وحید دو ماه بود عقد کرده بود

به گزارش بولتن نیوز، محله استخر شهرری این روزها علاوه بر داغ از دست دادن سردار اسلام و ایران عزادار و داغدار سرباز رشید حاج قاسم سلیمانی است و خیلی زود بنرهای تبریک و تسلیت و حجله‌ شهادت این جوان که دو ماهی است عقد کرده بود در گوشه گوشه محل و شهر به پا می‌شود.

خانواده شهید حال و روز خوبی برای مصاحبه ندارند ولی در لابه‌لای رفت‌وآمدهای مکرر مردم، دوستان، آشنایان و اهالی گفت‌وگوی کوتاهی با فریدون زمانی نیا پدر شهید وحید زمانی نیا که استوار و مقاوم نظاره‌گر اوضاع بود، انجام دادیم.

پدر شهید که ۲۵ سال در سپاه بوده و سه فرزند پسر دارد، می‌گوید: وحید در سال ۷۱ در محله اتابک خاوران به دنیا آمد و بعد از شش سال راهی شهرری  شدیم و از هفت سالگی در همین محل زندگی کرد و بزرگ شد. بعد از گرفتن دیپلم موقعیتی برایش ایجاد و جذب سپاه شد سپس در دانشگاه افسری ادامه تحصیل داد و پس از پایان تحصیلات با شوق و علاقه وافر به سوریه اعزام شد.

وی با بیان اینکه برادر دوم وحید متولد ۶۲  نیز پاسدار است و با هم بسیار صمیمی بودند، ادامه می‌دهد: وحید خیلی عادی، ساده و مثل بچه‌های معمولی بزرگ شد و درس و تحصیل را با نمرات خوبی پشت سر گذاشت و بسیار کم حرف و منضبط بود و با همگان به خصوص پدر و مادر و خانواده با احترام رفتار می‌کرد.

فریدون زمانی نیا با اشاره به دغدغه‌های مهم وحید اضافه می‌کند: چهار سال در سوریه به عنوان مدافعان حرم بود و حاج قاسم سلیمانی از او خواست که همراهش باشد.

وی با یادآوری اینکه وحید از سال ۹۴ در سوریه در جبهه‌های دفاع از حرم اهل بیت(ع) حضور داشته و در شهر حلب شیمیایی

شده بود، عنوان می‌کند: تا حدود چهل روز پیش که برای رادیولوژی و عکسبرداری به اصفهان رفته بود ما از مجروحیت وحید خبر نداشتیم و به ما حرفی نزده بود اما بعدا متوجه شدیم در جواب رادیولوژی ۴۰ درصد عفونت ریوی داشته که فقط برادر بزرگ‌تر از او اطلاع داشته است. 

این پدر شهید با نگاهی به عکس فرزندش، خداوند را برای داشتن چنین فرزندی شاکر است و می‌گوید: معمولا تربیت اصلی فرزندان با مادر است و من هم به دلیل مشغله خاص در سپاه و حضور مدت زیادی در دفاع مقدس کمتر در خانه بودم و مادرش این وظیفه سنگین را بر عهده داشت و هیچ وقت هم برای رفتن به سوریه او من و مادرش اصلا مخالفت نکردیم.

چله‌بران وحید برگزار نشد

فریدون زمانی نیا دلش به خاطر حضور فرزندش در کنار سردار سلیمانی قرص بود و برای رفت و آمدهای مکررش فکر نمی‌کرد پسرش شهید شود و با بیان اینکه دو ماهی است عقد کرده، ادامه می‌دهد: شب یلدا قرار بود طبق سنت برای عروس، مراسم شب چله برگزار کنیم که وحید گفت من شب یلدا به ماموریت می‌روم و چهارشنبه هفته بعد برگشت قرار شد یکشنبه مراسم شب چله برگزار کنیم که یکشنبه هم زنگ زد و گفت من شب دیر می‌آیم که بار دیگر هم کنسل شد و دوشنبه مراسمی را برگزار کردیم.

دوشنبه ساعت ۱۱ شب با یک پیامک سرکار رفت و تا ساعت ۸ صبح جمعه دوستش پیام داد که حاج قاسم پرواز کرد و ۹۹ درصد فهمیدیم وحید هم شهید شده و تا تلویزیون را باز کردیم متوجه شهادتش شدیم.

پدر شهید زمانی نیا با تأکید به اینکه به رضای خدا راضی هستیم و افتخار می‌کنم پدر شهید هستم و تنها بابت نوعروسی که دو ماه عقد کرده ناراحتم، اضافه می‌کند: همیشه فقط می‌گفت با حاج قاسم می‌روم و می‌آیم و هیچ توضیحی درمورد کارش نمی‌داد و همه سوالات را با شوخی جواب می‌داد. 

وی با بیان اینکه وحید اهل هیات بود و اگر شبی هم زود می‌آمد، روضه شرکت می‌کرد و عاشق هیات بود، این طور بازگو می‌کند: دوستانش می‌گویند در هیات ظرف می‌شست و جارو می‌کرد تا جایی که حاج حسین سازور یک بار به وحید گفته بود: «تو که هستی که این همه کار می‌کنی.»

فریدون زمانی نیا با اشاره به اینکه هر پنج‌شنبه گلزار شهدا می‌رفت و به نماز و روزه اهمیت خاصی قائل بود، می‌گوید: نمازهای خود را تا جایی که می‌شد به جماعت می‌خواند و اگر در خانه بود نماز ظهر حتما در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) حاضر می‌شد.

وی وحید را با این شهادتش تاج سرش می‌داند و اضافه می‌کند: این شهادت هدیه‌ای است که خداوند در تعالی دین اسلام  نصیب ما کرده و با شهادت این عزیزان خط مقاومت تقویت می‌شود و همه ما سربازان شهید سردار سلیمانی در نبرد هستیم.

پدر شهید زمانی نیا شهادت سردار سلیمانی و همراهانش را نشانه اضمحلال و ناتوانی آمریکا دانسته و تأکید می‌کند: دشمن ما به قدری ناتوان شده که از چنین راه‌هایی وارد می‌شود اما به فرموده امام و رهبری معظم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

وی با بیان اینکه دشمنان خیال نکنند با شهادت سردار سلیمانی خط مقاومت تضعیف می‌شود بلکه عزم راسخ جبهه مقاومت را مضاعف می‌کند، پیام خود به نیروهای مقاومت را اینگونه با صلابت بیان می‌کند: راه حاج قاسم سلیمانی را ادامه دهند و هر موقعیتی که دارند هر کاری که از دستشان می‌آید برای ادامه راه انجام دهند.

پدر شهید با اشاره به وصیت شهید می‌گوید: سال ۹۴ برای اعزام به سوریه گفته بودند وصیت خود را بنویس که نوشته بود پس از

شهادت وسط حرم سیدالکریم(ع) دفنم کنید که دوستش گفته بود در بهشت زهرا(س) خاکت می‌کنیم و وحید گفته بود دعا کنید شهید شوم هرجا خواستید دفن کنید.

در میان همه رفت‌وآمدها، تبریک و تسلیت‌ها نوشته‌ای توجه من را جلب می‌کند که تأمل برانگیز و پاسخ بسیاری از دشمنان داخلی و خارجی را می‌دهد: «اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان؛ خداوندا! این قربانی اندک را از ما بپذیر»

 پاسدار شهید وحید زمانی نیا فرزند دهه هفتادی ری روز ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد با ۲۷ سال سن در کنار سردار بزرگ ایران و اسلام پر کشید و برگ زرینی به تاریخ سراسر افتخار قبله تهران اضافه کرد.