال ورود به بورس بوده نیازمند این است که شرکتهای جدید بیشتری عرضه شوند، اجرای اصل 44 مجددا در دستور کار دولت قرار بگیرد و از سوی دیگر دولت شرکتهای خود را واگذار کند تا بتوانیماین نقدینگی را به صورت موثر در درازمدت در بازار داشته باشیم. بحث تورم و افزایش نقدینگی نیز فاکتور بسیار مهمی است که باید مد نظر قرار گرفته شود. اگر به این چند عامل توجه شود میتوانیم شاهد این باشیم که بازار بورس در سال 99 نیز رشد خوبی را تجربه کند.
وضعیت بازار بورس در ایام عید نوروز
آثار کاهش قیمت بر اقتصاد ایران و پیش بینی رشد دوباره بورس
یک کارشناس، تحلیلی از آثار سقوط نفت بر دلار و بازار سهام ارایه و اعلام کرد: بورس متاثر از چشم انداز تورمی، رشد دوباره ای خواهد کرد.
بهزاد رنجبر با انتشار مطلبی تحت عنوان " آثار اقتصادی سقوط نفت بر ایران چیست؟" در روزنامه همشهری نوشت: با وجود آنکه سطح وابستگی بودجه ایران به درآمد های نفتی کاهش پیدا کرده و به کمتر از 20 درصد رسیده اما این رویداد بار دیگر می تواند از طریق افزایش کسری بودجه و کاهش درآمد های غیر نفتی بر میزان تورم دامن زده و منجر به افزایش قیمت سهام، طلا، ارز و کالا ها شده و آثار سیاسی اقتصادی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
هرچند با شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن آغاز جنگ نفتی عربستان و روسیه روند نزول قیمت نفت شتاب بیشتری گرفته اما آمارها نشان می دهد میزان نزول قیمت هر بشکه نفت از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون 50 درصد بوده و قیمت هر بشکه از 65 دلارو 50 سنت به 32 دلار رسیده و نصف شده است.
پیش از این در دهه 80 میلادی که مصادف با دهه 60 بود افت عوامی همچون تداوم جنگ تحمیلی، تحریم های اقتصادی و افت قیمت نفت منجر به کاهش درآمد های نفتی و افزایش تورم دو رقمی در ایران شد و این موضوع در نهایت دولت را وادار به پذیرش قطعنامه 598 و آتش بس کرد.
ایران در سال های منتهی به انقلاب تا 5 میلیون بشکه نفت صادر می کرد اما این صادرات تحت جنگ و تحریم های اقتصادی در اواسط دهه شصت بهشدت کاهش یافت و به دنبال آن با کاهش شدید قیمت نفت سطح درامد های دولت به طور محسوسی کاهش پیدا کرد. در آن زمان میزان صادرات ایران به یک تا 1.2 میلیون بشکه به قیمت هر بشکه 10 تا 12 دلار رسیده بود و این موضوع منجر به کسری بودجه شدید و افزایش تورم شد.
در رویکردی دیگر، کاهش شدید قیمت نفت منجر به کاهش قیمت مواد خام یا کامودیتی شده که می تواند در کاهش صادرات و درآمد های ارزی ایران بسیار موثر باشد. در این شرایط دولت به دلیل اعمال تحریم های گسترده علیه اقتصاد ایران تلاش می کند تا بخشی از کمبود منابع ارزی را از طریق صادرات مواد خام تامین کند.
بنابراین کاهش قیمت مواد خام در دنیا به معنای کاهش در آمدهای ارزی ایران و حتی افزایش قیمت ارز است و می تواند در صورت تداوم کاهش قیمت نفت آثار زیان باری بر اقتصاد ایران داشته و منجر به رشد قیمت دلار شود و این موضوع می تواند محرکی برای افزایش ارزش سهام در بورس تهران باشد.
این موضوع حتی بر اقتصاد آمریکا هم تاثیر گذار بوده به طوری که فدرال رزور در واکنش به تحولات اقتصادی که منجر به افت سنگین شاخص داوجونز بورس نیویورک شده نرخ بهره را تا نیم درصد کاهش داده و قرار است سال جاری دوبار دیگر این کار را تکرار کند و تمام این کار ها برای مقابله با آثار اقتصادی شیوع ویروس کرونا که منجر به افت تقاضا در بازار های جهانی و افت قیمت نفت و سایر کالا شده، انجام شده است.
