یارانه نقدی باید صد هزار تومان باشد نه ۴۵ هزار تومان/ندادن ۵۰ هزار میلیارد درآمد به مردم

سلام دوستان ..من خودم یکی از کسایی هستم ک وارد تلفیق شدم .و لازم میدونم انچه که دقیقا دیدمو شنیدمو بگم ..تا کسایی ک میخان وارد کار بشن و هنوز حس تردید دارن کمکی باشه..ببینین دوستان .من ادمه تنبل و راحت طلبی نیستم و همیشه دنبال کار پر سود و خوبی بودم..و یک روز از روزهای خدا یک همکلاسی قدیمی داشتم بهم زنگ زد .گوشیو برداشتم با سلام احوال پرسی بدون مقدمه پسشنهاد کار بهم داد و گفتم چه کارب هیچی نگفت و دقیقا گفت عزیزم حضوری بیا صحبت کنیم منمو دوستام خیلی کار خوبیه تازه اومده و هنوز اشباع نشده و ظرفیت محدوده و لی بدون کاره فوق العاده ای هست.منم ک از قبل از خدا خیلی خواسته بودم یک معجزه میدیدم چون یک کار خوب بهم پیشنهاد شده اونم از دوستی و همکلاسی که سالها ندیدمو حتی شمارشم نداشتم ..پس حتما معجزه در کاره..بدون معطلی رفتم چند روز بعدش موقع قراره مون..همون اول ک یک صحبتهایی کرد تا لیدر بیاد شستم خبر دار شد که کار چیه چون با پنبه ریز و این جور کارا از قبل اشنایی داشتم .با بادران و اون دختر پسرهای روانیش که کلی بدهی بالا اورده بودن تو سن های خیلی کم و باید زندان میرفتن یا با وثیقه ازاد بودن..لیدر اومد و صحبتو شروع کرد.متوجه شدم که نه انگار یه فرقایی داره ..مثلا اینک محصولت یک هنر دستیه خوب قشنگه خوبه هدفشون هم که ارز اوریه خیلی خوبه دیگ هدفشون فروش هنرهای دستی خاک خوردس بازمممم بهترر و دیگ کارشم چون قرار نیس هربار خرید بزنی خیلیی خوبه وای چقدر عالی همه چی...دیگ اینک اصلا نیاز نیست چند نفر و دهها نفر بیاری زیر شاخت کنی دو نفر کافیه واای چه قد خوب دیگ اون دو نفرم حتی دوست اشنا فامیلت هستن ک نیاز نیس خیلی باهاشون چونه بزنی وای این خوبه اما یذره واسه من ک کار فروشندگی بدم میومد یه آپشن عالیییی تر بود..خلاصه همه چیز خوبب و قشنگ و با تفاوت هایی که مثل بادران نبود و اینک یه دوست معرفی کرده و خودش داره میگه چقدر موفقه و خوشحاله و افسردگیش بهتر شده وووو..خب منم که از خدا شغل خوب خواستم خدا اجابتم کرد..پس بدون تحقیق و تعلل همون ساعت خریدو زدم و گفتم فدا سرم فکر میکنم ریختم تو جوی آب ببینم چی میشه ریسک میکنم..رفتم تو کار ..اما روز اول چیزای دیگ دیدم چیزایی جدید.حرفای جدید..کارای جدید..چیزایی ک قرار نبود باشه قرار نبود بشه ..قولهایی ک قرار نبود عقب بیفته اما افتاد ..محصول قرار بود بیست روز الهی یک ماه برسه شد چهل روز شد پنجاه روز شد دوماه...قرار بود تو کار واقعا درست کار کنیم و حرف خاله زنک نباشه مخصوصا لیدر بالایی ها ک ادعا میکردن و کلاس میذاشتن ..قرار بود شکم سیری مشتری بیاریم و اونقدر خودمونو کوچک نیاز نیست بکنیم اما میدیدم به پای مشتری هم میفتن .تا هر جوریه پورسانت بگیرن ..و اطلاعاتیشون که مثلا خیلی بالا بود دیدم مثل طوطی فقط تکرار میکنن چند سوال از لیدر در مورد گولد کوئیس کردم و یه آمارهایی ازش تو حرفاش گرفتم ک دیدم وای چقدرررر دروغ میگه .من خودم اشنا داشتم توی گولد کوئیس و اون همه چیو بهم گعته بود و مقایسه کردم خیلی فرق داشت..