این روزها که جریانات سیاسی مشغول بستن لیست های انتخاباتی خود هستند، هر روز گمانه زنی های مختلفی درباره ترکیب این لیست ها انجام می شود. روز گذشته از طریق صفحه دبیر محترم ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور لیستی را مشاهده کردم که به نظر لیست مورد توافق گروه های اصولگرا می آمد اما تکذیبیه ای هم برای آن لیست منتشر شد که شکر خدا باعث آرامش نسبی و موقتی خاطر گشت.
گروه سیاسی_سید محسن عبدالهی: این روزها که جریانات سیاسی مشغول بستن لیست های انتخاباتی خود هستند، هر روز گمانه زنی های مختلفی درباره ترکیب این لیست ها انجام می شود. روز گذشته از طریق صفحه دبیر محترم ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور لیستی را مشاهده کردم که به نظر لیست مورد توافق گروه های اصولگرا می آمد اما تکذیبیه ای هم برای آن لیست منتشر شد که شکر خدا باعث آرامش نسبی و موقتی خاطر گشت.
به گزارش بولتن نیوز، مساله مهم این است که ترکیب این لیست اگر در واقعیت هم عملی شود، بسیار باعث تعجب خواهد بود. از محمدباقر قالیباف تا نیروهای جبهه پایداری و اصولگرایان سنتی در لیست منتشرشده حضور دارند اما اثری از نیروهای جوان و انقلابی که بتوانند فعالیتی مثبت داشته باشند و تحولی در زمینه ایفای وظایف نمایندگی اعمال نمایند، مشاهده نمی شود. فرض ما بر این است که این لیست جعلی است و حقیقت ندارد اما اگر خدای ناکرده بعد از تایید صلاحیت ها ناگهان با لیستی اینچنینی مواجه شویم چه خواهد شد؟!
چه کسی و یا کسانی پاسخگوی ما خواهند بود که چرا خلاف گفته هایتان جوان گرایی در عملتان دیده نمی شود؟! این میزان از بحث هایی که همین آقایان حاضر در لیست از جوانگرایی انجام می دهند، نهایتا به چیزی شبیه به این لیست جعلی منجر خواهد شد؟! البته که با نگاهی به اسامی افرادی که اقدام به نام نویسی برای حضور در مجلس شورای اسلامی از شهر تهران کرده اند، احتمال بسته شدن لیستی اینچنینی را بسیار محتمل کرده است.
در واقع بعد از بحث های فراوانی که پیرامون جوانگرایی و گام دوم انقلاب صورت گرفت، هیچ تفاوتی در تفکر حضرات رخ نداد و همچنان جوانانی که اتفاقا بی تجربه هم نیستند و از مقبولیت و سابقه خوبی هم برخوردارند، مجددا مورد بی اعتنایی قرار گرفته اند و افرادی که پیش از این نتیجه عملکردشان را دیده ایم و دیگر می بایست به کارهای مشورتی روی بیاورند و اجرا و قانون گذاری را ببوسند و کناری بگذارند، همچنان با تمام توان در میدان حضور پیدا کرده اند و عرصه را بر جوانان تنگ.
اگر بگوییم که در جایی جوانان قدم پیش نگذاشتد و یا اگر هم جوانی آمد اما صلاحیت کافی را نداشت، آن وقت افراد با سابقه و مسن مجبور به حضور گشتند، مشکلی درباره حضور ایشان وجود نخواهد داشت. اما دیگر این فرض شامل حال شهری مانند تهران نمی شود که ثبت نام کنندگانش کاملا مشخص هستند و جوانان ثبت نام کننده توانمندی هم اتفاقا در میدان حضور پیدا کرده اند.
در این شرایط و با علم به اینکه با لیست بستن های تکراری نمی توان مردم را قانع به رای دادن کرد، چه کسانی و کجا و با چه تفکری قصد بستن لیست ها را دارند تا مجددا اسیر یک حرکت نابخردانه دیگر نشویم، سوالاتی است که می بایست هر چه سریع تر پاسخ داده شوند. به حضرات زعیم قوم که هر بار با حرکات محیر العقولی پیروزی را دو دستی به رقبا تقدیم می کنند باید تذکر داد که اگر هر چه سریع تر فکری به حال ترکیب لیست خود و تغییری در رویکرهایشان به جوانان اتخاذ نکنند، دود تصمیمات اشتباهشان نه فقط در چشم خودشان، بلکه در چشم نظام و مردم نیز خواهد رفت.