به موازات این رویداد ترامپ در حال تهیه سته نجات اقتصادی در آمریکا برای مقابله با کرونا است و این نشان می دهد موسسات اقتصادی جهان برآوردهای خوش بینانه ای نسبت به آینده اقتصاد آمریکا و جهان ندارند.
در چنین شرایطی با وجود اینکه کاهش قیمت نفت می تواند منجر به کاهش قیمت مواد اولیه در سطح جهان شده و به دنبال آن سهام شرکت هایی که به صادرات آن وابستگی دارند با نزول مواجه شوند اما از جنبه دیگر با افزایش کسری بودجه دولت، تداوم تورم و افزایش قیمت ارز ناشی از کاهش جریانات ورودی ارز به کشور به دلیل کاهش منابع ارزی حاصل از صادرات مواد خام می توان انتظار داشت بازار سهام تحت تاثیر چشم انداز تورمی محرک دوباره ای برای رشد پیدا کند.
موج سواری بازار بورس
آیا دستورالعملهای من درآوردی، بازار بورس را حرفهای تر میکند؟
سوال اینجاست که آیا مقررات و دستورالعملهای من درآوردی منجر به حرفه ای تر شدن بورس و بازار سرمایه میشود؟
تلفیق بحران کرونا، سقوط قیمت نفت و رکود در اقتصاد ایران و جهان و مهمتر از همه تدابیر عالیه مسئولان مربوطه، باعث کاهش شش درصدی شاخص کل در این هفته شد. به این ترتیب شاخص کل در پایان معاملات این هفته در ایستگاه ۵۲۰ هزار و ۲۱۱ واحدی توقف کرد و این یعنی عقب نشینی بازار تا سطوح تجربه شده در روز ۱۱ اسفند گذشته. در این مدت کاهش شاخص هم وزن اندکی کمتر از چهار درصد بود. در واقع بر خلاف اظهار نظر مدیران سازمان که تصمیمات اخیر را در جهت پرهیز از حبابی شدن سهام، کاهش سفته بازی و صیانت از سهامداران میدانند، کاهش بیشتر شاخص کل نسبت به شاخص هم وزن نشان میدهد سقوط ارزش شرکتهای بزرگ بیش از شرکتهای کوچک بوده و در واقع کسانی که در این میان بیشتر مجازات شدهاند، سرمایه گذاران در سهام شرکتهای دارای پشتوانه ارزش بنیادی بودهاند.
کاهش شاخصها در شرایطی رخ داد که در هفته پیش از آن، سازمان بورس با تغییر ارزش حجم مبنا، میزان معامله لازم برای ثبت سقف تغییر قیمت سهام را تغییر داده بود. در واقع اگر چنین دستکاری در مکانیزم بازار صورت نگرفته بود چه بسا شاهد بودیم که سایه بی تدبیری از سایه جنگ بلند تر میشد و سقوط شاخص حتی از هفته سوم دی ماه که سرمایه گذاران نگران رخداد جنگ بودند نیز بیشتر میشد.
جدا از آنچه در یادداشت هفته پیش در خصوص تصمیمات غیرمسئولانه در مجموع ارکان مدیریتی بازار ذکر شد، این هفته هم شاهد استمرار این ابداعات بودیم. در حالی که روز چهارشنبه هفته گذشته سرمایه گذاران بر اساس قواعد حاکم بر بازار اقدام به انجام معاملات خود کرده بودند، ناگهان در آخرین ساعات روز چهارشنبه اعلام شد بر اساس تصمیم هیئت مدیره سازمان بورس از روز شنبه حد نوسان روزانه به دو درصد نسبت به قیمت پایانی روز گذشته محدود میشود. این رفتار که بیشتر به در تله انداختن سهامداران شبیه بود، قبل از آنکه به مرحله اجرا برسد با مداخله رئیس کل بانک مرکزی که عضو شورایعالی بورس است و ارسال نامهای از سوی وزیر اقتصاد ملغی شد تا مجدداً در جلسه شورای عالی مورد بررسی قرار گیرد. اما در هر صورت پیامی که سرمایه گذارن از این تصمیم دریافت کردند تصمیم مدیران سازمان برای جلوگیری از رشد بیشتر ارزش سهام در بازار بود. جلوهای دیگر از این تفکر حاکم بر سازمان در طول هفته نیز قابل مشاهده بود. این در حالی است که حتی آزادترین اقتصادهای جهان نیز در این هفته اعلام کردند با کاهش نرخ بهره، تزریق نقدینگی و حمایتهای دیگر از بازارهای مالی و کسب وکارها در برابر بحران و رکود دفاع خواهند کرد. در نهایت روز چهارشنبه و پس از برگزاری جلسه شورایعالی که در آن مقرر شد دامنه نوسان قیمت در محدوده پنج درصد قبلی بماند بازار نسبت به کاهش ارزش سهام واکنش نشان داد و با رشد جزئی به کار خود پایان بخشید.