خلاصه روزها گذشت تا شد روز دهم ..یادم نمیره هیچ وقت وقتی جلو لیدر اول شهرمون نشسته بودم و تصمیم قطعیمو گرفته بودم واسه بیرون اومدن از کار...چشم تو چشم ازش پرسیدم مگر شما نمیگین خیلی سود داره و قبلا نتورک کار کردین پس چرا با موتور میایین و چرا وضعتون اینه ..؟ دست پاچه شد چون تنها کسی بودم ک سوالی پرسیده بودم ازش که خارج درسشون و قرار هاشون و صحبتهای طوطی وارش بود..هنگ کرد..یکم تته پته کرد و گفت خب من دو سال کار نداشتم بیکار بودم وگرنه زانتیا داشتم خونه داشتم .همه رو فروختم خب خرج شد چون دوسال بیکار بودم .منم با پوزخندی بهش گفتم خب پس یعنی هر کس دوسال بیکاره خونشو ماشینشو میفروشه میخوره؟ من خودم دادمادمون سه ساله مستاجره و یک موتور داره و چون تصادف کرده و کار نمیتونه بکنه و تو خونس حتی همون موتورم هنوز نفروخته بخوره و داره ..چطور شما دو ساله یه خونه و ماشینو فروختین خوردین ..اونم با چهره ای که دیگ انگار بهت زده شده بود و گیج و نمیدونست چی جواب بده همینجور نگا میکرد منم ادامه دادم ..شما میگین درامدش خوبه منم میگم خوبه اما مهم برکتش هست نه درامد ..چقدر برکت داره این پول ..چقدر میمونه تو زندگیت ؟ گفتم من فکر میکنم اصلا برکت نداره چون همه ی شما لیدرها هیچی ندارین یکی پراید قراضه یکی موتور و چنتایی هم دارین با ماشین اون یکی میایین .در حالیکه تو نتورک سابقه طولانی دارین ..دیگ هیچی نتونس بگه و در جا بلند شدو گفت فردا در مورد این حرف میزنیم الان وقت ندارم..و اینجوری رفت تا فردا خودشو اماده کنه یچیزی بگه .که میدونم هیچی نداشت برای گفتن چون خودشم هم عقیده بود باهام .منم از فرداش دیگ نرفتم ک توضیح بخام ..توضیح رو واسه ادمهای ابله مثل خودشون باید بدن ک فکر کردن همه سر علف رو خوردن دور از جونتون..من فقط یک دلیل داشت ک رفتم تو کار اونم گول زدن خودم بود ...با اینک مطمین نبودم ولی فکر کردم پیشنهاد کار تو همچین زمانی معجزه هست ..اما اشتباه کردم..این شرکت هرمی هست و روزی میپاشه از هم ..و تازه الان میدونم که چه آسیبی داره میزنه به صنعت هنر دستی مون..من خودم یکی از کسایی بودم ک به هنر دست علاقه داشتم حالا نگاهم میفته تابلویی ک خریدم فقط حسه بد دارم .تابلویی که هیچ ارزش نداره کسی بخره ..یک ساله هر جا اگهی دادم نخریدن .خوده تلفیقم میگفتن اگر بخای بفروشی به شرکت میتونی با همون قیمت که خریدی میخریم ازت .حالا که پرسیدم از همون دوستم گفت نه دوسال باید بگذره و تازه قیمتش هم معلوم نیس چقدر بخرن ..دوستان دنبال اموزش برین خودتونو بشناسین و قابلیت هاتونو رشد بدین و مطمئن باشین خدا خودش بهترین ها رو براتون میسازه و نیاز به این همه جنگ اعصاب نیست .شکر خدا الان کاری پیدا کردم ک علاقه دارم و اونقدر شیرینو ارامش بخشه و پر درآمد که دلم بحال تلفیقی ها میسوزه چون جنگ روانی فقط دارن ...موفق باشین..یا حق

بااین یارانه پدر ملت رو در اوردین و ٱبرو حیثیت مردم رو بردین بس کنین این همه اختلاس دزدی بین مسولین و.... هیچ اب از اب تکون نمیخوره اینهمه معادن نفت ثروت و... کفاف ملت ٨٠ میلیونی نمیکنه پسد چطور چین با میلیاردی جمعیت چطور به جهان جوابگوست