سوالی که باید در روز شهادت اسوه ولایت مداری از خود بپرسیم باید این باشد که ما تاکجای کار هستیم؟! ما حاضریم تا چه اندازه ای از خود برای دفاع از حریم ولایت هزینه کنیم؟!
گروه دین و اندیشه_سید محسن عبدالهی: این نوشته را بگذارید به حساب دلنوشته و نه یک تحلیل سیاسی و اجتماعی. داستان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را از کودکی شنیده ایم و جزئیات قساوتی که در حقشان روا داشته شد را تا حدودی می دانیم. جدا از داستان کینه علی علیه السلام در دل برخی، بحث بر سر حق غصب شده از امیرالمومنین و دفاع از حریم ولایت بود.
به گزارش بولتن نیوز، زهرای مرضیه با آن جایگاه رفیع که بهانه خلقت عالم و آدم بوده است، بر خود واجب دانست که تا پای جان، از ولی زمان خود دفاع کند. آن روزی که ماجرای هجوم به خانه اهل بیت عصمت و طهارت به وقوع پیوست، پایداری حضرت زهرا سلام الله علیها نه از باب جانبداری از همسر بلکه برای دفاع از حریم ولایت بود. پاره تن رسول خوب می دانست که علی پیش از آن که همسر و پدر فرزندانش باشد، امام و ولی او است و بالاترین وظیفه خود را دفاع از ولی خود می دانست و از همین باب مصداقی شد از فدا کردن و جان و مال و فرزند در راه خدا و ولایت ولی خدا.
آن چه که فاطمه اطهر در آن روز از خود باقی گذاشت همین ولایت مداری و جان بی ارزش را در راه ولایت هزینه کردن بود. قاعده ای که فاطمه سلام الله علیها پایه گذاری کرد، در طول تاریخ نیز امتداد داشت و امروز نیز موضوعیت دارد. در دوره ای که ولی معصوم زمان، از دیده ها غایب است و ولی فقیه در دوران غیبت مسئولیت ولایت بر امت اسلامی را به عنوان نایب امام زمان بر عهده دارد، پشتیبانی از مقام ولایت دقیقا همان وظیفه ایست که بر عهده ما قرار گرفته است.
اما آیا می توانیم مدعی باشیم که ما هم حاضریم از جان و مال و فرزندمان بگذریم تا دشمنان نتوانند همچون ماجرای سقیفه حقی از ولی دوران غصب کنند؟! شاید برخی بگویند معصومین را با غیر معصومین قیاس نکنید. بله هرگز ولی معصوم با ولی غیر معصوم قابل قیاس نیستند اما آیا پشتیبانی از ولایت تنها معطوف به امام معصوم است؟! پس طبق این تفکر باید بگذاریم که دشمنان دین خدا هر چه می خواهد بکنند و ما هم سکوت کنیم و بگوییم که چون ولی معصوم در غیبت است، پس ما وظیفه ای بر عهده نداریم؟!
ولایت مداری آن گونه نیست که یک روز حالمان خوب باشد و بگوییم ما تا پای جان در میدانیم و روز دیگر که غرق در مشکلات بودیم، زیر همه چیز بزنیم و هر آن چه که زمانی به آن اعتقاد داشتیم را انکار کنیم. ولایت مداری کار و زن و فرزند نمی شناسد. اگر امروز در آزمون ولایت مداری بهانه هایی همچون کار، زن، فرزند، پول و هزار داستان دیگر بر سر راهمان قرار بگیرند و نتوانیم از پس آن ها بر بیاییم، در پیشگاه ولی معصوم چگونه رفتار خواهیم کرد؟! در زمانه ای که اتخاب آسان تر است و حق و باطل واضح هستند، اگر اهل تعلل باشیم، در دوره ظهور و در محضر حضرت صاحب و پیاده شدن اسلام اصیل، چه بهانه ای خواهیم آورد؟!
باید یادمان باشد همین بهانه ها بودند که علی را خانه نشین کردند و حسن را مجبور به صلح با معاویه نمودند و حسین را در کربلا به خاک و خون کشیدند. تاریخ مملو است از بهانه گیرهایی که ولی زمان خود را تنها گذاشتند و موجب شهادت مظلومانه ایشان شدند. حال سوالی که باید در روز شهادت اسوه ولایت مداری از خود بپرسیم باید این باشد که ما تاکجای کار هستیم؟! ما حاضریم تا چه اندازه ای از خود برای دفاع از حریم ولایت هزینه کنیم؟! آیا حاضریم از عزیزان و کار و مالمان بگذریم؟! آیا جانمان را همچون شهدایی که چه پیش از انقلاب و چه پس از آن و تا امروز فدا کرده اند، به پای اعتقادمان فدا خواهیم کرد؟! اندکی روراستی با خود تکلیفمان را روشن خواهد کرد که در این معرکه و آزمون ما کجای کار ایستاده ایم.