در همین زمان که گردانندگان اقتصاد کلان، مسئولان سازمان را از گل به خودی در بازار سرمایه باز میدارند در گوشه و کنار هستند مدیرانی که با اظهار نظرهای خود باعث دلگرمی این مسئولان در ضربه زدن به بازار میشوند. از جمله این مدیران میتوان مدیرعامل سرمایه گذاری اهداف، هولدینگ عظیم زیر مجموعه صندوق بازنشستگی نفت را نام برد که در مصاحبهای مصوبات اخیر را در جهت صیانت از سهامداران خرد عنوان کرده است. امیدقائمی با بیان اینکه برخی رفتارهای سفته بازانه باعث شده بود که قیمت برخی از سهمها از مدار خود و از میزان ارزش ذاتی واقعی فاصله بگیرد، گفت: «به این ترتیب، این نگرانی به وجود آمد که سرمایه گذاران حقیقی تازه وارد، با خرید سهمهایی که خارج از ارزش ذاتی خود هستند، متضرر شوند و تجربه بدی از بازار سرمایه در ذهنشان شکل بگیرد، همچنین جذب مخاطبان بیشتر را برای بازار سرمایه با مشکل روبرو کند. بنابراین در هفتههای اخیر نهاد ناظر بازار سرمایه، با استفاده از مکانیزم عرضه و تقاضا و در واقع محدود کردن دامنه نوسان به دنبال روشهایی هستند که بتوانند با عرضه شرکتهای بیشتر منابع مردم را جذب سرمایه گذاریهای جذابتر کنند.»
برای درک بهتر منظور این مدیر دغدغه مند از جلوگیری از فاصله گرفتن قیمت سهام از ارزش ذاتی خوب است نگاهی جزئی به عملکرد سرمایه گذاری اهداف در عرضه اولیه اخیر داشته باشیم. سرمایه گذاری اهداف به صورت مستقیم مالک حداقل ۱۲۰ هزار میلیارد ریال از سهام شرکتهای حاضر در بازار سرمایه است که در آنها مالکیت بیش از یک درصد دارد. همچنین اهداف از طریق گروه پتروشیمی تابان نیز بیش از ۴۰۷ هزار میلیارد ریال از سهام شرکتهای گروه نفت و پتروشیمی را به صورت مالکیت بالاتر از یک درصد در اختیار دارد.
در ۲۱ بهمن ماه، "اهداف" اقدام به عرضه اولیه شرکت زیر مجموعه توسعه مالی مهر آیندگان کرد. در گزارش ارزشگذاری منتشر شده در سایت شرکت بورس پیش از عرضه اولیه که توسط تأمین سرمایه تمدن تهیه شده است، ارزش شرکت بر اساس خالص ارزش دارایی مبلغ ۸۷ هزار میلیارد ریال برآورد شده است که با در نظر گرفتن عرف کاهش قیمت معاملاتی در شرکتهای سرمایه گذاری بر اساس ۶۵ درصد از خالص ارزش دارایی ارزش هر سهم ۵,۶۲۵ ریال برآورد شد. عرضه اولیه شرکت نیز دقیقاً به همین نرخ صورت پذیرفت. همگان آگاهند که به دلیل عرضه کوپنی سهام تازه وارد توسط بورس و فرابورس، صرف نظر از ارزنده بودن یا نبودن سهم به دلیل محدود بودن عرضه، سهام عرضه شده از روز بعد از عرضه با صف خرید شروع به رشد روزانه پنج درصد میکند.
