به گزارش بولتن نیوز، با استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی، محققان نقش ژنها و محیط را در شکلگیری شخصیت افراد مطالعه کردند و شبکههای ژنی را شناسایی کردهاند که تا حد زیادی مسئول رشد و پیشرفت شخصیت هستند.
محققان آمریکایی روابط ژن و محیط را در بیش از 2100 فرد سالم در فنلاند مورد مطالعه قرار دادند. آنها سپس این یافتهها را در افراد با فرهنگ و پیشینههای دیگر تکرار کردند و دادههای ژنتیکی مشابه بیش از ۹۰۰ بزرگسال سالم در آلمان و بیش از یک هزار بزرگسال در کره جنوبی را مورد مطالعه قرار دادند.
ایگور زور، استادیار روانپزشکی و استادیار علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی در دانشگاه گرانادا، اسپانیا گفت: «در هر سه جمعیت، ما بین صفات شخصیتی و نشانگرهای ژنتیکی ارتباط یکسانی پیدا کردیم»؛ با این حال، در افراد داخل هر کشور، همان شبکههای ژن همیشه به همان خصوصیات شخصیتی منجر نمیشوند.
حتی با وجود تأثیر ژنها و عوامل محیطی، اراده آزاد فرد نیز درگیر شکل گیری شخصیت وی و همچنین تغییر در طول زمان میشود.
الگوریتمهای رایانهای به محققان اجازه میدهد خوشههای ژنهای مربوط به شخصیت را تنظیم کنند که خلق و خوی را از طریق مسیرهایی که شامل یادگیری هستند تنظیم کنند. اما علاوه بر تأثیرات آنها بر مغز، این ژنها ممکن است بر سلامت کلی و آسیب پذیری در برابر بیماریها نیز تأثیر بگذارند. معلوم شد که افراد سالم با استفاده از خودآگاهی و بینش خود می توانند روشهای زندگی سالم ایجاد کنند.
محققان شخصیت را به دو بخش تقسیم میکنند: خلق و خوی: نمایانگر عادتها و واکنشهای احساسی خودکار و شخصیت: نمایانگر خصوصیاتی مانند تعاون، هدایت و تعالی خود است.
آنها دریافتند که برخی از خلق و خوی و شخصیت از والدین به شخص منتقل میشود؛ حدود ۵۰ درصد از خلق و خوی و شخصیت یک وراثت بود. علاوه بر این، آنها دریافتند که آنچه که به ارث رسیده است شامل سه روش مختلف یادگیری است که برای سالم بودن و احساس رضایت از زندگی بسیار مهم است.
رابرت کلونینگر، استاد برجسته روانپزشکی در دانشگاه واشنگتن و محقق ارشد این مطالعه گفت: «مدت طولانی است که متخصصان سلامت روان احساس میکنند که خصوصیات شخصیتی در اوایل زندگی ثابت است و شخصیت یک شخص واقعاً تغییر نمیکند، اما ما دریافتیم که شخصیت میتواند تغییر کند و تحول یابد».
کلونینگر ادامه داد: «برخی از شبکههای ژنی بر یادگیری عادت تأثیر میگذارند، این همان کسب تدریجی ارتباطات بین محرکها و پاسخهاست که به ما کمک میکند یاد بگیریم که یک انتخاب را انجام دهیم و نه دیگری. برخی دیگر بر ظرفیت ما برای تعیین اهداف و تحقق آنها به طور هدفمند تأثیر میگذارند. اما وقتی اهداف خود را تغییر میدهیم، ما در واقع روشهایی را که این ژنها برای تأثیرگذاری بر شخصیت کار میکنند را اصلاح میکنیم».
محقق ارشد این پژوهش افزود: به عبارت دیگر، شخصیت ما به ما امکان می دهد نحوه عملکرد برخی از این ژن ها را تنظیم کنیم.
کلونینگر گفت: «طبیعت و تغذیه نمی توانند از هم جدا شوند»؛ ما یادگیری را به ارث میبریم و این بدان معنی است که ما میتوانیم آگاهانه و خلاقانه چگونگی سازگاری با چالشها و فرصتهای زندگی را شکل دهیم».
این مطالعه روز چهارشنبه در مجله Molecular Psychiatry منتشر شد.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com