اکنون با گذشتن تنها ۱۹ روز کاری از این عرضه اولیه، قیمت سهام این شرکت با رشد ۹۸.۵ درصد به هر سهم ۱۱,۱۶۶ ریال رسیده است. این در حالی است که سقف ارزش برآوردی در گزارش ارزشگذاری هر سهم ۸,۶۵۴ ریال بوده است. رشد ۹۸ درصدی ارزش سهام شرکت در حالی است که خالص ارزش دارایی شرکت در این مدت اندکی بیش از ۵۰۰ ریال افزایش داشته است. سرمایه گذاری اهداف در این مدت صرفنظر از ۵۰۰ میلیون سهم که در سقف ارزندگی سهم در روز عرضه اولیه به فروش رسانده، اقدام به عرضه ۵۰۰ میلیون سهم در قیمتهای بالاتر کرده است. عرضه این سهام در نرخهای ۷۹۰۰ تا ۱۲,۰۶۶ ریال صورت پذیرفته است. میتوان تخمین زد سرمایه گذاری اهداف تا اینجا از محل فروش یک میلیارد سهم "ومهان"، ۷,۸۰۰ میلیارد ریال پول از بازار خارج کرده، که بالغ بر ۲,۰۰۰ میلیارد ریال آن به وضوح مازاد بر ارزش ذاتی شرکت بوده و جدا از بالا رفتن خالص ارزش دارایی اهداف در اثر رشد قیمت ومهان است که در گزارشات مدیریتی به آن خواهند بالید و مبنای دریافت پاداشهای مدیریتی خواهد بود.
در این ایام مصاحبه دیگری نیز حیرتانگیز شد. عضو هیئت مدیره کانون کارگزاران در این مصاحبه عنوان کرد که ابلاغیه جدید سازمان در مورد فرآیند صدور کد معاملاتی برای مشتریان جدید بازار سرمایه به همراه اطلاعیه اصلاح موادی از دستورالعمل پذیره نویسی و عرضه اولیه اوراق بهادار را نقطه عطفی در جهت حرفهای تر شدن بازار سرمایه دانست.
سوال اینجاست که آیا مقررات و دستورالعملهای من در آوردی منجر به حرفهای تر شدن بازار سرمایه میشود؟ آیا نقض حقوق شهروندی به صراحت آورده شده در قانون مدنی مبنی بر حق معامله شهروندان منجر به حرفهای شدن بازار سرمایه میشود؟ آیا عامل حبابی شدن قیمت سهام سهامداران خرد ناآشنا به مکانیزمهای بازار هستند یا پولهای کلانی که از قضا توسط حرفهای ترین فعالان بازار مدیریت میشود؟ آیا تاوان ناتوانی سازمان در نظارت بر حباب سازان و ناتوانی کانون کارگزاران در مجاب کردن اعضا به رعایت رفتار حرفهای را باید شهروندان از همه جا بی خبر بدهند؟ آیا این کارگزاران نیستند که به جای تشویق مشتریان به خرید سهام ارزشمند با تحریک آنان به انجام معامله بیشتر و بیشتر موجبات خطای معاملاتی آنها را فراهم میآورند؟ آیا نمیتوان به جای گمراهی تازه واردان به بهانه انواع آزمون و هدایت اجباری نقدینگی آنها به سمت صندوقها، با هزینه کرد جزئی از سود سرشار معاملاتی که نصیب کارگزاران و نهادهای ناظر میشود به سرمایه گذاران در خصوص ارزش ذاتی سهام اطلاع رسانی کرد؟ یا بر عکس باید با برگزاری انواع کلاس آموزش معامله بر اساس نمودارها آنها را تشویق به عدم توجه به ارزش واقعی سهام کرد؟ آیا اکنون که پس از گذشت ۱۱ سال از فعالیت صندوقهای سرمایه گذاری این صندوقها به دلایل مختلف در جلب نظر سرمایه گذاران موفق نبوده اند و سرمایه گذاران حاضرند با پذیرش ریسک معاملات شخصی و صرف زمان و امکانات، خود اقدام به سرمایه گذاری در بازار کنند چنین حقی میتوان برای نهاد ناظر قائل بود که سرمایه آنها را با طراحی انواع موانع به سمت صندوقها هدایت کند تا کارمزد بیشتری نصیب مدیران ناموفق شود؟ و آیا هر جا حبابی در بازار شکل میگیرد پای یک کارگزار در میان نیست؟ یا به صورت مشارکت فعال یا به صورت سکوت در برابر تخلفات مشتریان پر گردش و ثروتمند!
قابل توجه است که این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هرگونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است بنابراین مسئولیت هرگونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران خواهد بود.
منبع:تیتربرتر
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com